eitaa logo
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
533 دنبال‌کننده
514 عکس
91 ویدیو
10 فایل
‹﷽› سوگند به قلم¹ و آنچه مینویسد. . . -کپیِ نوشته‌ها با نام ‹ #زینبِ‌بهار › و #ماهك؛ و مطالبِ دیگر با ذکر‌صلوات برای فرجِ‌مهدیِ‌فاطمه :).
مشاهده در ایتا
دانلود
- از خودم می‌پرسم: چند روز است ننوشته‌ای؟ حواست هست؟ و بعد به این فکر می‌کنم که چه فرقی می‌کند نوشتن و ننوشتن من؟ حتی برای خودم هم فرقی ندارد. انگار هر اتفاق، الزامش را برایم از دست داده. غمگین و افسرده نیستم، اما شاد و بمب انرژی هم نمی‌شود به این حال و روزم گفت. در میانه‌ی اتفاقاتم و این برایم لذت‌بخش هم نیست‌. خوب که مزمزه اش کنی، شاید به بی اشتیاقی میرسی. انگار نه آدمی و نه اتفاقی مرا به وجد نمی‌آورد. همه می‌خواهند به سبب این خصلت، ترحم کنند ولی حتی محبت ها هم دلزده‌ام می‌کنند. دوست دارم در خلوتی باشم. در سکوت، در خودم بودن. در معمولی بودن و در همین ثانیه های غم و شادی که حتی اینها هم رنگشان را برایم از دست داده اند. همین‌طوری خوب است. هر روز برای غول کمال‌گرایی‌ام سخنرانی می‌کنم و به او در آینه می‌گویم: همیشه نباید عالی باشی، امروز تمرین کن که عادی باشی. و من عمیقا این روزها خیلی عادی و معمولی‌ام. شما هم معمولی باشید. ما قهرمان به دنیا نیامده‌ایم. قهرمان شدن، نیازمند چند دقیقه‌هایی در روز جنگیدن است، نه کل روز را جنگیدن .. کسی که کل روز می‌جنگد، دنیا را با میدان جنگ اشتباه گرفته. دنیا نیازمند توجه است و در معمولی بودن همیشه توجه بهتری پیدا می‌شود. - بیا مدتی تمرین کنیم که معمولی باشیم*. [ | گذر، معمولی نویس، بامداد شنبه ۶ دی ۱۴۰۴ ]
- نگرانی یه نوع زبان عشقه و خیلیا هنگام انجام دادنش، نقش بازی می‌کنن. یسریا نگرانی‌ هاشونم، مثل دوست داشتن هاشون واقعی نیست..
- رو مودی هستم که آدم ها اذیتم میکنن و ارتباطات انسانی آخرین خواسته من به حساب میاد این روزا.