پروانه حرف عشق را هرگز نمی زد...🥀
می دید اگر یک مشت از خاکسترت را💔
افتاده ام پشت درِ قفل نگاهت
واکن دوباره چشمهای نوبرت را💔
بر زانوی تنهایی خود سر گذارم😔
وقتی ندارم بر سر زانو سرت را...💔🥀
[🖤]
من ندیدم که شبی پلک بهم بگذاری
هرشب از شدت درد کمرت بیداری🥀💔
استراحت کن عزیزم ، بخدا میدانم...
خسته ای ، بی رمقی ، سوخته ای ، بیماری💔😭
جان من سعی نکن با کمر تا شده ات🥀
محض آرامش من بستر خود برداری💔
سرفه هایت بخدا قاتل جانم شده است...😞
بس که خونابه در این سینه ی زخمی داری💔
سعی کن خوب شوی ، ای همه دارایی من🖤
زینبت را به چه کس بعد خودت بسپاری💔
مونس خستگی حیدر خیبر شکنی😔🖤
تو نباشی چه کسی میدهدم دلداری💔
{سخنانحضرت علی بر مزار هستی اش}🥀
نَفسِـی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَهٌ، یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ
لَا خَیرَ بَعـدَکَ فِی الحَیـاهِ وَ إِنَّمَا، أَبکِی مَخَـافَهَ أَن تَطُولَ حَیاتِی
جان من با ناله هاى خود حبس شده، اى کاش جان من با ناله هایم از بدنم خارج مى شد.
(ای فاطمه) بعد از تو خیرى در زندگانى نخواهد بود، گریه می کنم از اینکه مبادا بعد از تو زیاد زندگی کنم.😞💔
(بحارالانوار ج۴۳ ص۲۱۳)