eitaa logo
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
565 دنبال‌کننده
446 عکس
88 ویدیو
10 فایل
‹﷽› سوگند به قلم¹ و آنچه مینویسد. می‌نویسم از گفته‌های‌نگفته‌ و شنیده ‌های نشنیده؛ در‌ پیِ‌وصال می‌گردیم و مأموریم‌به وظیفه. . . -کپیِ نوشته‌های خودم با نامِ ‹ #زینبِ‌بهار › و #ماهك؛ و مطالبِ دیگر با ذکر‌صلوات برای فرجِ‌مهدیِ‌فاطمه:).
مشاهده در ایتا
دانلود
باید بگم اگر شما با رفیقتون میرین بیرون و سوتی نمیدین، نصف عمرتون به فناست ..!! باور کنین من اصلا حسابش از دستم در میره دیگه😐💔😂
گاهی وقت‌ها... دوست دارم گوشه‌ای بنشینم؛ سکوتم را بشکنی و بگویی: می‌شنوم: بگو! من سکوت کنم و... تو تا آخرش را بخوانی! چقدر به دلم می‌چسبد که حرفِ دلم را می‌فمی... چقدر دوست دارم این گوشِ شنوا را... چقدر دوست دارم این سکوت را؛ اگر تو آن را بشکنی! @ayande_sazan_mostafayi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
-:🌾:- ولی بنظر من هیچ آدم برونگرایی وجود نداره، همه‌ی ما آدما یسری غما و ناراحتیا داریم که به هیچکس
\🌾\ بلاخره یروزی همه ی اونایی که ول کردن رفتن، میفهمن هیچکس مثل ما پاشون نمی موند، الکی غصه‌ی رفتن کسیو نخورین :) •ماهِ‌مَن !
باور کنین هیچی نمیشه توی زندگی بقیه، چرا اینقدر پیگیرین بدونین فلانی چیکار داره میکنه؟؟//:
چقدر غمگینه این جمله: سال‌هاست، خودم را گم کرده‌ام مرا کجایِ این شهر رها کرده‌ای؟!(: -مهردادحق‌محمدی
«انأ کل الّذین رحلوا ...» من، تمام آنانی‌ام که رفته‌اند ..!(:
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
^^🌿-- ‌ڪوچه و خياباں پر شده از آدمهايۍ ڪہ ديگر لازم نيست براۍ داشتنشاں تلاش ڪنى... اشاره اۍ ڪافيست!
√🌿 . . ایں همیشہ ها و بیشہ ها ایں همہ بھار و این همه بهشت ایں همہ بلوغِ باغ و بذر و ڪشت در نگاهِ من پر نمی ڪنند جایِ خالیِ تو را":) •شفیعی کدکنی!
هدایت شده از مُهمَل
[ شب به تنهایی خودش مامور بر آزار ماست، وای از آن ساعت که با غم هم تبانی می‌کند. ]
هر لحظه با خودتون تکرار کنین: من تنهام و کسی جز خدا نیست:)🚶🏻‍♀
بیا ..!! بیا بشین جلوم، زل بزن توی چشمام، دستای سردمو بگیر و فقط نگام کن:) اگه دلت خواست محض رضای خدا بپرس چته، ازم بخواه دلخوریامو بگم برات، بخواه حرف بزنم ..!! بیا ..!! زل بزن بهم و بگو: سرتو بالا کن و زل بزن به چشمای من!» تا منم سرمو بالا کنم و زل بزنم بهت، اه، این اشکای لعنتی نمیذارن؛ یهو دستاتو باز کن بگو بیا بغلم، با حرف نمیتونم دلداری بدم، بغلت میتونم بکنم که(:! بعد بیام بغلت، بغض گلومو یهو ول کنم و به هق هق بیفتم و شروع کنم باریدن؛ ببارم، اونقدر ببارم که سر شونه‌ی لباست سد اشک جمع بشه ..!! بیا ..!! با دستات اشکامو پاک کن و بگو، بگو که دوسم داری، بگو که حالت خوبه وقتی همراهمی؛ بگو که چه حساییو پنهان کردی راجبم توی دلت، بگو چقدر مهمه برات حرفای من، بیا و بگو:) بیا، بیا حرف بزن یکم برام، بیا یجوری خوشحالم کن که بشوره ببره این بغضای لعنتیو اون کار تو ..!! فقط بیا، همین(((:!