ایتا - ‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

من اینقدر رفتم بازار و پول نداشتم که الان وقتی میرم بازار عقلم کنار اومده با این بی پولیم و دلش هیچی نمیخواد؛
عملا تماشاچی محضم موقع دیدن مغازه‌ها ..

*از درک مغزم خوشم میاد(:

73 مشاهده20:01

‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

این آخرین قدم؛
برای دیدنت ..

70 مشاهده21:04

‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

این آخرین پلِ؛
واسه رسیدنت ..

67 مشاهده21:05

‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

این آخرین نفس کشیدنم؛
برای تو ..

70 مشاهده21:05

‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

این آخرین تورو ندیدنم؛
برای تو ..

71 مشاهده21:05

‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

برای آخرین نفس بخون ترانه ای؛
که باید از تو بگذرم به هر بهانه‌ای ..

70 مشاهده21:07

‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

که میشه از تو رد شد و نظر به جاده کرد‌ ..

70 مشاهده21:08

‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

که میشه این غمارو از دلم پیاده کرد(:

70 مشاهده21:09

‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

بیا و پر بکش پریدنت مقدسه؛
همین یبار دیدنم برای من بسه(:

70 مشاهده21:10

‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

بگو که باید از تو رد شد و دلُ ندید؛
باید برید و پر زد و 
به آسمون رسید ..

69 مشاهده21:11

‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

[حسِ فراوانِ تنهایی]

[حسِ عمیقِ دل‌گرفتگی]

1 مشاهده21:15

‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

حالا که خوب فکر میکنم میبینم چقدر خوشبختم که یسری آدما از زندگیم حذف شدن و همچنان دارن حذف میشن ..

*خدایاشکرت^^

1 مشاهده07:37

مطالب بعدی

پرسش‌ها

قوانین

داغ‌ترین‌ها

چندسکویی