یاصاحب الزمان ادرکنی:
آرامشِ حزنآلود
اينكه میدانيم اين جهان منجى دارد، براى ما آرامبخش اما پنهان بودنتان حزن است.
ما با اين آرامش حزنآلود چه كنيم؟
*اولین سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان (عج الله فرجه)* 👇
السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالح المَهدی یا خَلیفةَالرَّحمنُ و یا شَریکَ الْقُرآن اَیُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیدی ومولای الامان الامان
یاصاحب الزمان ادرکنی:
سلام بر تو اے مولایے ڪہ
بیرق هدایت
بہ یمن وجود تو برافراشتہ است
و سینہ ات مالامال از علم الهے است...
السَّلاَمُ عَلَیْڪَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ
اللهـم عجـل لولیـڪ الفـرج
سلام آرزوے قلبـم
اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له
شما وقتی رد پای یک جوی را ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﺑﻪ چشمه و ﻣﻨﺒﻊ ﺁﺏ ﻣﯽﺭﺳید. ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺍمام ﻭ ﺧﺪﺍ ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻮﯼ ﻭ ﭼﺸﻤﻪ ﺍﺳﺖ.ﯾﻌﻨﯽ ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺍمام ﺣﺮﮐﺖ ﺑﮑﻨﺪ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻪﯼ ﻭﺟﻮﺩ و ﺣﯿﺎﺕ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺭﺍﻩ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﺪ.ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ.
ﺷﻤﺎ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﺟﻮﯼ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﮔﻢ ﺷﻮﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻪ ﻧﺮﺳﯿﺪ. ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻗﻄﻌﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺭﺳﯿﺪ.ﺷﻤﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻪ ﺭﺳﯿﺪﯼ ﻣﯽﺑﯿﻨﯽ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺟﻮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﭼﺸﻤﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺟﻮﯼ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ. ﭼﻮﻥ ﺟﻮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍمام ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﯾﮏ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﺜﺎﻝ ﻭ ﺗﻤﺜﯿﻠﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﯾشان ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺳﺖ. ﻣﻨﻬﺎﯼ ﺧﺪﺍ با ما ﻫﯿﭻ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.
ﻫﺮ ﭼﻪ ﻫﻢ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ایشان ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ،ﭼﻮﻥ ایشان ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺩﺍﺭﻧﺪ.ﭼﺸﻤﻪ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﻩ ﺍﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﺸﻨﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﭼﺸﻤﻪ ﺳﯿﺮﺍﺏ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺩﺍﻧﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﭼﺸﻤﻪ ﺳﺒﺰ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺳﺒﺰﻩﻫﺎ ﺭﺍ ﭼﺸﻤﻪ ﻣﯽﺭﻭﯾﺎﻧﺪ. ﻫﻢ ﮐﺎﺭﻩ ﭼﺸﻤﻪ ﺍﺳﺖ. ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭ ﭼﺸﻤﻪ ﺭﺍ ﺟﻮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﻫﺪ.
ﯾﻌﻨﯽ ﺁﺏ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﺩﺭ ﺟﻮﯼ. ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺟﻮﯼ ﮐﻮﺯﻩ ﺍﺕ ﺭﺍ ﭘﺮ ﻣﯽﮐﻨﯽ. ﺁﺏ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﺩﺭ ﺟﻮﯼ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪﯼ ﺍﯾﻦ ﺟﻮﯼ ﻣﯽﺭﻭﺩ ﺩﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﻭ ﺑﺎﻍ ﺷﻤﺎ. ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﻩ ﭼﺸﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪﯼ ﮐﺎﺭ ﭼﺸﻤﻪ ﺭﺍ ﺟﻮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﻫﺪ.
ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ. ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﻫﯿﭻ ﮐﺎﺭﻩ ﺍﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪﯼ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ شود. ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻭ اتصالی که دارند.
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺟﻮﯼ ﺁﻣﺪﻩ و ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﻣﯽﺩﺍﻧﻢ و ﻣﯽﺑﯿﻨﻢ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺟﻮﯼ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﺑﻮﺩ.ﺟﻮﯼ ﮐﺎﺭﻩﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ. ﻫﺮ ﭼﻪ هست ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻪ ﺍﺳﺖ.اگر هم چیزی دارد از چشمه است.
ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﺍﺳﺖ.ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﮏ و ﺗﻨﻬﺎ و ﺑﯽ ﻫﻤﺘﺎﺳﺖ و ﻧﻈﯿﺮ ﻭ ﺗﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ. ﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺵ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺑﮑﻨﺪ،ﺑﺪﻭﻥ ﻧﻮﺭ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ.ﺑﺪﻭﻥ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺁﺑﺮﻧﮓ، ﺑﺪﻭﻥ ﺑﻮﻡ ﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ.ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻧﻘﺎﺵ ﺍﺳﺖ. ﻣﺼﻮﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﺎﻡﻫﺎﯼ ﺧﺪﺍﺳﺖ. "ﻫُﻮَ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﻳُﺼَﻮِّﺭُﻛُﻢْ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺄَﺭْﺣَﺎﻡِ ﻛَﻴْﻒَ ﻳَﺸَﺎﺀُ" (ﺁﻝ ﻋﻤﺮﺍﻥ/ ۶) ﺍﻭ ﺩﺭ ﻇﻠﻤﺎﺕ ﺭﺣﻢﻫﺎ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﮐﺮﺩﻩ.
