من این همه آوارهام ، آخر چگونه
این قدر خوشبختند انسان های بی تو؟
#اللهمعجلالولیکالفرج
گریزانم از خود.
مینشینم آسمان و ریسمان میبافم تا بتوانم خود را تحمل کنم!!
یک لباس برای خود بافتم.
غم هایش را زیر بافتم و شادی هایش را رو.
بافتن لباس که به پایان رسید،
آن را بر تن کردم.
هرکس لباس را دید، از شادیِ میان تار و پود بافت هایش به وجد آمد.
من از غم درون لباس میسوختم،
و همه برای پوشیدن این لباس بظاهر شاد، حسرت مرا میخوردند.
آدم ها نابیناهای نکته سنجی هستند.
[ #زینبِبهار| نمیدانم نوشت های یک سرگشته؛ جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲ ]
اینکه الان زنده بیدار شدیم از خواب؛
یعنی خدا بدی هامونو ندیده و منتظره تا جبران کنیم؛
چهار بار بگیم
#الحمداللهربالعالمین.