eitaa logo
مجمع ناشران انقلاب اسلامی
599 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
364 ویدیو
195 فایل
ارتباط با روابط عمومی مجمع ناشران انقلاب اسلامی: @ketab_nashr
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ «دختر ماه»؛ روایتی داستانی از زندگی حضرت معصومه(س) 🔹 دربارۀ تازه‌ترین اثر خود گفت: مجموعه کتاب‌های ریحانه قرار است از سوی منتشر شود، این مجموعه روایتی است از زنان بزرگ که هر جلد شامل یک بانوی تأثیرگذار خواهد بود. 🔹وی در ادامه تصریح کرد: روایتی داستانی از زندگی (س) به بنده محول شد و من «دختر ماه» را برای نوشتم، اما به این دلیل که اطلاعات دربارۀ این بانوی بزرگوار زیاد نبود تصمیم گرفتم تا جایی که روایت لطمه زننده نباشد داستان‌پردازی انجام شود. 🔹عرفانی در بخش دیگری از سخنان خود به منابع مورد استفادۀ خود اشاره کرد و ادامه داد: «عیون اخبار الرضا» و کتاب «الارشاد» منابعی بودند که در تألیف از آنها استفاده کردم. 🔹نویسندۀ کتاب «پنجشنبه فیروزه‌ای» ضمن بیان اینکه این اثر ۱۲۰ صفحه خواهد بود، تأکید کرد: «دختر ماه» تحویل شده اما نمونه‌خوانی‌ها و ویرایش نهایی در دست انجام است و تلاش بر این بوده تا روز میلاد حضرت معصومه(س) منتشر شود. —------------— ↙️ به کانال مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپیوندید: ▶️ sapp.ir/ManaNashr ▶️ eitaa.com/MajmaNasheran
نقد و بررسی کتاب «سبک‌شناسی هنر انقلاب اسلامی» اثر محمدرضا وحیدزاده با حضور علی‌محمد مؤدب و محمدمهدی رسولی دوشنبه ۴تیر، ساعت ۱۶، سالن جلسات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی sapp.ir/ManaNashr eitaa.com/MajmaNasheran
✅ «شهید دهم»؛ ماجرای حملۀ ناجوانمردانۀ اسرائیل به کشتی ماوی مرمره 🔹 دربارۀ تازه‌ترین اثر خود گفت: «شهید دهم» عنوان مجموعه‌ای است که بزودی از سوی انتشارات روانۀ بازار کتاب خواهد شد. 🔹وی در ادامه با اشاره به حملۀ به و شهادت نه نفر از مسافران این کشتی ابراز داشت: اسرائیل سال ۲۰۱۰ توسط کماندوهای واحد شایتت ۱۳ ارتش خود به یک ناوگان دریایی حامل کمک‌های بشردوستانه تحت عنوان به باریکهٔ ، حمله کرد. این کشتی قصد شکستن محاصرۀ دریایی نوار غزه و رساندن کمک‌های بشردوستانه را داشت. نه مسافر این کشتی، طی زد و خوردی که در نتیجۀ ورود کماندوها به سطح کشتی درگرفت به شهادت رسیدند. 🔹ارسنجانی بیان کرد: در این کشتی یک قناری بود که اسرائیل به او هم رحم نکرد و این قناری را هم کشت. از این رو من نام کتاب را این‌گونه انتخاب کردم. 🔹به گفتۀ حسینی ارسنجانی، پس از این حادثه با جمعی از دوستان شاعر و نویسنده سفری به ترکیه داشتیم و در این سفر با برخی از حاضران در کشتی و یا خانوادۀ شهدا به گفت‌وگو پرداختیم و ماحصل آن یادداشت‌هایم از این سفر است. 🔹این نویسنده خاطر نشان کرد: در این گفت‌وگوها از نحوۀ درگیری شهدا با اسرائیلی‌هایی که به زور قصد ورود به کشتی را داشتند مواردی مطرح شده است. چرا که مسافران کشتی در ابتدا برای دفاع به دلیل دست خالی بودن، از تجهیزات کشتی استفاده کردند اما اسرائیلی‌ها راه ورود با هلی‌کوپتر را انتخاب کردند. در این کشتی قهرمان تکواندو هم حضور داشت که هر اسرائیلی که قصد ورود به کشتی را داشت خلع سلاح کرده و اسیر می‌کرد ولی درنهایت اسرائیلی‌ها از طریق زیردریایی و تفنگ لیزری او را نیز به شهادت رساندند. —------------— ↙️ به کانال مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپیوندید: ▶️ sapp.ir/ManaNashr ▶️ eitaa.com/MajmaNasheran
