eitaa logo
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
565 دنبال‌کننده
446 عکس
89 ویدیو
10 فایل
‹﷽› سوگند به قلم¹ و آنچه مینویسد. می‌نویسم از گفته‌های‌نگفته‌ و شنیده ‌های نشنیده؛ در‌ پیِ‌وصال می‌گردیم و مأموریم‌به وظیفه. . . -کپیِ نوشته‌های خودم با نامِ ‹ #زینبِ‌بهار › و #ماهك؛ و مطالبِ دیگر با ذکر‌صلوات برای فرجِ‌مهدیِ‌فاطمه:).
مشاهده در ایتا
دانلود
شب شهادتی بخونیم..
مظلومه بود، داغ غمش جاودانه شد دلتنگ بود، زخم تنش هم بهانه شد
آتش به چشم دید تب و تاب عشق را پروانه بود، پر زدنش شاعرانه شد
ماهی که نور خانه‌ی همسایه بود، سوخت خاک بهشت سجده‌گه تازیانه شد
آماج سنگ کینه‌ی‌شان بار شیشه بود اینجای قصه روضه‌ی مادر زنانه شد
مستور و رازناک، غزل ناتمام ماند آخر مزار مادرمان بی‌نشانه شد💔
•رباب کلامی!
مادر نمير! مردن براى تو زود است و يتيمى براى ما زودتر.. ما هنوز كوچكيم، از آب و گل درنيامده ايم. نهال تا وقتى كه نهال است احتياج به گلخانه و باغبان دارد. تاب سوز و سرما و باد و طوفان را نمی آرد، و ما از نهال كوچک تريم و از غنچه ظريف تر. اما نه، نمان براى محافظت از ما، نمان براى اينكه از ما مراقبت كنى. تو خود اكنون نياز به تيمار دارى. بمان براى اينكه ما تو را بر روى چشمهاى خود مداوا كنيم. بمان براى اينكه ما بی مادر نباشيم. بمان براى اينكه ما مادرى چون تو داشته باشیم. مى دانم كه خسته اى، میدانم كه مصيبت بسيارديده اى، زجر بسيار كشيده اى، غم بسيار خورده اى و مى دانم كه به رفتن مشتاق ترى تا ماندن و به آنجا دلبسته ترى تا اينجا. اما تو خورشيدى مادر! بمان! [ کشتی پهلو گرفته؛ سید مهدی شجاعی ]
از من هیچ نمی ماند؛ بجز دوست داشتنت ..
میشه باشین تا باهم بخونیم؟
دلم خوش است دلت تنگ می‌شود لابد حنای فاصله بی‌رنگ می‌شود لابد