شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعانحرم"
#حر_مدافعان_حرم🕊 ما در یک گروه به کربلا میرفتیم... من تحت تأثیر خوشاخلاقی مجید قرار گرفته بودم. ا
#حر_مدافعان_حرم 🕊
مسیر پیادهروی روزهای خیلی گرم و شبهای خیلی سرد و سوزناکی داشت...🌙
مجید خیلی زرنگتر و فعالتر از بقیه بود و خیلی سریع کارها را انجام میداد. شب که میشد به خاطر سرما سریع به جمعکردن چوب مشغول میشد و با روشن کردن آتش، همه را دور آن جمع میکرد که سرما آنها را اذیت نکند.
برای همه غذا و آب میآورد؛ نمیخواست کسی در این مسیر اذیت شود.
ازدحام جمعیت خیلی زیاد بود و ما هم کل مسیر نجف تا کربلا را پیاده رفتیم. یکی از بچهها مدام ابراز خستگی میکرد و میگفت: «من ساکم سنگینه و نمیتونم بیام، حداقل کمی از راه را با ماشین بریم.»
مجید در مسیر رفتوبرگشت، علاوه بر ساک خودش، ساک او را هم حمل کرد و میگفت: «حیفه این روزها دیگه تکرار نمیشه، من تا هر جایی که بخوای کولهات رو میارم، هر جا بخوای استراحت میکنیم، فقط تو بیا.»🙂♥️
#شهید_مجید_قربانخانی🌹
-------------🦋--------------
@majid_ghorbankhani_313
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعانحرم"
بسمـ رب العشق #قسمت_هفتاد_و_نهم 😍علمدارعشق مرتضی بردن اتاق عمل بعداز ۵-۶ساعت دکتر ارغوانی هم ب
بسم رب العشق
#قسمت_هشتادم
😍علمدارعشق
نرگس سادات عزیزم
آروم باش
بیا بریم ببینن داداش😭😭😭
وارد راهرو سردخانه
یاد خوابم افتاد
حرکاتم دست خودم نبود
تو راهرو داد زد
امام رضا
مگه نگفتی آقا بسپرش به من
پس چرا رفت
چرا شهیدشد
چرا
برادرزاده جوانم پرپر شد
آقا شوهر جوانم بهم بده
واردسردخونه شدم
انقدر سرد بود
من با لباس داشتم منجمد میشدم
زیرلب گفتم
مادرجان
تاحالا ازتون چیزی نخاستم
شمارا ب حسینتون قسم میدم
شوهرم بهم برگردونید
یخچال بازشد
زیب کاور پایین اومد
یهو اون دکتر سردخونه گفت
کاور دوم بخار کرده
یاامام رضا
مرتضی خیلی سریع منتقل شد بخش مراقب ویژه
سه چهار روز طول کشید تا حالتش صداش طبیعی بشه
امروز ده روز مرتضی من برگشته
قراره منتقل بشه بخش
-مرتضی جان اجازه میدی من برم خونه
برگردم
چشماش باز بسته کرد گفت برو اما زود بیا
-چشم
وارد خونه شدم
نرجس سادات رو تاب تو حیاط نشسته بود
تمام سعیم کردم نشون ندم خستم
-سلام آبجی خانم
چه عجب از اینورا
&&سلام عجب به جمالت
-چیه آبجی خانم قرمزشدی
&&🙈🙈من مامان شدم
-ای جانم
عزیزم
امروز چه روز خوبیه
مرتضی هم قراره بخش
من برم لباسهام جمع کنم برگردم تهران
بهش قول دادم زود برگردم
&&نرگس لباسات جمع کردی
قبل از رفتن بیا میخام باهات حرف بزنم
-چشم
لباسام جمع کردم
گذاشتم تو ماشینم
-آبجی خانم بفرمایید بنده در خدمتم
&&نرگس تصمیمت برای آینده چیه؟
-یعنی چی حرفت ؟
