#یکتکهکتاب
غم های عالم بر سینهام زانو زدند. بغض در گلویم نارنجک شد و بدون کشیدن ضامن ترکید. افسار احوالات، دستم را رها کرد و اشک بارید، خفه و بی صدا. تکیه زده به دیوار، روی زمین فرود آمدم. هیام یک آرزو داشت، آن هم اینکه فرمانده، چون دیگر فرزندان شهدا، او را هم فقط یکبار صدا بزند«عموجان»! نگاه تارم روی تصویر سردار برصفحهی گوشی ماند.
این مرد شبیه هیچکس نبود.
آه از چشمانش :)).
اصلا قسم به خستگی چشمانش که:
اللّٰهم إِنّا لا نَعْلَمُ مِنهُم اِلّا خَیرا🫀:)
[ باروتخیس؛ زهرا اسعد بلند دوست ]
پ.ن
این کتاب ادامهی کتابِ ″مثل بیروت بود″ هستش.
هدایت شده از نخل و نارنج ؛
درسته جبهه خودیه تو ایتا و مثلا پلتفرم اسرائیلی نیست، ولی خب، نیازه به یه همدلی و یه حرکتِ ساده که نه هزینهای براتون داره نه وقت زیادی ازتون میگیره :)
ببینم چه میکنید رفقا.
ببینیم پرچم فلسطینو کنار اسم کانالتون؟ 🇵🇸
- ارادتمند، خانم علیا.
- فوروارد کنید.
هدایت شده از ϙᴜᴇʀᴇɴᴄɪᴀ
با دیدن و شنیدن اخبار غزه اشکتوی چشمات جمع میشه؟
تبریک میگم؛
چون تو یک انسانی :)❤️🩹
‹مـٰاهِ مَـڹ›
برای فرزندِ تنها و رنجور و شرمنده .. از طرف: مهربانترین بابا :)
پدر :)
ببخشید که این روزا؛
زیاد صدات میکنم..
آخه کسیو بجز تو ندارم
میدونی که :)؟
مرا غیر تماشایِ جمالت مبادا در دو عالم کار دیگر...👤مولانا #اللهمعجلالولیکالفرج
#یکتکهکتاب
دکتر به آرزویش رسید، به چیزی که برایش لحظه شماری میکرد. به لحظه ای که میگفت:
خسته شده ام ..
پیر شده ام ..
ناامیدم و دیگر آرزویی ندارم ..
احساس میکنم این دنیا دیگر جای من نیست ..
با همه وداع میکنم ..
میخواهم فقط با خدای خودم تنها باشم :)
خدایا! از عالم و آدمیان میگریزم ..
به سوی تو میآیم ..
[ چمران مظلوم بود؛ علی اکبری ]
🖇🇵🇸؛
یک روز از خواب بیدار میشویم و هنگامی که از خواب بیدار شدیم؛
همه چیز درست شده.
دیگر ظلم معنایی ندارد و جهان سراسر آرامش است.
یک روز وقتی از خواب بیدار شدیم؛
صدای گنجشک ها به عمقِ جانمان مینشیند و از آن دور قهقهی خندهی کودکان قلبمان را نوازش میکند.
یک روز وقتی از خواب بیدار شدیم؛
کودکان سر ساعت مقرر در کوچه قرار بازی میگذارند و عطرِ غذای مادر ها کلِ کوچه را معطر میکند.
یک روز می آید که کودکان با خاک بازی میکنند نه خاک با آنان..
یک روز میآید.
آری آن روز می آید :).
شاید با گام های من؛
شاید هم با قدومِ سبزِ تو؛
امامِمن!!
#اللهمعجلالولیکالفرج.
[ #زینبِبهار| برایکودکانی که بزرگترین گناهشان، کودکیست :)؛ از فلسطینِ روز های آینده؛ یکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲ ]
میخوام بهتون بگم؛
همین الان که ما آروم اینجا نشستیم
یسری بچهی بی گناه توی غزه دارن از زیر آوار بیرون میان با بدن های تکه تکه شده :)❤️🩹
دعا کنید براشون بچه ها؛
خیلی دعا کنید🇵🇸
یه صلوات بفرستید نثار روح شهدای غزه
#اللهمصلیعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم