خواهر به شفای برادر دلش خوش است...💔 #رقیه‌خاتون #علی‌اصغرِ‌رباب 🥀🥀

شرح حال پدرشش ماهه چی؟ آقای غریبمون حالش بهم ریخته... نمیدونه بره تو خیمه اگه بره از رباب خجالت میکشه..💔 اگه نره اونور لشکر دارن نگاه میکنن رفقا آقای من و شما حیران و سرگردان مونده که چی کار کنه...💔 رباب از اونور میگه حسین فدای سرت... چرا شرمنده ای اربابم😭💔

سعی دارد کودکش را در #عبا پنهان کند باید او #تن را جدا ؛ #سر را جدا پنهان کند💔🥀

گریه ی اصغر ، صدای هلهله ، با تیر خود حرمله باید صدا را در صدا پنهان کند💔🥀

مشتی از خون علی را ریخت سمت آسمان خواست تا جرم زمین را در هوا پنهان کند💔🥀

با غلاف خنجری ، بابا پسر را دفن کرد کربلا را خواست تا در کربلا پنهان کند💔🥀

گیرم اصلا طفل خود را پشت خیمه دفن کرد خنده های آخرش را در کجا پنهان کند..💔🥀

واویلا از بیت آخرش...

هرکی دلش شکست التماس دعا...

امشب صدای مادری از کربلا میرسد بااشک و آه میگوید بُنَــیَ💔 #شب‌جمعست‌هوایت‌نکنم‌می‌میرم🥀 #محرم💔 ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━ @Majid_ghorbankhani_313

#شب‌جمعه #روضه‌علی‌اکبر #بی‌طاقتی‌حضرت‌زهرا حاج عباس با رفقاشون شب جمعه کربلا رفتن. نماز و زیارت نامه و روضه علی اکبر را خواندند. صبح دیدند حاج عباس خیلی منقلب است. گفتند: حاجی چرا این قدر منقلب شدی؟ گفت: دیشب خواب خیلی عجیبی دیدم. آقا ابا عبدالله به دیدنمان آمد. آقا رو کردند به من و فرمودند: حاج عباس من به خاطر چند تا کار آمدم. هر دید و باز دیدی جواب دارد. شما از راه دور آمدید وظیفه داشتم به دیدن شما بیایم❤️ کاری که دارم از شما خواهش می کنم اگر این دفعه شب جمعه به دیدن من آمدید هر روضه ای که می خواهید بخوانید اما از شما خواهش می کنم #روضه‌فرزندم‌علی‌اکبر را نخوانید. گفتم: آقا مگر روضه علی اکبر ایرادی دارد؟ فرمود: #شب‌های‌جمعه‌مادرم‌فاطمه مهمان من است. امشب که شما روضه فرزند شهیدم علی اکبر را خواندید آن قدر مادرم زهرا #ناله‌وگریه کرد تا از هوش رفت. طاقت شنیدن روضه علی اکبرم را ندارد. ~•••↓🏴🥀🏴↓•••~ @Majid_ghorbankhani_313عرض

آنچه ڪه گذشت🌹