&&تو که نمیخای مرتضی تنها بذاری -نرجس میفهمی چی میگی
پاشدم وایستادم
اشکام جاری شد
اون مردی که تو بیمارستان هست عشق منه
نفسم به نفسش وصله
شیمیایی ،پیوند و قطع دست چیزی نیست که
اگه حتی یه تیکه گوشت برمیگشت همسرم بود
فهمیدی نرجس خانم
خواهرت انقدر نامرد فرض کردی
&&نرگس
من منظورم این نبود،
- بسه
به همه بگو نفس نرگس به نفس مرتضی وصله
پس فکر بیخود نکنن
راهی تهران شدم تمام راه اشک میرختم
سرراهم یه شاخه گل رز قرمز براش خریدم
وارد بخش شدم
پرستار :خانم کرمی دکتر ارغوانی گفتن اومدیم حتما برید پیششون
-چشم
وارد اتاق مرتضی شدم
چشمام قرمز بود
لب زد طوری که مادر نبینه چیزی شده
سرم به چپ و راست تکان دادم یعنی نه
با صدای بغض آلودی گفتم این گل مال تو خریدم عزیزم
رو کردم به مادر :مامان چند دقیقه دیگه میشه باشید من برم پیش دکتر برگردم
مادر: آره عزیزم
درزدم صدای خانم دکتر بود که گفت بفرمایید
-خانم دکتر گفتید بودید بیام پیشتون
خانم دکتر:آره دخترم بشین
ببین دخترگلم
معجزه است شوهرت برگشته شاید همکاری دیگه بگن من خرافاتیم اما من باوردارم
خانمی ببین شوهرت از اینجا رفت تا شش ماه باید غذاش میکس بشه چون پیوند ریه زده
-چشم ممنونم
خاستم خارج بشم
صدام کرد
دخترم
-بله
میشه از امام رضا بخای گمشده ی منم برگرده
با تعجب نگاش کردم گفت میشه بشینی چندلحظه
-بله
۳۰سال پیش که بعث به ایران حمله کرد
مردمنم رفت جبهه
الان ۲۷ساله تو مجنون گم شده دعا کن برگرده
سرم انداختم پایین گفتم چشم
وارد اتاق مرتضی شدم
مادر داشت میرفت
از ما خداحافظی کرد رفت
+ساداتم چی شده خانم
-مرتضی من عاشقتم قبول کن
+میدونم عزیزم
-پس چرا ازم میخان نرن
+کی گفته
گریه ام گرفت تو چشماش نگاه کردم گفتم دوستت دارم
سرم گذاشت
رو سینه اش گفت میدونم
نویسنده بانو.....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
@Majid_ghorbabkhani_313
بسم رب العشق
#قسمت_هشتاد_و_نهم
😍علمدارعشق
روزها از پی هم میگذشتن
و من همچنان کنار مرتضی تو بیمارستان بودم
ازش دور نمیشدم
چون طاقت دوری هم نداشتیم
اگه نبودم غذا نمیخورد،
و این براش خیلی ضرر داشت
دیروز دکتر بهم گفت از سوریه بپرسم ازش تا تو خودش نگه نداره چون باعث ناراحتیش میشه
باهم تو حیاط بیمارستان نشسته بودیم
-مرتضی
+جانم خانم
-از شهادت سیدهادی بگو برام
چطوری شهید شد
+نرگس خیلی سخت و تلخ بود
طاقت شنیدنش داری؟
-آره
میخام بشنوم بگو
+ما که از اینجا راه افتادیم
بعداز چندساعت رسیدیم سوریه
نرگس تا روزی میخاستیم بریم حمص همه چیز خوب بود
اما اونروز
نزدیکای حرم
صدای مرتضی بغض آلود شد
نرگس تو کاروان ما یه جفت برادر دوقلو بودن
چندصد متری حرم
این دوتا داداش شهیدشدن
نرگس یکیشون که کلا مفقودالاثر شد
یکیشون هم سر در بدن نداشت
