-

- ﷽ - اندکی زمان را با واژه ها سپری کن؛ جای دوری نمی‌رود این نوع زندگی کردن. گوش کن؛ واژه ها تو را می‌خوانند برای خواندشان. و آفرینش همه تسبیح خداوند دل است؛ از چشمان تو گرفته تا واژه هایی که در میان کاغذ ها آرمیده اند. کتاب ها نفس می‌کشند و زنده اند؛ زندگی می‌بخشند و رسم زندگی کردن می آموزند. آدم تا با کتاب مأنوس نشود، زنده است و زندگی نمی‌کند. همین که کتاب ها در زندگی راه یافتند، زندگیِ آدمی شکل میگیرد! عمر آنچنان به سرعت می‌گذرد که فرصتی برای آزمون و خطا کردن نیست؛ باید پیدا کرد از میان کتاب ها راه و رسم رسیدن به وصال را. - اندکی غرق شو میانِ واژه‌ها؛ خواهی فهمید که هیچ رفیقی شفیق‌تر از کتاب نخواهد بود :) - که اگر جز کتاب رفیق بهتری بود، مولایم نمی‌فرمود: ‹آنکه با کتاب‌ها آرام گیرد، هیچ آرامشی را از دست نداده است.¹› [ #زینبِ‌بهار| کمی از حال و هوای امروز؛ ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ ] پی‌نوشت¹:غررالحکم، ح۸۱۲۶

من تا مشهد بودم همچی خوب بود؛ حتی تا سه روز بعد از مشهدمم باز همچی خوب بود. نه تنها خوب بلکه عالی بود. و الان آروم آروم همه‌ی شرایط داره مثل قبل میشه. امام رضا میشه خودت حواست بهم باشه؟ من مراقبت بلد نیستما تصدقت بشم! زودتر بگیر دست طناب این افکار و اتفاقاتو؛ باشه امام رضا؟ باشه؟؟

و من یتق الله یجعل لهو مخرجا :) خدایا؛ ازت خواهش می‌کنم راه گشایشی بزار.

با من چهار بار بگو #الحمدالله‌رب‌العالمین؛

https://eitaa.com/nora_36/357 نورا؛ میدونستی هرروز همچین اتفاقی داره میفته؟ ما هر روز از خواب که بیدار میشیم صفحه‌ی سفید یه ۲۴ ساعت رو خدا در اختیارمون میذاره، هرسال جدید خدا صفحه‌ی جدید ۳۶۵ روزی بهمون میده، و همین‌طور پشت سر هم خدا داره بهمون صفحه‌ی جدید میده! فکر کردی حکمت دیدن آدم های جدید چیه؟ اینه که ریکاوری کنیم آدمای اطرافمونو ؛ هرزگاهی لازمه این آدما غربال بشن. تا وقتی هر صبح صفحه‌ی جدیدو خدا بهمون میده باز اون آدما نیان و خراب کنن صفحه‌ی سفید و خوشگلمونو!! نورا؛ ما هر روز صفحه‌ی سفید خدا بهمون میده، بیا تا از این صفحه های سفید درست استفاده کنیم :). و به رسم همیشه اونجا که شاعر میگه: زندگی درک همین اکنون است؛ زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد .. همین.

اربعین نزدیکِ و آشوبم .. #آقای‌امام‌حسین ‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

#شعر بخونیم اهلِ حال؟

دل زخم تو را سپر ندارد آماج تو جز جگر ندارد

شرط است که بر بساط عشقت آن پای نهد که سر ندارد

وین طرفه که در هوای وصلت آن مرغ پرد که پر ندارد