eitaa logo
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
559 دنبال‌کننده
446 عکس
89 ویدیو
10 فایل
‹﷽› سوگند به قلم¹ و آنچه مینویسد. می‌نویسم از گفته‌های‌نگفته‌ و شنیده ‌های نشنیده؛ در‌ پیِ‌وصال می‌گردیم و مأموریم‌به وظیفه. . . -کپیِ نوشته‌های خودم با نامِ ‹ #زینبِ‌بهار › و #ماهك؛ و مطالبِ دیگر با ذکر‌صلوات برای فرجِ‌مهدیِ‌فاطمه:).
مشاهده در ایتا
دانلود
- کاش میشد یه جایی خودمو جا بزارموبرم _ توی کربلا؛ بین الحرمین :)
یا مَن يَعْلَمُ ضَمِيرَ الصَّامِتِينَ؛ ای خدایی که از حالِ دلِ منِ ساکت، خبر داری. منو ببخش !
منگر چگونه ام؛ بنگر که چه مضطر میخواهمت !
هرچه پل پشت سرم هست؛ خرابش بنما .. ‹
_____ ﷽ _____ وقتی قدرت قلم ضعیف شود، انگار که نویسنده را پای چوبه‌ی دار برده باشند، همانطور بی‌تاب و مضطر است. و من مدت هاست بر کرسی اعدام ایستاده ام و ذره ذره با غم آب شدن قلمم، دست و پنجه نرم می‌کنم! از یک جایی به بعد برایم مهم نبود چه می‌نویسم، فقط می‌خواستم بنویسم. گاهی آن قدر واژه های غیر ادبی و مسخره روی کاغذ پیاده می‌کردم، که ناگهان در وسط نوشتن، خشم تمامم را احاطه می‌کرد و کاغذ هایی که با هزاران واژه مزین شده بودند، بین دستانم ریز ریز می‌گشتند ! می‌خواستم از خود گله کنم. تمام زمین و آسمان را به هم بدوزم، اما حیف که قدرتِ خشم من″ آنقدر زیاد بود که از ایستادن در مقابلش هراس داشتم. حالا در نقطه‌ی صفر مرزی ایستاده ام. نمی‌دانم چه می‌نویسم و نوشته هایم در چه حال و روزی به سر می‌برند. چقدر در این نقطه ایستاده ام و از این بابت بسیار خسته ام. به دنبال پناهگاهی برای استراحت می‌گردم. از این‌همه تشویش، به جایی باید پناه برد، کمی سامان گرفت، و دوباره آغاز کرد داستانِ قلم زدن هارا .. [ | نمی‌دانم نوشت؛ پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ ]
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
من پشت در حرم چنان می مانم شاید که کبوتری ضمانت بکند❤️‍🩹
اگر صدایم کردی و نشنیدم؛ بدان در اعماق اقیانوس دوست داشتنت غرق شده ام.
هدایت شده از محبین
‏یه وقتایی ، بلد بودنِ آدما از دوست داشتنشون قشنگتره... @ir_mohebin
بابای زندانی آقای امام رضا؛ دستی بکش به روحمون ! از این زندان تن نجاتمون بده :)🖤