ایتا - ‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›

از خودم دور شدم کاری کن
گم شدم، گور شدم کاری کن(:

78 مشاهده22:28

آفتاب شب یلدای همه
گریه ی پشت تمنای همه؛

73 مشاهده22:28

هیچ کس فکر غریبیِ تو نیست
گریه کن جای خودت، جای همه(:

74 مشاهده22:28

بی تو دارند همه می میرند
زود برگرد مسیحای همه ..

82 مشاهده22:28

همه شهر به چاه افتادند
مددی یوسف زهرای همه¡

86 مشاهده22:29

بنشین تا بنشانی همه را
دربیار از نگرانی همه را

86 مشاهده22:29

کاش می شد ز سفر برگردی
با همان چند نفر برگردی؛

82 مشاهده22:29

چله ی اشک گرفتیم برات
به امیدی که سحر برگردی′!

82 مشاهده22:29

مادرم گفت همین جا بنشین
بنشینم دم در برگردی؟

83 مشاهده22:29

سیزده قرن نشستند نشد
بنشینم چقدر برگردی؟!

85 مشاهده22:30

نور چشمان همه می رفتی
قول دادی به نظر برگردی ..

1 مشاهده22:30

خشکسالیم کویریم بیا؛
‹قبل از آنی که بمیریم بیا(:›

1 مشاهده22:30

مطالب بعدی