گفتی چهکسی در چه خیالی بهکجایی
بیتاب توام، محو توام، خانهخرابم* :))
چه بی رحم اند آن هایی که با نادیده گرفتن انسان ها،
میخواهند آنان را ادب کنند.
یک درخت اگر نادیده گرفته شود،
در نهایت خشک میشود؛
انسان که جای خود دارد :)
زنده نگه داشتن امید در انسان ها؛
بزرگ ترین انسانیت است.
- بهار نویستون -
هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
الان ازم نپرس، نه یک کلمه. نه دو کلمه. اما وقتی گذشت این روزا، به ازایِ تک تک ثانیهها بغلم کن و بزار گریه کنم، اون موقع کلمه زیاد دارم برای گفتن.
‹مـٰاهِ مَـڹ›
_
دلم میخواد بیای؛ بمونی؛ باشی.
اینجوری که هروقت دلم برات تنگ شد، بدونم میتونم فقط زنگ بزنم بهت؛ بدونم که فاصله بینمون فقط با یه تماس میتونه تموم بشه؛ بدونم که بودنت بی قید و شرط مال منه نه با هزار اما و اگر و شاید.
وقتی به بودنت فکر میکنم، یادم میره قبل از معاشرت اولم باهات من چه شکلی بودم.
مثل الان اینقدر حساس و شکننده بودم؟
شاید هم من دارم توهم میزنم. شاید هم من قوی شدم بعد از دیدنت؛ قوی شدم که دیدم هستی ولی خیلی وقتا ندارمت.
گاهی خسته که میشم، فکر میکنم تقصیر توئه. من حسای واقعی وجودمو هم بعد از تو عجیب میدیدم. مثلا خشمگین میشدم و فکر میکردم شاید چون ندیدمت اینقدر عصبی ام. انگار گره خوردم بهت. گره خودم به حس بینمون. انگار یادم رفت که قبل تو یه فرد مستقل و مجزا بودم.
من بعد از آشنایی باهات، یه آدم دیگه شدم!
با دختر جدیدی که متولد شد درونم آشنا شدم. دختری که علاقه هاشو از طریق دیدنت پیدا کرد.
من خودیو پیدا کردم با دیدنت که حتی دم آینه هم نمیدیدمش!
به ساعت نگاه میکنم که برای نوشتن همین واژه های اندک، بیست و یک دقیقه از وقتش رو بهم داد.
الان که یادت افتادم، لبخند نیومد روی لبم؛
بجاش چشمام برق زد از دلتنگی.
الان چشمم خورد به اولین کلماتم؛
بهتر بود بنویسم:
دلم میخواد باشی؛ بمونی؛ نری.
[ #زینبِبهار| ثبت یک نشخوار فکری؛ غروب جمعه 4 آبان 1403 ]
-
رفیق من …! سرت را بالا بگیر عزمت را جزم کن محکم بمان قدم بردار … پشت سرت را نگاه کن اما فقط برای تجربه … نه افسوس … نه دلهره … تمام حواست به رو به رو باشد ؛ به آینده … به قدم هایت … که یکی محکم تر از دیگری باشد و هدفمندتر … رفیق من … سرت را بالا بگیر… نگذار نداشته هایت راهت را سد هم بکنند! و بدان که داشته هایت ؛ برای خیلی از آدم های دیارمان افسوس است غبطه است حسرت است … رفیق من …! جاده ها ازآن توست سفر به سلامت …! «فاطمه سادات💛 به زینب»
_
خب قلب برای مهربونی نوشته ات دختر من :)
ممنونم که اینقدر لطیف و مهربونی.