نرگس ما بدون اونا رفتیم حمص
نرگس هادی جلو چشمای ما مثل ارباب سر بریدن
ما کاری نتونستیم کنیم
نرگس من مرده بودم
تو یخچال
یهو چشمام باز شد
دیدم تو یه باغم
همه همرزهای شهیدم بود
خانم حضرت زهرا و امام رضا بین بچه ها بود
امام رضا اومدن سمتم دستش گذشت سر شانه ام
گفت به خانمت بگو من مادرم قسم نمیدادی هم به حرمت سادات بودنت شفای همسرت میدم
آستین مانتوم به دهن گرفته بودم
هق هق میزدم
یهو مرتضی با دستش محکمـ تکونم داد
سادات
سادات
حرف بزن دختر
یهو به خودم اومدم
سرم گذاشتم رو پاش
گریه کردم
-گریه کن خانمم
سبک میشی
نویسنده بانو.......ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
@Majid_ghorbabkhani_313
"اَلأيّامُ صَحائِفُ آجالِكُم ،
فَخَلِّدُوها أحسَنَ أعمالِكُم؛
روزها، دفتر عمرهاى شماست؛
آنهارابانيكوترينكردارهايتانجاويدسازيد.
کلامامیر؛غررالحكمودررالكلم،۲۰۴۹ 🌿
@Majid_ghorbabkhani_313
هدایت شده از 『ɴᴀᴊᴠᴀ_ᴍᴇᴅɪᴀ 』
•❤️•
.
.
His blood's price is the
conquest of Jeruselem✌🏻
#حاج_قاسم
#پروفایل_مشترک
#Hero
↻••| @najva_media
💚ڪاناݪما دࢪهمہپیامࢪساݩها
https://zil.ink/najvamedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردانی که هرگز از یاد نخواهند رفت
🌷سالگرد عملیات کربلای چهار؛ روزی که رزمندگان و غواصان، دل به دریا زدند تا کشور بماند و سالها بعد، از آنها پیکری مطهر با دستانی بسته به یادگار برگشت.
#شادی_روحشان_صلوات
#حوزه_علمیه_شهید_مطهری_ره
هدایت شده از چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
🗞️#اطلاعیه | نمایه کاربران فضای مجازی به تصویر قهرمان ملی ایران مزین شد
🔸 در آستانه شهادت حاج قاسم سلیمانی، قهرمان آزادیخواهان جهان کاربران شبکههای اجتماعی در پویشی نمایه (تصویر پروفایل) خود را به تصویر شهید سلیمانی تغییر دادهاند
🔸 مرور صفحات مجازی نشان میدهد این موج مردمی از ابتدای دیماه آغازشده و به نظر میرسد تا اواخر دیماه ادامه داشته باشد
🔸تغییر هماهنگ تصویر نمایه یکی از راههای مرسوم، ساده و موثر برای موجآفرینی در فضای مجازی است.
📱پروفایل
#Hero | #مرد_ماندگار
@Fadaei_hazrat_zahra
[آلعمران]
وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ{۴۸}
و خدا به او تعلیم کتاب و حکمت کند و تورات و انجیل آموزد.
#علمدارِعلی🌙
بعد از تو دشت سوخت و باران نگرفت...
زندگۍ بر هیچکس آسان نگرفت... :)
#قهرمان_من♥️
[۶روزتادومینسالگردحاجقاسم]
-------------🦋--------------
@majid_ghorbankhani_313
#هرروز_یک_حدیث
#درمکتب_اهل_بیت
حضرت امام سجاد{علیه السلام}:♥️
کشته شدن عادت ما
و شهادت کرامت ماست... :)
[بحار الانوار، ج45، حدیث118]
-------------🦋--------------
@majid_ghorbankhani_313