خدایا′!
اگر شایسته و لایق رحمت تو نیستم، تو سزاواری که رحمت گستردهات را به من ببخشی(:🌿′
-مناجاتشعبانیه
هدایت شده از مکروبه🇮🇷
امروز، لابهلایِ همهیِ تبریک گفتنهایِ روز جوان، من به یادِ تو بودم و آرزوها و آرمانها و جوانیات...
به یادِ تو و مظلومیت و غیرت و شجاعتت به یادِ لحظهیِ محاصره توسط گرگهایی که برای تکه تکه کردنِ جوانیات دندان میآلودند
وَ به یاد لحظهی شهادتت، که شهدا را لحظههایِ آخر بابایِ علیِ اکبر در آغوش میکشد.
کربلا را از علی هایش فقط باید شناخت
جز علی در این جهان حبل المتین پیدا نشد
_زهرا سادات 🌱
#روز_جوان
#شهید_آرمان_علی_وردی
eitaa-6.2(2440).apk
حجم:
41.3M
طی یک عملیات انتهاری،
دوستان ما ایتا را به تلگرام تبدیل کردند .
الهی !!
با من بگونهای رفتار کن که شایسته آنی، و از فضل و کرم خود بر بنده گنهکارت ببخش که بخاطر جهلش در گناه فرو رفته(:🌿′
-مناجاتشعبانیه
همهی صداها انتشار دهندهی رنج اند .
اما صدای تو رنج ندارد،
صدای تو خوب است،
صدای تو خودِ آرامش است؛
صدا کن مرا ..(:′
‹مـٰاهِ مَـڹ›
-
-
یک وجب قد داری و کل جهانم گشتهای؛
-
آدمی یک روزه در این دنیا مهمان است و صد روزه دعاگو،
اما اینکه چه میشود که تعلقات او را زمینی میکند و او دست میکشد از تمامِ آمال و آرزوهایش؟نمیدانم .
دل کندن سخت است،
از ابتدا نباید دل بست ..
مگر میشود دلبسته نباشی به آنها که خونت درونشان جریان دارد و از گوشت و پوست همدیگرید؟!
به جانِ عزیزترینم که نمیشود .
-عزیزترینم؟-
حسابش که میکنم میبینم مگر چقدر عزیز دارم که تازه در میان همان اندک ها، تو ترینشان هستی؛
آری تو ترین هستی عزیزترینم(:′
نه به دلیل آنکه همخون و هم کاشانهی منی،
و به این دلیل که
تو ذاتِ پاکی هستی ..
تو ذاتِ مهربانی هستی ..
تو ذاتِ الهی هستی ..
تو ذاتِ زیبایی هستی ..
تو ذاتِ خوبی و خیر و نیکی هستی ..
عزیزترین هستی به دلیل روح آسمانی ات و وابستگیِ به تو بر خلاف همهی وابستگی ها،
مرا اوج میدهد و بال پروازم را با عظمت تر میکند .
آدم های خدایی عجیب به دل مینشینند که انسان فطرتش خداییست و آنکه او را از عرش به فرش میکشاند خودِ اوست و تعلقاتش′!
وتعلقات چه عجیب سرنوشت را میسازند .
با شما هستم عزیزترین؛
بعد از آمدن ِشما دیگر زندگی زشتی ندارد و هرچه دارد زیباست آن هم فقط به واسطه ی وجودِ پاک و معصومِ شما:)′
امروز وقتی در حال ثبتِ قد و قامتتان بودم
در خود هزاربار فروریختم که چرا با اعمالم منِ درونم را از چشیدن ابدیِ معصومیت کودکی محروم ساختم؟
چرا پا نهادم در دنیای آدم بزرگ هایی که هرچه سنشان بیشتر میشود کمتر در راه میمانند و با زیاد شدن سنشان فقط به سوی بیراهه میروند؟
به شما که مینگرم میخواهم برگردم به تنظیمات کارخانه،
به همان معصومیتِ ابتدایی .
با شما بودن خوب است،
خدمت به شما؛
خدمت به طینت و ذاتِ پاکِ خداییست′!!
و من چقدر دوست دارم همیشه در کنارتان باشم جنابِ کوچکِ بزرگ(:′
سپاس خدارا که منت بر سر ما نهادند و شما را برای عبرت گرفتن مان آفریدند ..
کاش در مسیرِ عمر،
همچون کودکی سر به راه بمانیم
تا ابد″
‹آمین›
[ #زینبِبهار| حوالیِ نوشتن برای عزیزترینیکه قوت قلب دارد وجودش؛شاید برای تمامِ کوچک های بزرگِ این سرزمین؛ ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ ]