eitaa logo
مهد ما « شکوفه های مهدوی »🌱
267 دنبال‌کننده
720 عکس
738 ویدیو
35 فایل
شکوفه های مهدوی علیه السلام 🔹️ آدرس : چهار صد دستگاه کوچه شهدای ۵ پلاک ۲۸ شماره تماس : ۰۹۱۹۹۱۶۳۰۰۸_ ۰۲۶۳۲۷۱۸۸۳۱ 🙋‍♀️ارتباط با ادمین👇👇 @Mahdavii110
مشاهده در ایتا
دانلود
6.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کدشماره : 6⃣2⃣1⃣ خانم : ریحانه آقا بابایی لینک کانال شرکت در قرعه کشی https://eitaa.com/joinchat/2925002775Ce08def421c
34.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانم : مهنا عبدالخالقی کد : 4⃣3⃣ آقای: محمد امین عبدالخالقی کد: 5⃣3⃣ آقای: محمد صالح عبدالخالقی کد : 6⃣3⃣ به یاد شهید غلامعلی عبدالخالقی لینک کانال شرکت در قرعه کشی https://eitaa.com/joinchat/2925002775Ce08def421c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ لطفا به خاطر عجله داشتن، استقلال کودکان را نگيريد و شخصا خودتان كارهايشان را انجام ندهيد. کودکان نياز به تمرين دارند تا مهارتهاي حركتيشان پيشرفت كند، و هول كردن، غر زدن، داد زدن، دعوا كردن شما باعث افزايش سرعت آنها نخواهد شد تنها روي اعتماد به نفس و حرمت كودكان تاثير خواهد داشت. ╭━═━⊰🍃🌼🍃⊱━═━╮ 💠کانال شکوفه های مهدوی 💠 🆔@mahdeyavaranemahdi ╭━═━⊰🍃🌼🍃⊱━═━╮ برای دوستانتان ارسال کنید😍 *----*•✾•🌴🌺🌴•✾•*----*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بریم سراغ سربازی سنتی و جذاب😍 👶🏻بشین و پاشو بازیکنان در محوطه‌ای نزدیک به هم می‌ایستند. مربی کلماتی مانند: بشین، پاشو، نشین، پانشو را به طور تصادفی و نامرتب ادا می‌کند و آنها موظف به اجرای حرکات دستور داده شده هستند. تأخیر و اشتباه در اجرا، به منزله خطاست و بازیکن خاطی خود به خود از بازی خارج می‌شود. لازم به ذکر است که لفظ «نشین» مفهوم «پاشو» یا «ایستاده بمان» را و لفظ «پا نشو» مفهوم «بشین» یا «نشسته بمان» را می‌رساند. 👫🎾👫🎾👫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃آرزوی مورچه کوچک 🐜 توی حیاط یک خانه قدیمی، دو تا درخت بزرگ بود. یکی این طرف حیاط و یکی آن طرف حیاط. چند تا مورچه نزدیک درخت این طرف حیاط، توی باغچه زندگی می کردند. یک روز مورچه کوچک به مادرش گفت: ای کاش می شد به باغچه آن طرف حیاط می رفتم تا از درخت بزرگش بالا بروم. به نظر من دنیا از آن طرف حیاط خیلی قشنگ تر است! مادر مورچه کوچک آهی کشید و گفت: خیلی فکر خوبی است، اما تا وقتی که این مرغ و خروس ها توی حیاط هستند نمی توانی از آن عبور کنی. همین چند روز پیش که من از لانه کمی دور شده بودم، چیزی نمانده بود که غذای آقا خروسه بشوم. مورچه کوچک که ناامید شده بود، با ناراحتی مشغول پیدا کردن غذا شد. تا این که یک روز اتفاق جالبی افتاد. آن روز زن صاحبخانه با یک طناب بلند و یک سبد لباس به آنجا آمد. یک سر طناب را به درخت این طرف حیاط بست و سر دیگر طناب را به درخت آنطرف حیاط. لباس ها را هم یکی یکی روی طناب پهن کرد و رفت. مورچه کوچک که از لای برگ ها نگاه می کرد، با خودش گفت: به به چه راه خوبی! حالا می توانم خودم را به درخت آن طرف حیاط برسانم. مورچه کوچک خودش را به طناب رساند و از روی آن شروع به حرکت کرد. باد آرام وزید و طناب و لباس ها را تکان داد. مورچه کوچک کمی جلوتر رفت. باد تندتر شد و طناب و لباس ها را شدیدتر تکان می داد. مورچه کوچک کمی ترسیده بود اما او که هدفش رسیدن به آن درخت بود، محکمتر به لباس ها چسبید تا باد آرام شود. کمی جلوتر که رفت، راه تمام شد و مورچه کوچک به آرزویش رسید. حالا چند روز است که مورچه ها پشت سر هم از بالای سر مرغ و خروس ها راه می روند. دنیا از بالای درخت آن طرف حیاط، واقعا جالب و دیدنی بود! 🌸🌸🌸🌸 ╭━═━⊰🍃🌼🍃⊱━═━╮ 💠کانال شکوفه های مهدوی 💠 🆔@mahdeyavaranemahdi ╭━═━⊰🍃🌼🍃⊱━═━╮ برای دوستانتان ارسال کنید😍 *----*•✾•🌴🌺🌴•✾•*----*
کدشماره : 7⃣2⃣1⃣ خانم : ثمین حاجی میرزایی لینک کانال شرکت در قرعه کشی https://eitaa.com/joinchat/2925002775Ce08def421c