‹♥️.💜›
شایدبرای‌تو . . .

بلد نیستم، آسمون و ریسمون بافتنو ...!!
من از واقعیت حرف میزنم،
از واقعی ترین چیزایی که درکشون کردم،
از همه‌ی خاطره‌های خوب،
ازین اندی سالی که گذشت،
من از این چیزا صحبت میکنم . . .!

من آدم خیلی سر سختی شدم، ولی برات از لطیف ترین و مهربون ترین چیزا صحبت میکنم ..!
مثلا از خنده هام موقعی که خوشحالی، 
یا حتی از گریه هام موقعی که ناراحتی،
من از غصه خوردنات صحبت میکنم،
از حس درونت،
از نگرانیات،
از انگیزه دادنات ..!!

‹چقدر حرف دارم برات از خودت و فقط کمیشو الان، از خودت برات حرف میزنم:)›

اینقدر زمان زود میگذره، حس میکنم همین دیروز بود داشتم پیام تبریک تایپ میکردم♥️!!

میخوام بگم:
من یه مودی ناراحتم ازینکه یکسال دیگه گذشت،
یه مودی خوشحال:)
|_____________♥️🐘___________|

ببین دختر جون،
تو هرکی باشی و به هرجایی برسی لیاقتشو داری،
ولی برای من همیشه همونی هستی که 
موقع خوشحالیا دوسدارم اولین نفر بهش بگم تا ‹خوشحال بشه(:›
ببیین منو ..!!
من شاید نباشم، شاید یروزایی وجود نداشته باشم، شاید یروزایی اصلا نفهمم و نیام بپرسم حال و روزتو، ولی یادت نره، یادت نره که چقدر من برای‹تو› . . .
بیخیال اصلا، هیچی(:!

فقط مراقب خودت باش دختر بچه‌ی آخرین ماه بهار:›

🎈تولدت مبارک🎈

همین☝️🏻

دوستت دارم، آنگونه که شیرین فرهادش را ..!!(: