- ﻤَهــديـار .
💔...
نامرد تو که میدونی گلویه نوزاد چقدر نازکه
یه تیر ساده هم کار رو تموم میکرد
چرا آخه تیر سهشعبه برمیداری😭💔
- ﻤَهــديـار .
آقا نمیدونست چیکار کنه غم خیلی بدی تو وجودش افتاده بود..
آخه جیگر گوششو زده بودن اونم تشنه💔
همه دیدن آقا دوقدم میاد سمت خیمه
چشمش به رباب میوفته برمیگرده
میاد سمت لشکر، میبینه همه دارن کِل میکشن💔
- ﻤَهــديـار .
همه دیدن آقا دوقدم میاد سمت خیمه چشمش به رباب میوفته برمیگرده میاد سمت لشکر، میبین
روش نمیشد بره تو خیمه
میگفت جواب مادرشو چی بدم
هیچ شهیدی رو اباعبدالله
ننشست براش قبربکنه !
تنها شهیدی روکه خودشون دفن کردن
این آقازاده شش ماهه بودن💔
- ﻤَهــديـار .
هیچ شهیدی رو اباعبدالله ننشست براش قبربکنه ! تنها شهیدی روکه خودشون دفن کردن این آقا
اخه انقدر کوچیکه که با سر نیزه قبرکندن براش🥲💔
بیبی پرسید: چرا گریه میکنی رباب؟
فرمود: خانم جان آب رو ببین یه قطرش رو هم به بچم ندادن💔