فروتنی .. ‹#ماهك›

و مبتلای تو بودن؛چقدر زیباست ..

فاصله افتاد و زمان برد تا کلمات بهم دوخته شوند . آشفتگی‌ست دیگر، باید ببخشید؛ به دنبالِ چیزی میگردم .. کتاب هایم را ورق میزنم پیدایش نمی‌کنم؛ موسیقی هایم را پلی میکنم پیدایش نمی‌کنم؛ مخاطبینم را زیر و رو میکنم پیدایش نمی‌کنم؛ در میان چت ها و عکس ها هم که اصلا پیدایش نمی‌کنم′! و باز چشمم را میدوزم به صفحه‌ی موبایل، دنبال کننده های ماه‍ِ من و حالا به نوبت دیدن پروفایل ها و بیوگرافی هایشان . ‹شخصِ شخیصِ شاخص› نمیدانم کیست، دستم را روی اسمش میزنم و گره میخورم به بیوگرافیِ کوتاهش . همین است .. پیدایش کردم؛ ازدحامِ‌ فکر؛ فقدانِ کلمه ...! آری، درست می‌گوید′! چیزی برای بیانش نیست اما همه‌ی درگیری فکر خودش است . شاید اصلا همین نام کاربری باشد؛ شخصِ شخیصِ شاخصِ هرکس یک نفر است . برای من تویی، برای تو را نمیدانم کیست′! اگر من هم شخصِ شخیصِ شاخصِ تو ام، خوشبحالم و اگر من نیستم؛ خوشبحال آنکه شخصِ شخیصِ شاخصِ قلبِ تو شده(:′ [ #زینبِ‌بهار| ازدحامِ فکر بدلیل فکر به شخصِ شخیصِ شاخص؛ یکشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۱ ]

سه عضو جدانشدنیِ من؟ _ترس، تنهایی، دلتنگی! #جنون

میشه لطف کنید ی حمد شفا برا مادرم بخونید ؛)

این روزها دیده ای؟! آدم ها از پایان جهان می ترسند؛ عشق من می دانی؟ فقط وقتی تو نباشی دنیا تمام می شود .. 👤عباس معروفی

فی الواقع وقتی حرفی هست که نمیشود بیانش کرد؛ شعر میخوانیم . و اما #شعر؟

حس و حال همه‌ی ثانیه ها ریخت به هم شوق یڪ رابطه با حاشیه ها ریخت به هم ..

گفته بودم به کسے عشق نخواهم ورزید آمدی و همه‌ی فرضیه ها ریخت به هم ..