🔻 🔸ما مفتخریم به این دشمنی (مجموعه بیانات معظم انقلاب دربارۀ و وظایف ما در قبال آنها) 🔸نسیم کریمی 🔸نشر شهید کاظمی 🔹آن چه در این کتاب جمع آوری شده، بیاناتی از رهبری است دربارۀ «دشمن‌شناسی» که در طول سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ در جمع ایراد گردیده است. در گزینش بیانات سعی شده بهترین انتخاب برای تبیین ابعاد گوناگون دشمن‌شناسی شامل: معرفی دشمن، چگونگی و کیفیت دشمنی‌ها، موقعیت کنونی دشمن، سرانجام این دشمنی و ما درقبال دشمنی‌ها صورت گیرد. 🔹هر صفحه از این کتاب شامل دو بخش است: بخش اول طاق نصرتی است که نوشته شده برای ورود به بخش دوم. (طاق نصرت یا تاق پیروزی، سازه‌ای چوبی یا فلزی است که برای سرداران پیروز هنگام بازآمدن از سفر یا جنگ، آذین‌بندی کنند، همچنین هنگام رویدادی بزرگ طاق نصرت برپا می‌کنند.) در واقع متن ابتدایی هر صفحه، با یک «آمادگی معماگونه» برای درک بهتر بخش دوم که گزیده‌ای از بیانات رهبری است، آذین‌بندی شده است. 🔹در بخشی از کتاب آمده است: 🔹 یکی دیگر از کارها و آرزوهایی که آنها دنبال می‌کنند، این است که و را از بین ببرند؛ آحاد و گروه‌های مردم را با نام‌های مختلف از هم جدا کنند و میان آنها دیوار بکشند؛ بین جمعیت عظیم ملت ایران، دیوارهای بلند ، ، ، و بحث‌های مجادله‌آمیز بکشند و وحدت و یکپارچگی را محو سازند. انقلاب اسلامی آمد دیوارها را برداشت و ملت را یکپارچه کرد؛ اما این‌ها درست عکس آن را دنبال می‌کنند. با ، از طرف دیگر وحدت مسئولان کشور را از بین ببرند؛ بین آنها دائم اختلاف بیندازند؛ یکی را تضعیف و یکی دیگر را تقویت کنند. این اهداف را دنبال می‌کنند. —------------— ↙️ به کانال مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپیوندید: ▶️ sapp.ir/ManaNashr ▶️ eitaa.com/MajmaNasheran
ما مفتخریم به این دشمنی (مجموعه بیانات #رهبر معظم انقلاب دربارۀ #دشمن_شناسی و وظایف ما در قبال آنها) نسیم کریمی نشر شهید کاظمی sapp.ir/ManaNashr eitaa.com/MajmaNasheran
✅ روایتی از زندگی و زمانۀ آیت‌الله بهشتی 🔹، نویسنده و پژوهشگر و دربارۀ جدیدترین اثر خود با عنوان « روایتی از زندگی و زمانۀ آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی» گفت: برای این کتاب چند مرحله تحقیق انجام شده است. در مرحلۀ نخست بر اساس منابع آشکار و منتشرشده و همچنین آثار دکتر بهشتی تحقیق کاملی انجام شد. مرحلۀ دوم بر اساس مصاحبه‌هایی بود که توسط دو مرکز انجام شده بود؛ که با همراهی مدیران مرکز به‌ویژه آقای روزی‌طلب و آقای میردار مصاحبه‌ها در اختیار بنده قرار گرفت و مصاحبه‌های انجام‌شده در بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید دکتر بهشتی. مرحلۀ سوم بررسی اسناد فراوانی است که در این سال‌ها در بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید دکتر بهشتی جمع‌آوری شده است که با همراهی دکتر علیرضا بهشتی سخاوتمندانه در اختیار ما قرار گرفت. 🔹وی افزود: در این مرحله بسیاری از اطلاعات منتشرشدۀ پیشین با اسناد متقن محک زده شد و چه بسیار که برخی وقایع تاریخی با آن‌چه در برخی منابع پیشین دیده‌اید تفاوت‌هایی داشته باشد که در این مرحله آن‌ها را بررسی کرده و برخی اطلاعات نادرست پیشین را اصلاح کردیم. همچنین مذاکرات منتشرنشدۀ که در این کتاب استفاده شده بر غنای کار افزوده است. 