ﻧﻘﺎﺵ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻧﻘﺶ ﺍﺳﺖ. ﺟﺎﻥ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺗﺤﺮﮐﯽ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻭﻟﯽ ﻧﻘﺎﺷﯽ خداوند ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﺘﺤﺮﮎ ﺍﺳﺖ. ﯾﻮﺳﻒ می آفریند ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻇﻠﻤﺎﺕ. ﭘﺲ با این تفاسیر خدا ﺩﺭ ﻣﺼﻮﺭ ﺑﻮﺩﻥ ﻭﺣﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ؟ ﺗﮏ ﻧﯿﺴﺖ؟!
ﯾﮏ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﺑﮑﻦ ﮐﻪ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ را ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ.پس خدا در مصور بودنش تک و بی شریک ﺍﺳﺖ.به همین ترتیب در دیگر صفاتش هم بی همتاست.
ﻣﺎ ﺍمام ﺭﺍ ﺷﺮﯾﮏ ﺧﺪﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﻤﯽﺩﻫﯿﻢ. ﻣﮕﺮ ﺟﻮﯼ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺷﺮﯾﮏ ﭼﺸﻤﻪ ﺑﺎﺷﺪ؟ ﺍﺻﻼ ﻣﻌﻨﺎ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﺟﻮﯼ ﮐﺠﺎ؟ ﭼﺸﻤﻪ ﮐﺠﺎ؟ﺟﻮﯼ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮐﻨﻨﺪﻩ و ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍمام ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ است...
استاد رنجبر @Mahdi2003000
تقویم شیعه دهم ربيع الثانى
شهادت گونه حضرت معصومه (عليها السلام )
در اين روز در سال 201 ه بنابر مشهور سالروز رحلت شهادت گونه حضرت وليه الله خاتون خلق جهان ، عابده زاهده كامله مستوره حضرت فاطمه معصومه (عليها السلام ) دختر امام موسى كاظم (عليه السلام ) است .
آن حضرت 17 روز پس از ورود به شهر قم ، با دلى شكسته و غصه دار از داغ پدر و فراق برادر، رحلت فرمودند. در عزاى آن حضرت شهر قم را يكپارچه غم و ماتم فرا گرفت .
بدن مطهر آن حضرت را غسل داده كفن كردند، و به طرف باغ موسى بن خزرج - مكان فعلى حرم مطهر - آوردند.
دو سوار نقابدار از بيرون شهر آمدند و بر بدن آن حضرت نماز خواندند. آنگاه داخل سرداب شده بدن مطهر را دفن كردند و رفتند، و كسى آنان را نشناخت .
موسى بن خزرج آن باغ را وقف حضرت معصومه (عليها السلام ) نمود، و از بوريا و حصير سقفى بر روى قبر مطهر آن حضرت قرار داد.
اين بنا بود تا آنكه زينب دختر امام جواد (عليه السلام ) بر روى قبر شريف قبه اى بنا نهاد. سپس جماعتى از دختران ائمه (عليهم السلام ) در آن مكان دفن شدند.
هنگامى كه ام محمد دختر موسى بن محمد بن على الرضا (عليه السلام ) فوت كرد، در كنار آن حضرت دفن شد. بعد از آن ميمونه خواهر ام محمد از دنيا رفت ، و آن بزرگوار هم در جنب ام محمد دفن شد. روى اين دو قبر يك گنبد ديگر بنا كردند، به گونه اى كه دو گنبد چسبيده به هم بر روى قبر حضرت فاطمه معصومه (عليها السلام ) و ام محمد و ميمونه بوده است .
به جز دختران حضرات معصومين (عليها السلام )، دو كنيز هم دفن شده اند كه در هنگام مرمت كف حرم مطهر در زمان ناصر الدين شاه ، روزنه اى به سردابى پيدا مى شود و چند زن صالحه ، وارد سرداب مى شوند. پيكر پاك ميمونه و دو تن از كنيزان را پس از هزار سال تر و تازه مشاهده مى كنند. اين سرداب جنب سرداب حضرت فاطمه معصومه (عليها السلام ) قرار دارد.
امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: ((قم كوفه صفير است ، و بهشت داراى هشت در است كه سه در آن از قم است . در آن شهر زنى از اولاد من رحلت مى كند كه اسمش فاطمه است ، و او دختر موسى بن جعفر (عليه السلام ) است كه به شفاعت او تمامى شيعيانم داخل بهشت مى شوند.
