eitaa logo
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
533 دنبال‌کننده
514 عکس
91 ویدیو
10 فایل
‹﷽› سوگند به قلم¹ و آنچه مینویسد. . . -کپیِ نوشته‌ها با نام ‹ #زینبِ‌بهار › و #ماهك؛ و مطالبِ دیگر با ذکر‌صلوات برای فرجِ‌مهدیِ‌فاطمه :).
مشاهده در ایتا
دانلود
مرا رازی‌ست اندر دل، به خون دیده پرورده ولیکن با که گویم راز، چون محرم نمی‌بینم((:
قناعت می‌کنم با درد، چون درمان نمی‌یابم تحمل می‌کنم با زخم، چون مرهم نمی‌بینم؛
خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه که من تا آشنا گشتم، دل خرم نمی‌بینم¡¡¡
نم چشم آبروی من ببرد از بس که می‌گریم چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمی‌بینم؟!
کنون دم درکش ای سعدی که کار از دست بیرون شد ‹به امید دمی با دوست، وان دم هم نمی‌بینم(:›
•سعدی !
میترسم از همه؛ حتی تو″
از آن نقطه که ضربه میخوری؛ رشد میکنی ..
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر دنیای دلخواه آدم ها باهم متفاوته؛
شب که میشه به خودم فکر میکنم؛ اینکه چقدر دیگه قراره شب بیداری بکشم بخاطر افکاری که از آدم های اطرافم نشأت میگیره؟ چقدر دیگه قراره شاهد رفتن و نداشتن عزیزترین های زندگیم باشم؟ چطوری قراره ازم خداحافظی کنن که قلبم پودر نشه؟ چقدر دیگه قراره قوی بمونم و از درون متلاشی بشم؟ شب که میشه فکر میکنم به اینکه چقدر دیگه باید در برابر همه قوی باشم و لب باز نکنم؟ خیلی خستم . کاش یکی بود خواب شب هامو بهم برمیگردوند؛ کاش میشد شب‌ها فکر نکنم فقط بخوابم′! مکرر؛مداوم؛بدونِ فکر؛ [ | حوالیِ‌شب‌های‌من؛ ۴بهمن ۱۴۰۱ ]