___ ﷽ ___ مدتی‌ست رنگ شهر پریده، لبانش خشکیده و دستانش سرد است. به گمانم خبر اتفاق بدی را به گوشش رسانده اند و غمِ شنیدن آن اتفاق است که این‌گونه رنگ را از رخساره اش گرفته. بدجور ترسیده.. باید کسی شهر را به آغوش بگیرد، تا شاید ترسش کم‌تر شود. بیچاره مردمانِ شهر، که غمِ زردیِ چهره‌‌ی شهر را متحمل می‌شوند. دعا دعا می‌کنم که کاش دلیلِ آشوبی شهر؛ِ فاطمیه نباشد :). [ #زینبِ‌بهار| از پاییز و این روزهای آشفته‌اش؛ سه‌شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲ ]

وای مادر؛
ای مادر ..

‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

📌جهتِ یاد آوریِ #قرار هشتمین روز از ماه. تازه دوپینگ داره فردا، چون چهارشنبه‌است و روز مخصوص زیارتیِ بابا رضا🫀:)‌. خلاصه که زرنگ باشید رزق این ماهتون رو بگیرین. منو هم خیلی دعا کنید❤️‍🩹.

شاید رزق هشتمین روز این ماهتون این ۱۷ دقیقه باشه که بطور عجیبی من یهو الان چشمم خورد بهش. ساده نگذرید ازش؛ ببینیدش🤍.

غرض از مزاحمت؛ در این صبح‌هنگام عرض ارادت و ابراز علاقه و دلتنگی‌ست حضرتِ رئوف. محبوبِ خراسانی؛ مدت‌هاست که هرچه بیشتر می‌شناسمتان، دلتنگ‌تر و مشتاق تر می‌شوم برای دیدنتان این طور که حتی در حرمتان بودم و باز دلتنگِ شما. ما بی بضاعتیم و تو وصلت گران‌بها؛ تصدقتان گردم، خودتان چاره‌ای بی‌اندیشید!! اوضاع از دسترس ما خارج گشته؛ قربانِ نامتان، نا به سامانیم و سخت محتاجِ درمان. یک ویزیتِ حضوریِ فوراً لطفاً🫀:). [ #زینبِ‌بهار| اندر حال و هوای آشفته‌ی چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲ ]

نماز امام جواد رو بخونید؛ تغیراتی که توی زندگی براتون حاصل میشه رو عینا می‌بینید، در ضمن برای طلب درخواست های دنیایی هم سفارش میشه :). به این صورت که روز چهارشنبه، بعد از نماز عصر دو رکعت نماز میخونید، مثل نماز صبح و بعد از اتمام نماز ۱۴۶ مرتبه میگید ‹ماشاءالله؛ لاحول ولا قوة الا بالله› و بعد درخواست هاتون رو از خدا طلب می‌کنید؛ من رو هم دعا کنید :).

قالَت فاطمة الزهرا سلام الله علیها: •اللّٰهُم إنــی مُتِـوَکِــلُ عَلیــک فَاکفِـــنی• و بر تو توکل نموده ام؛ پس مرا کفایت نما :).

می‌خواستم از غم هایم بنویسم؛ دیدم واژه هایم بسیار حقیر و کوچک اند برای توصیفشان. در برابر عظمت این غم؛ مگر جز سکوت چاره‌ی دیگری هم هست؟

آقای حاج قاسم؛ سفارش مارو پیش ارباب بکن ..

یادتون نره :)

بیاید برای هرکس که غم پنهانی توی دلش داره دعا کنیم بچه‌های حضرت‌مادر :)