‹مـٰاهِ مَـڹ›
••|°°✈️^-^ ولی من دلم تنگ شده واسه وقتایی که گریه میکردم و خوابم میبرد و وقتی بیدار میشدم هیچی یادم
|¶••🌿!»
ولی من دلم تنگ شده
واسه اینکه رفیقمو محکم بغلش کنم و بگم مرسی که هستی . . .!
|●مـٰــاهِ🌙مَــڹ●|
شب را سپردم به خواب تا صبح تو را قبل از خورشید ببینم ...!(:
جانمن!صبح بخیر
∆\✨🌾°•\
همیشههمنبایدموند!»
گاهیبایدرفت
تایسریابفهمنبودنتهزینهداره؛
هزینشمارزشقاعلبودنبرایبودنته . . .!":)
|●مـٰــاهِ🌙مَــڹ●|
‹مـٰاهِ مَـڹ›
|¶••🌿!» ولی من دلم تنگ شده واسه اینکه رفیقمو محکم بغلش کنم و بگم مرسی که هستی . . .! |●مـٰــاهِ🌙مَ
|°•🛴••|^-^
ولی من دلم تنگ شده
واسه وقتایی که با اسکوتر میرفتم دم کوچه و با بچهها کلی بازی میکردم . . .!
|●مـٰــاهِ🌙مَــڹ●|
مامان!(:
|••بیشک یکیازبزرگترینانگیزههایزندگیمنخودتیوبس••|
_برایاو!(:
‹مـٰاهِ مَـڹ›
(°🦋°کمیسخنازکنجدل°🦋°) یادمه یبار بدجور حالم بد بود ...! مامانم نمیدونست ولی؛چرا؟! چون من خودم آ
[••🎵کمیسخنازکنجدل🎵••]
دیدی بعضی وقتا که نیاز بوده یه نفر باشه توی زندگیت و تو روی بودنش حساب باز کردی،
دقیقا همون روزا ولت کرده و رفته پی زندگی خودش؟!
من هربار که این اتفاقا برام افتاده،بیشتر دلم گرفته!»
میدونی چرا؟!
به خودم میگفتم:
آخه چقدر دیگه باید ضربه بخوره دلت که بفهمی آدما هیچوقت مثل حرفاشون نیستن!؟(:
درست همون جایی که روی بودنشون حساب باز کردی جا میزنن و میرن و دقیقا اونجایی که نیازی بهشون نداری میان و دم میزنن از اینکه میخوان کمکت کنن ...!🙂😄
حس میکنم زندگی کردن توی این دنیا همینه!»
یهو بودن یه کسی اونقدر حواستو پرت میکنه که یادت بره باید یسری وقتا به فکر خودتم باشی؛
همینکه اون آدم ضربشو زد و حسابی تنهات کرد اونوقت ولت میکنه به حال خودت و حرفشم میشه اینکه فکر کردم شاید بودن من اذیتت کنه ...!
همینقدر بیرحم . . .!
همینقدر پوچ . . .!
همینقدر دلگیر و مسخره ...!":)
_اندراحوالات
`•|🦋•°|
میگفت:
همهیاوناییکهالانتنهان،
یروزترسازدستدادنیکیوداشتن
کهامروزتنهاشدن ...!":)
«راستمیگفت . . .!»
|●مـٰــاهِ🌙مَــڹ●|
من ترس تنهایی ام داشتم و او تنهایی اش را بر هرچیز خوب این دنیا ترجیح میداد . . .!":)
_زینببهار
‹مـٰاهِ مَـڹ›
مامان!(: |••بیشک یکیازبزرگترینانگیزههایزندگیمنخودتیوبس••| _برایاو!(:
ارباب!(:
•°ازتویدونهبیشترنیست،
اینومیشهازکربلاداشتنتفهمید°•
_برایاو!(:
‹مـٰاهِ مَـڹ›
[••🎵کمیسخنازکنجدل🎵••] دیدی بعضی وقتا که نیاز بوده یه نفر باشه توی زندگیت و تو روی بودنش حساب با
{^🌙کمیسخنازکنجدل🌾^}
تا یجایی هی دلتنگ میشی،
هی با مرور خاطراتتون میشکنی، گریه میکنی، بغض میکنی و دم نمیزنی؛
و گاهی طرف مقابل فکر میکنه همیشه همه چیز یجوره، همیشه تو دلتنگشی و اون دلیل گریه ها و گرفتگیاته!»
اما راستش از یجایی به بعد میرسی به اینکه دیگه به هیچکس اعتماد نداشته باشی، روی حرف هیچکس حساب باز نکنی، حرفای هیچکسو باور نکنی و در نهایت خودت باشی و خودت و خودت . . .!":)
ولی توی همین روزا و شبا یچیزی که بیشتر همه به خودت میگی اینه که:
چرا باور کردم؟!
چرا حساب باز کردم؟!
چرا فکر کردم این با همه فرق داره؟!
و هزار تا چرا که جوابشو نه میدونی و نه پیداش میکنی ...!
همهی اینارو گفتم که برسم به یچیز اونم اینکه
شاید این هزارمین تجربهی تلخ زندگیته و شاید این هزارمین روز تنهاییت،
ولی باز هربار اون دلت رام دوتا حرف خوشگل میشه و باز بعد یمدتی کاری میکنه که از همه حتی خودت متنفر بشی ...!🙂💔
و بنظر من این قشنگترین خریتِ تلخ قلبِ هر آدمیه که حالا یسریا توی رفاقت متوجهش میشن یسریا توی زندگی روزمره و یسریا هم در مواجه با شریک پوچ زندگیشون ...!":)
_اندراحوالات🚶🏻♀
منمیدانستمکهاونیستونمیآید،
امابازبرایآمدنشکوچهراجارومیکردم . . .!(:
_زینببهار