eitaa logo
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
532 دنبال‌کننده
514 عکس
91 ویدیو
10 فایل
‹﷽› سوگند به قلم¹ و آنچه مینویسد. . . -کپیِ نوشته‌ها با نام ‹ #زینبِ‌بهار › و #ماهك؛ و مطالبِ دیگر با ذکر‌صلوات برای فرجِ‌مهدیِ‌فاطمه :).
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا می‌دونم همیشه حواست بهم هست؛ می‌دونم که تو میلیارد ها میلیارد مهربون تر از پدر و مادری واسم؛ می‌دونم همه‌ی جهان تحت سیطره‌ی خودته و بس. الان ازت می‌خوام کمی، فقط کمی بیشتر از همیشه توی راهی که قدم می‌خوام بذارم مراقبم باشی. ازت می‌خوام پناهم باشی؛ بهم ایمان قوی بدی و استقامت تا بتونم برات بشم اون بنده خوبه که قراره تعریفشو پیش ملائکت کنی!! خدایا راه حق یه طرفه‌اس و من از دوراهی ها گریزان؛ من‌و توی دوراهیِ دینم و خواسته های دلیم قرار نده. توی این مسیر شلوغ، من فقط تورو می‌شناسم خدا؛ نذار آشنای غریبه ها بشم و غریبه‌ی تویی که آشنای منی؛ منو تنها نذار حتی برای یک لحظه :) [ در گوشی هایم با تو؛ صفحه‌ی دومِ جلد اول؛ ]
در میان تشویش ها؛ کمی ؟
چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم چو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردم :)
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم
خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو تر من اینها هر دو با آئینه دل روبرو کردم
فشردم باهمه مستی به دل سنگ صبوری را زحال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردم
فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو سرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردم
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم
ملول از نالهٔ بلبل مباش ای باغبان رفتم حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم
تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
حراج عشق وتاراج جوانی وحشت پیری در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم
ازین پس شهریارا ما و از مردم رمیدنها که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم