eitaa logo
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
533 دنبال‌کننده
514 عکس
91 ویدیو
10 فایل
‹﷽› سوگند به قلم¹ و آنچه مینویسد. . . -کپیِ نوشته‌ها با نام ‹ #زینبِ‌بهار › و #ماهك؛ و مطالبِ دیگر با ذکر‌صلوات برای فرجِ‌مهدیِ‌فاطمه :).
مشاهده در ایتا
دانلود
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان عمریست در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت
تو آسمان آبی آرامو روشنی من چون کبوتری که پرم در هوای تو
یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب
بیمار خنده های توام، بیشتر بخند خورشید آرزوی منی، گرم تر بتاب
•فریدون مشیری!
میشه یه حمد شفا برای بیمارای سرطانی بخونید؟
اندوهی بزرگم، در سینه‌ای کوچک.
به رسم گذشته های دورمون، کلمه بگین واستون بنویسم.
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
به رسم گذشته های دورمون، کلمه بگین واستون بنویسم.
دل‌تنگی" چند شب پیش مامان داشت آلارم گوشی را برای نماز صبح تنظیم می‌کرد. موسیقی های مختلف را امتحان می‌کرد تا ببیند گوشش به کدام صدا انس بیشتری دارد که به محض شنیدنش از شوق بیدار شود. در جست و جو بود که مداحی عربی پلی شد. یک لحظه تمام خانه ساکت شد. انگار در صدم ثانیه جسممان قالب تهی کرد. دلتنگی واژه‌ی کوچکی بود برای مرور آنهمه خاطره؛ آنهمه زیبایی؛ آنهمه آغوش بی منت. مامان دلتنگ شد و با چشمان اشکی اش نشان داد؛ من دلتنگ شدم و با ضربان قلبم نشان دادم؛ آبجی دلتنگ شد و با نگاهش نشان داد و خلاصه هرکداممان گیر کردیم در یک قسمت از خاطراتمان. حالا هرچه به آن شب فکر می‌کنم، جز دل‌تنگی حس دیگری برای آنهمه زیبایی پیدا نمی‌کنم. شاید یکی از نام‌های شما، دل‌تنگی‌ست؛ آن شب همه دل‌تنگ بودیم، دل‌تنگ دیدن دوباره‌ی حرمت عزیزِدلم :).