eitaa logo
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
533 دنبال‌کننده
514 عکس
91 ویدیو
10 فایل
‹﷽› سوگند به قلم¹ و آنچه مینویسد. . . -کپیِ نوشته‌ها با نام ‹ #زینبِ‌بهار › و #ماهك؛ و مطالبِ دیگر با ذکر‌صلوات برای فرجِ‌مهدیِ‌فاطمه :).
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس کجاست دیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا
چه نسبت است به‌رندی صَلاح و تقوا را سماعِ وعظ کجا نغمهٔ رباب کجا
ز رویِ دوست، دلِ دشمنان چه دریابد چراغِ مرده کجا شمعِ آفتاب کجا
چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست کجا رویم بفرما ازین جناب کجا :)؟
مبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است کجا همی‌ رَوی ای دل بدین شتاب کجا
بشد که یاد خوشش باد روزگارِ وصال خود آن کرشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
•حافظ
من که اینقدر زمستانم؛ از چه رو زینبِ بهار شدم؟
هدایت شده از اتاق ِ۴۷۰ .
حس میکنم دارم می‌میرم از قلب درد ، میشه دعا کنید ؟
در خلسه ام. از آن هایی که ناگهان دلت می‌گیرد، زمین و زمان دست به دست هم می‌دهند تا با غم نابودنت کنند، صدایت در نمی‌آید، کنایه هارا می‌شنوی و سعی داری به خودت نگیری، خودت را به بی‌خیالی میزنی. هنذفری را بر میداری. با شوق به سمت پلی لیستِ محبوبت می‌روی، روی یکی از آهنگ ها میزنی و چشمانت را می‌بندی. صدایی نمی‌آید. دستت را روی دکمه‌ی کم و زیاد گوشی می‌گذاری، صدارا تا ته بالا می‌بری! همچنان ولی صدایی نمی‌آید. سیم هندزفری را جابه جا می‌کنی، صدا قطع است. در آن لحظه انگار غم هفت آسمان بر سرت می‌ریزد. در یک لحظه به درونت می‌روی؛ می‌بینی که آنجا هم صدایی نمی‌آید. همه‌ی صداها قطع شده؛ میخواهی از این اوضاع اسفناک داد بزنی و شروع به گله و شکایت کنی، اما حتی حنجره ات هم یاری نمی‌کند. تنها می‌شوی، تنهای تنهای تنها . و زیر لب از خود می‌پرسی: ′چه شد که به اینجا رسیدم؟′ [ | نمی‌دانم نوشت؛ چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ ]