هدایت شده از - حسنیـهـ 🌿 -
این خیلی قشنگ بود، دلم خواست همینطوری تقدیم بشه به شما!(:
@rayehe_majnon128
@nagoftehayGhalb
@My_heartt
@Nvr_Kst
@seyedehjana
@Tolooe313
@orooz_deltang
@sabzyashmi
@ehteda_128
@Asemane_man_01
@haniif_a
@sar_mast128
@syah_315
@FOoad_07
@khabari_nis
@GHAREN_IR
@vara_hojaji
@Hasteh_tanha
@oghiyanos_ir
@Bargashteman
@mobtalla_0
@Bargashteman
@HORE_313
@mimhaa
@MahMan110
@sohayeto
@layl_01
@maljaeDel
@monibm
@mafghodlasar
@fadia72
@Mim_Sad0
دقیقاً به یاد همتون بودم وقتی شنیدم..
یجوری هرچی حجم جمعیت کم میشه باز جمعیت میاد که
الله اکبر اینهمه جلال✌🏻
الله اکبر اینهمه شکوه😂🇮🇷
-
یه شعری هست که یه دوست شاعری گفتتش که من با دیدن اسم کانالتون اون شعر تو ذهنم تداعی شد... میگه که "ماه من" بودی و حالا نیستی اما چطور؟ خاطراتت را میان شعرهایم جا کنم؟!
_
آقا دمتون گرم که شاعرید>>>>
-
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود اگرچه له شود اما شکایتی نکند #ناصر_فیض
_
زیبا زیبا زیبا✨
-
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر لیلی آمد دمِ در، گفت: بیا برق آمد! #ناصر_فیض
_
همچنان زیبا✨
‹مـٰاهِ مَـڹ›
-
که تو را به صد عمرِ خوشِ خویش نمیفروشمت′!
-
دست به قلم میشوم و نمیدانم چه بنویسم برایت که در خور شأنت باشد .
از طلوع تا غروبت قصه دارد و من نمیدانم چگونه دِینِ تو را بجا آورم که آنگونه که شایستهی توست باشد ..
رسمِ هرسال را کاری ندارم،
اما اینکه امسال چگونه با شوقی غیر قابل وصف برای تولدت آمدم،
گفتنیست .
شب به شوق آمدن برای جشن تولدت خود را بخواب وادار میکنم و با افکاری جوشان به هر زور که شده میخوابم؛
صبح زود تر از همه بیدار میشوم و بانگ بیداری را سر میدهم .
سر چشم بر هم زدنی خود را میانِ جمعیت میبینم و با لبخندی کش آمده خیابان هارا با قدم هایم متر میکنم .
یکی با عصا، دیگری با ویلچر، آن یکی با تمامِ اهل و عیالش، یکی با کودکِ نوزاد و من با تمامِ خوشحالی و بغض و دلتنگیام آمده ام !
خیابان اول تمام میشود، وارد دومین خیابان میشوم که چشم هایم خیره میشود به طرحِ خوشِ لبخندِ محافظانت ..
این مدت زخمِ بسیار خوردی، درد بسیار کشیدی، صبر بسیار کردی، ولی تمامِ اینها بیشتر عزتت داد؛ بیشتر مادرت کرد؛بیشتر مهربانیات را نمایان کرد .
از تمامِ بدی ها که بگذریم باز میرسیم به تو و آغوش های مادرانه ات که با تمام سختیها مارا به آغوش کشیدی و نگذاشتی از غریبه گزندی به ما برسد .
تو مادری؛
و مادر را جز آغوشی امن چه انتظار میرود؟
امروز را بخاطرِ تمامِ مهربانی هایت آمدم؛
بخاطرِ تمامِ قشنگی هایت؛
بخاطرِ تمامِ جسارت هایی که به تو کردند و تو دم نزدی ..
مادرِ مهربانی ها؛
ایران خانمِ شیردلِ من؛
«پایت میمانیم›
حتی اگر پای جانمان در میان باشد(:′
آقای جمهوریاسلامی؛
‹پر زخمیم، ولی قامتمان خم نشده›
خیالت راحت .
⁴⁴ سالگیات مبارک ای غروبِ پر طلوع′!
[ #زینبِبهار | به عشقِ تمامِ خاطرههایی که در تو برایمان رقم خورد؛ برای بهمنی که ⁴⁴ ساله شدی؛ ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ]