⭕️ برای مهدی...
🔹 یک بخش از وصیتنامهاش را اختصاص داده بود به پسر کوچولویش محمد. نوشته بود: "زندگی کن برای مهدی، درس بخوان برای مهدی، ورزش کن برای مهدی. محمد... من تو را از خدا برای خودم نخواستم، تو را از خدا خواستم برای مهدی."
📢 شهید حمیدرضا اسداللهی
📚 پایگاه اطلاعرسانی دفاعپرس
◾️ #مهدویت_و_شهدا
هفته #بسیج گرامی باد.
✅ واحد مهدویت موسسه مصاف
@mahdiaran
مهدیاران | mahdiaran
🏞 #عکس_نوشته 📝 #چکیده_پادکست دولت کریمه امام زمان از استاد دکتر محمد #شجاعی 📌 رفع تمام بیماریها...
استاد شجاعی- قسمت دوازدهم.mp3
3.97M
🔊 #صوت_مهدوی ( #پادکست)
📝 موضوع: #دولت_کریمه_امام_عصر
📌 قسمت دوازدهم
👤 استاد دکتر #شجاعی
📜 #سلسله_مباحث_مهدویت
✅ کانال "مهدیاران"
http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
با سلام خدمت مهدی یاوران عزیز
قصد داریم تغییراتی در ساختار و شاکله ی کانال واحد مهدویت موسسه مصاف، مهدیاران، انجام دهیم. تغییراتی که باعث #جذابیت هرچه بیشتر و #مخاطب_پسندتر باشد. البته با نظرات سازنده ی شما...
لطفا هر مطلبی و #ایده_ای که به نظر شما در زمینه مهدویت می شود بر روی کانال مهدیاران و به هر شکلی ارسال نمود را بصورت پیشنهاد به آی دی ادمین کانال بفرستید تا بررسی و پیگیری و در صورت امکان اجرایی نماییم، پیشاپیش بابت نظرات سازنده ی شما که کمک به پیشرفت نشر معارف و مطالب مهدوی در جامعه می کند، ممنون و سپاسگزاریم.
آی دی ادمین:
@Admin_Mahdiaran
مدیریت واحد مهدویت مصاف
مهدیاران | mahdiaran
🏞 #عکس_نوشته 📝 #چکیده_پادکست دولت کریمه امام زمان از استاد دکتر محمد #شجاعی 📌 برکت در عصر ظهور...
استاد شجاعی- قسمت سیزدهم.mp3
4.58M
🔊 #صوت_مهدوی ( #پادکست)
📝 موضوع: #دولت_کریمه_امام_عصر
📌 قسمت سیزدهم
👤 استاد دکتر #شجاعی
📜 #سلسله_مباحث_مهدویت
✅ کانال "مهدیاران"
http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
🔹 سرانجام زمان رفتن به فرودگاه فرا رسید، همهچیز خوب پیش میرفت تا اینکه برای انجام امور بازرسی و کنترل بلیط باید به گیشه های مورد نظر مراجعه میکردند. در میانه راه ناگهان ادموند ایستاد، ویلیام اولین کسی بود که متوجه تغییر حالت او شد، گفت: چیزی شده اِد؟
- پدر، اون جا رو نگاه کنید! مسئول بازبینی و صحت پاسپورتها دیوید نیست؟! پسر آقای پندلتون!
🔸 ویلیام سر چرخاند و به آنطرف نگاه کرد. حق با ادموند بود، این مرد از آن دسته افرادی بود که دشمن درجهیک خاندان پارکر بهحساب میآمد، پدرش جرج پندلتون رئیس پلیس محلی وینچ فیلد و پسرش، دیوید از بچگی رقیب سرسخت ادموند بود، در هرجایی که میتوانست خودی نشان دهد سعی میکرد وانمود کند از او بالاتر است و این حس حسادت و رقابت تا جایی پیش رفته بود که از هیچ کوششی برای پیش افتادن فروگذار نمیکرد.
🔺 ویلیام بازوی ادموند را محکم گرفت و گفت: ادموند، هر چیزی در چهره تو میتونه این آدم رو مشکوک کنه، پس عادی باش و مثل همیشه رفتار کن، نه بیشتر، نه کمتر! نگران نباش پسرم، فقط ازت خواهش میکنم اگه حرفی زد خودت رو کنترل کن.
#رمان_مهدوی ۷۸
✅ کانال "مهدیاران"
http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
ندبه های عاشقانه.mp3
5.96M
🔊 #صوت_مهدوی
❤️ #دلنوشته_صوتی_مهدوی
📝 ندبه های عاشقانه
👤 و استفاده از سخنان زیبای مهدوی استاد #رائفی_پور
🌸 یا صاحب الزمان، داستان یوسف را گفتن و شنیدن به بهانه ی توست... میدانیم گناهانمان، همان چاه غیبت توست...
✅ واحد مهدویت مصاف👇
http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c