7.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستیابی ناسا به صدای ستاره تپنده
وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ
[@Mahfel_Rahaiea]
•••
امام على عليه السلام:
إنْ لَم تَكُن حَليما فَتَحَلَّمْ؛ فإنَّهُ قَلَّ مَن تَشبَّهَ بقَومٍ إلاّ أوْشَكَ أنْ يكونَ مِنهُم
اگر بردبار نيستى، وانمود كن كه بردبارى؛ زيرا كمتر كسى است كه خود را شبيه گروهى كند و بزودى يكى از آنان نشود
|نهج البلاغه حکمت 207|
[@Mahfel_Rahaiea]
4_5960536994705575011(1).mp3
4.65M
تیغَمنِشینَدبهسَرَتباحِجابَم ؛ ساکِتشو بشنو ..
منفَصلالخِطابَم ؛ بایدبِتَرسینَوهۍ بوتُرابَم !
[@Mahfel_Rahaiea]
خدایا! هدایتم کن! زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است..|شهید چمران| [@Mahfel_Rahaiea]
44.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• آخه طالبان با چه رویی برای ایران شاخ و شونه میکشه 😂
#امنیت_اتفاقی_نیست
[@Mahfel_Rahaiea]
معرفی کتاب
رمان پیش رو داستانی در قالب واقعیت دختری حدود13ساله را نشان می دهد که در دوران کشف #حجاب رضا خان هست که با ماجرا های جالبی روبرو می شود ...!
هر قسمت یک ماجرای تازه و همچنین شجاعت یک دختر در آن دوران سخت و....
#قسمت_اول
لحاف قرمز رنگ بزرگ را از روی خودم کنار زدم ،بلند شدم به سمت پنجره رفتم، پنجره ی چوبی، آبی رنگ که نمای زیبایی به اتاق هدیه کرده بود را باز کردم ؛پرتوی طلایی رنگ خورشید در اتاق پیچید .
روی چارچوب پنجره نسشتم ، به حیاط نگاه کردم ؛ تماشای حوض آبی رنگ که درست در وسط حیاط قرار داشت و شمعدانی های کنار حوض حس خوبی در وجود ایجاد کرد ، دلتنگ روز های بهار شدم که عطر شکوفه های سیب در حیاط می پیچد و فضا را معطر می کند در دلم سودایی نهفته بود که صدای ماد مرا را به حال برگرداند.
از پله های پائین رفتم ، خودرو را. به مطبخ رساندم
از اتاق کناری وارد شدم فضای مطبخ را دود بخار غذا گرفته بود .
سلام مادر
سلام زهرا سادات زود باش صبحانه را آماده کن که پدرت با شیر تازه می آید!
سینی بزرگی برداشتم پنیر تازه همراه با نانی که مادر پخته بود ، به اتاق بردم و منتظر دم کشیدن چای شدم سفره را درست در وسط گل قالی پهن کردم ، قالی که مادرم با زحمت زیاد بافته بود.
به مطبخ برگشتم تا چند استکان کمر باریک برای چای ببرم که چشمم به دیگ های روی اجاق افتاد
این همه غذا درست می کنی برای ظهر اضافه می ماند نذری. داریم ؟
ظهر عمو و زن عمو همراه با بچه ها برای ناهار به خانه می آیند ، عمو به پدر گفته خبری در شهر است !؟
زیر لب تکرار کردم چه خبری!؟
صدای پدر رشته افکارم را پاره کرد
سلام بر اهل خانه
سلام آقا دست شما درد نکنه
سفره که پهن هست ؟
زهرا سادات شیر روی اجاق بگذار .
دورهم مشغول صبحانه خوردن بودیم که خواستم از پدر در مورد اتفاق ها در شهر بپرسم که یاد صحبت او افتادم ؛ « نباید موقع غذا با هم صحبت کنیم نعمت خدا حرمت دارد»
بعد از صبحانه طاقت نیاوردم جلو رفتم
پدر چه اتفاقی افتاده ؟
دستانش را به آرامی روی دهانم گذاشت
منتظر باش دختر عزیزم
[ مَحفِلِ رَهایي ]🇵🇸
مثال های مهدوی استاد قرائتی «اظهر من الشمس» این قسمت: کسانیکه در انقلاب به امام خمینی(ره) کمک نک
همهسربازهایاسلامهستیم
ومنامیدوارمدرآنکتابیكِبناستاسمسربازهارا
بنویسند؛اسمماراهمبنویسند!:)
-امامخمـینی
14.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فقط یه طرف رو میتونید انتخاب کنید:
یا حق یا باطل، یا خدا یا شیطان.
اصلا وسط نداریم!
•لطفاً ببینید و هر قدر میتونید منتشر کنید.
#امنیت_اتفاقی_نیست
#حجاب
#امام_زمان
[@Mahfel_Rahaiea]
[ مَحفِلِ رَهایي ]🇵🇸
فقط یه طرف رو میتونید انتخاب کنید: یا حق یا باطل، یا خدا یا شیطان. اصلا وسط نداریم! •لطفاً ببینید
در کربُبَلا بیطرفان، بیشَرفانَند!
تاریخ همان است، حُسینی و یَزیدی..