تقویم شیعه - بندانی نیشابوری
https://t.me/emam31 کانال در ایتا @Mahdi2003000
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عظمت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
آقای وحید خراسانی
10 ربیع الثانی
حمله روس به حریم سلطان طوس علیه السلام
در عصر روز دهم ربیع الثانی 1330 هـ ق گنبد حرم حضرت رضا علیه السلام توسط روس ها به توپ بسته شد که در این حمله 17 گلوله ی توپ به گنبد مطهّر اصابت کرد و بیشتر از 45 گلوله ی دیگر به ایوان طلا و مسجد جامع و در های جدید آن وقت و گنبد مسجد جامع و مطبخ خدّام و غیر آن اصابت کرد؛ در این حمله جمعیّت زیادی حتّی در اطراف ضریح مبارکه رضویّه به شهادت رسیدند.
منتخب التواریخ ملّا هاشم خراسانی. کرامات الرضویّة. حدیقة الرضویّة.
https://t.me/emam31 کانال در ایتا @Mahdi2003000
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:
دَوْلَةُ الْأَوْغَادِ مَبْنِيَّةٌ عَلَی الْجَوْرِ وَ الْفَسَادِ.
حکومت فرومایگان بر ستم و فساد پایه گذاری شده است.
تصنیف غررالحکم،ح ۸۰۱۲
تشکر کنیم
حضرت امام سجاد صلوات الله علیه می فرمایند : سپاس گزارترين شما از خدا، سپاس گزارترين شما از مردم است.
الكافي: ج۲، ص۹۹، ح۳۰
https://t.me/emam31
مشتاقان شناخت امام زمان علیه السلام
سرگذشت ارواح در عالم برزخ... (قسمت 11) همچنان حرکت خود را در دل یک دشت بیانتها ادامه میدادیم؛ در
سرگذشت ارواح درعالم برزخ
(قسمت 12)
گردباد شهوات
با اینکه راه زیادی را پس از آن پیمودیم، اما خبری از انتهای بیابان نبود. از دور، ستون سیاهی را دیدم که از پایین به زمین و از بالا به دود و آتش آسمان ختم میشد و در حال حرکت بود.
با نزدیک شدن ستون سیاه، متوجه شدم که همانند گردبادبه دور خود میچرخد.
با دیدن این صحنه، خود را به نیک رساندم و با ترسی که در وجودم رخنه کرده بود، پرسیدم: این ستون چیست؟
نیک گفت: این گردباد شهوات است، که چنین با سرعت عجیبی به دور خود میچرخد.
. با اضطراب گفتم: حالا دیگر، باید چه کنیم؟
نیک گفت: دستهایت را محکم به کمرم حلقه بزن و مراقب باش گردباد، تو را از من جدا نسازد. .
رفته، رفته آن گردباد وحشتناک با آن صدای رعب آورش، به ما نزدیک میشد و اضطراب مرا افزایش میداد، تا اینکه در یک چشم بر هم زدن، هوا تاریک شد. .
گردباد اطراف ما را فرا گرفته بود و سعی داشت ما را با خود همراه کند. نیک مانند کوه به زمین چسبیده بود و من در حالی که دستم را به دور کمر او قفل کرده بودم، به سختی خود را کنترل میکردم.
هر از گاهی صدای فریادهای نیک را میشنیدم، که در هیاهوی گردباد فریاد میکشید: مواظب باش گردباد تو ار از من جدا نسازد!
لحظات بسیار سختی را سپری میکردم و بیم آن داشتم که مبادا از نیک جدا شوم.
دستهایم سست و گوشهایم از صدای گردباد، سنگین شده بود. دیگر صدای نیک را نمیشنیدم. .
ناگهان دستم از نیک جدا شد و در یک چشم به هم زدن، کیلومترها از نیک دور گشته و به بالا پرتاب شدم! چندی نگذشت که از شدت هیاهو و گرمای طاقت فرسایش از حال رفتم....
وقتی چشمانم را گشودم هیکل سیاه و وحشتناک گناه را دیدم که بر بالای سرم ایستاده بود. بوی متعفنش به شدت آزارم میداد. .
به سرعت برخاستم و چون خواستم فرار کنم دستم را محکم گرفت و به طرف خود کشید و گفت: کجا؟ کجا دوست بیوفای من؟ هم نشینی با نیک را بر من ترجیح میدهی؟ و حال آنکه در دنیا مرا نیز به همنشینی با خود برگزیده بودی.
نیم نگاهی به صورت گناه افکندم، قیافهاش اندکی کوچکتر شده بود.
بدون توجه به سخنانش گفتم: چه شده که لاغر و نحیف گشتهای؟
. با ناراحتی گفت: هر چه میکشم از دست نیک است.
با تعجب پرسیدم: از نیک؟! گفت: آری، او تو را از من جدا کرده تا با عبور دادن تو از راههای مشکل و طاقت فرسا باعث زجر کوتاه مدت تو شود.
گفتم: خوب، زجر من چه ارتباطی با ضعیف شدن تو دارد؟ ..
پرخاشگرانه پاسخ داد: هر چه تو سختی بکشی، من کوچکتر میشوم و گوشتهای بدنم ذوب میشود.
و چنانچه تو به وادی السلام برسی دیگر اثری از من بر جای نخواهد ماند...
ادامه دارد... https://t.me/emam31