آمنه، مادر پیامبر در سال هفتم پس از عام الفیل، حضرت محمد را برای زیارت قبر عبدالله و نیز دیدار با داییهای عبدالله که از بنینجار بودند، به مدینه برد.
بنا بر قول مشهور، در راه بازگشت از مدینه در ابواء در سن 30 سالگی از دنیا رفت.
رفت؟ به همین سادگی؟
عبدالمطلب در هنگام وفات از پسر خود ابوطالب قول میگیرد که از محمد محافظت کند و او قول میدهد.
ابوطالب محافظت از محمد را بر عهده میگیرد.
او از تجار بزرگ حجاز بود و طبعا کار تاجر در سفر است.
اما ابوطالب 4 سال تجارت خودش را متوقف میکند.
چرا؟
فقط به خاطر حفاظت از پیامبر.
"چشمش از سفر ترسیده شده است."
یهود تلاش کرد اساسا پیغمبری به دنیا نیاید؛ نشد.
اکنون تلاش میکنند که به پیغمبری مبعوث نشود.
چندین بار نقشه ترور او در نوجوانی را کشیدند؛ نشد.
حال این پیغمبر به رسالت مبعوث شده است.
ماموریت جدید چیست؟ اجازه ندهند پیامبر حکومت تشکیل دهد.
برای همین، پشت پرده بیشترین غزوات پیامبر، یهود است.
بیشترین خیانت به رسول خدا را هم همین یهود کرد.
اگر از ما و شما بپرسند که مهمترین دشمن پیامبر که بود؟ عمدتا میگوییم مشرکان.
در حالی که این طور نبود.
اساسیترین دشمن پیامبر در راستای برقراری حکومت نبوی، یهود است:
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا
عنودترین و لجوجترین اول یهود است. بعد مشکرین قرار دارد.
چرا لحن خدا و قرآن این قدر نسبت به یهود پر غضب است؟
سوال درست، مقدمه پاسخ درست است.
در فیلم الرساله اثر مصطفی عقاد که به محمدرسولالله معروف شده، آیا دیدهاید هیچ تصریح که نه، حتی اشارهای به نقش مخرب یهود در دوران پیامبر بشود؟
خیر
چرا؟
چون کمپانی فیلمکو که آن را ساخته، متعلق به صهیونیسم است.
میخواهد آن طور که خود میخواهد تاریخ را روایت کند.
در اثر مجیدی هم تازه آن هم با یک سری ظرافتهایی یک اشارههایی به این مسئله شده است.
شاید چشمشان ترسیده از سریال موسی کلیمالله و ماجرای فرجالله سلحشور.
برادران!
پیامبر ما را به شهادت رساندند.
رحلت در اسناد تاریخی نیست.
شهادت پیامبر جز اسناد قوی شیعه است.
یعنی مسموم؛ یعنی ترور بیولوژیک
آدرس غلط تاریخ کجاست: آن زن یهودی در خیبر ایشان را مسموم کرد.
این غلط است.
چرا؟
چون از جریان خیبر تا شهادت، 4 سال زمان گذشته است.
این چه سمی است که طی 4 سال اثر نکرده است؟!
پیغمبر را جریان نفوذ ترور کرد.
ادامه معرفتی آن جریان نفوذ در سال 60 هم میخواست امام را ترور کند که موفق نشد.
عمر گرامی پیامبر در زمان شهادت، 63 سال بود.
با طبع جسمی ایشان، یعنی ما با یک مرد کامل تو پر استخواندار چهارستون مواجه هستیم و نه یک پیر فرتوت دست به کمر خمیده.
در روایت میگوید هنوز قسمت زیادی از محاسن پیامبر سیاه بوده است.
یکی از قدمهای اول در بررسی هر پرونده امنیتی، پاسخ به سوال چرایی وقوع در زمان و مکان کنونی است.
چرا پیامبر یک سال قبل ترور نشد؟
چرا باید پیامبر در چنین شرایطی ترور شود؟
پیامبر چه کار داشت میکرد که اگر موفق میشد، قلب جریان نفوذ و نفاق ضربه میخورد؟
پیامبر به کجا رسیده بود که یهود و کفر با هم ماهیت خود را در خطر استراتژیک دیدند؟
پاسخ یکی است:
پیغمبر به موته رسیده بود.
موته کجاست؟
یک قدمی فلسطین در اردن کنونی.
پیامبر اگر یک سال دیگر عمر میکرد، احتمال قریب به یقین فلسطین را فتح کرده بود.
فتح فلسطین یعنی پیچیدهشدن طومار یهود.
پیامبر رسید به خط قرمزی که به زعم آنها نباید میرسید.
روی نقشه ببینید.
به موقعیت فدک، خیبر، تبوک و موته دقت کنید.
اینها قلعههایی است که یهود در طول 300 سال به اسم این که ما میخواهیم این جا زندگی کنیم، ساخت.
این قلعهها در مسیری است که پیامبر قرار بود از مدینه به سمت فلسطین حرکت کند.
یعنی از 300 سال قبل از ولادت طراحی کردند.
نقشه ریختند.
اجرا کردند.
یهود نمیخواهد ما پیامبر خود را این گونه ببینیم.
تاریخ خود را این گونه بشناسیم.
لذا آنی که پیامبر را به شهادت رسانده، جریانی است که قدمت آن به تاریخ انبیاء گره خورده است.
این همان جریانی است که در دعای ندبه میخوانیم:
أَيْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِياءِ وَأَبْناءِ الْأَنْبِياءِ؟
این جریانی که در شاهبیت دعای ندبه به حضرت حجت عرضه میکنیم که بیا از آنها انتقام بگیر، آنها چه کسانی هستند؟ جریان یهود.
تمام قرآن را زیر و رو کنید، تمام روایات را بگردید، تنها قومی که معروف به پیامبرکشی هستند، قوم یهود است.
نقل است حتی بنیاسرائیل در اوایل یکروز، ۴۳ پیامبر را در یک زمان کشتند، پس از آن ۱۱۲ نفر از بنیاسرائیل برای امر به معروف برخاستند که آنها را هم در آخر همان روز کشتند.
امروز روز شهادت پیامبر اسلام است.
پیامبری که ایشان را یهودیان به شهادت رساندند.
چرا؟
چون داشت میرسید به آن جایی که باید میرسید و از دید یهود نباید به آن جا میرسید.
بعد از این که پیامبر مسموم شد، ایشان با وجود این که دستور داد همه باید در لشگر اسامه حرکت را ادامه دهند، اما این لشگر را هم فروپاشاندند و اجازه ندادند اسامه به فلسطین برسد.
دستور مکرر پیامبر بر اعزام هر چه زودتر لشکر به بلقاء و داروم در فلسطین و درخواست تعجیل ایشان بدین خاطر بود که میخواستند هر چه زودتر سر مار هدف قرار گیرد.