‹مـٰاهِ مَـڹ›
برای:ماهِمَن
آه یا کربلاء!
أي مأوى اَكثر أمانًا من ذراعيك :)؟
‹مـٰاهِ مَـڹ›
دعا کنید قلمم روان بشه و بتونم بنویسم؛ مدتیه خیلی ذهنم شلوغه اصلا نمیتونم سمت نوشتن برم و این داره د
بچه ها واقعاً دعاهاتون موثر بود :)
نفستون حیدری.
به دست شعله های شمع دادم دامن خود را
مگر ثابت کنم پروانه مسلک بودن خود را
اگر تقدیر، تن دادن به فرمان زلیخا بود
همان بهتر که دست گرگ می دیدم تن خود را
اگر این بار رو در رو شدم در آینه با خود
به آهی محو خواهم کرد تنها دشمن خود را :))
به امّیدی که شاید بگذری از کوچه ام یک شب
به در آویختم فانوس هر شب روشن خود را
نمیدونم امام علی تو چه برهه ای از زندگیشون بودن و چه اتفاقی افتاده بوده که این حکمت نهجالبلاغه رو گفتن؛
ولی این حکمت خیلی غم داره برام.