🔹شیرعلی‌نیا ادامه داد: نکتۀ دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که در وقایع تاریخی، پشت‌پرده‌های فراوانی وجود دارد که افراد پس از دوره‌های ملتهب تاریخی به‌تدریج روایت خود را بازگو می‌کنند و نظرات خود را در طول زمان می‌گویند و البته گاهی نیز به نکته‌های جدیدی می‌رسند اما آن را در قالب نکته‌های تاریخی بیان می‌کنند. 🔹شیرعلی‌نیا در پایان گفت: این کتاب در ۶ فصل روایت شده است. فصل نخست با عنوان «در جست‌وجوی دین و فلسفه»، زندگی و زمانۀ از تولدش در سال ‌۱۳۰۷ تا سال ‌۱۳۴۳ را روایت می‌کند. فصل دوم «مرکزی اسلامی برای اروپا» نام دارد که فعالیت‌های شهید بهشتی را در دورۀ پنج‌سالۀ حضورش در روایت می‌کند. فصل سوم با نام «پیروزی پس از ناامیدی»، زندگی و زمانۀ شهید بهشتی پس از بازگشت به ایران در سال‌ ۴۹ تا پیروزی در سال‌ ۵۷ را روایت می‌کند. فصل‌های چهارم، پنجم و ششم، حدود سه سال از زندگی شهید بهشتی پس از پیروزی انقلاب را مرور می‌کنند؛ فصل چهار «یک سال پرچالش» نام دارد و از بهمن‌ ۵۷ تا بهمن ۵۸ را مرور می‌کند. فصل پنجم از نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری تا یک سال پس از آن را روایت می‌کند و «حاکمان ناهماهنگ» نام دارد. فصل آخر که نامش «آخرین فصل زندگی» است از آغاز بهار ۶۰ تا و انفجار را روایت کرده است. 🔹کتاب «روایتی از زندگی و زمانۀ آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی» از سوی منتشر و روانۀ بازار نشر شده است. —------------— ↙️ به کانال مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپیوندید: ▶️ sapp.ir/ManaNashr ▶️ eitaa.com/MajmaNasheran
روایتی از زندگی و زمانۀ آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی جعفر شیرعلی‌نیا انتشارات سایان sapp.ir/ManaNashr eitaa.com/MajmaNasheran
✅ من محمد حسینی بهشتی هستم 🔹 معظم انقلاب دربارۀ شهید بهشتی(ره) می‌فرمایند: «یکی از خصلت‌های شهید بهشتی، تقوا بود. تصور من از آقای بهشتی این است که گناه نمی‌کرد… نمی‌خواهم بگویم معصوم بود، اما می‌خواهم بگویم برخوردش با ما و ارتباطش با دوستان طوری بود که گمان گناه را برای او در ذهن معاشرینش خیلی ضعیف می‌کرد و من تصور می‌کنم ایشان اصلاً گناه نمی‌کرد.» 🔹«او مثل همیشه، با تبسمی بر لب، پیش از غروب به دفتر مرکزی حزب جمهوری آمد و در جلسۀ اعضای حزب شرکت کرد. پس از پایان جلسه، آوای روح‌بخش اذان در دفتر طنین‌انداز شد و همه وضو گرفتند و برای نماز آماده شدند. نماز جماعت به امامت آیت‌الله بهشتی برپا شد. آن شب نماز جماعتش از همۀ شب‌ها طولانی‌تر بود. عکاس آمد و از آن نماز عکس یادگاری گرفت. پس از نماز، همه به سالن رفتند تا جلسه را که دربارۀ انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری بود، برگزار کنند، چون یک هفته از خلع بنی‌صدر از مقام ریاست جمهوری، توسط مجلس شورای اسلامی می‌گذشت. جلسه با قرائت قرآن که روح‌ها را با ملکوت پیوند داد، آغاز شد و پس از آن، سخنرانی قافله‌سالار شهدای هفتم تیر شروع شد. ساعت حدود نه و هفت دقیقه بود که ناگهان سفیر مرگ آنان را با خود به ملکوت اعلی برد و او و یارانش چنین به خیل راست‌قامتان تاریخ پیوستند…» این‌ها برشی کوتاه از واقعۀ هفتم تیر ۱۳۶۰ در دفتر اسلامی است. 🔹کتاب «من محمد حسینی بهشتی هستم»، زندگی‌نامۀ به قلم خودشان است. این کتاب شامل دو مصاحبه از شهید بهشتی دربارۀ زندگی‌نامه‌شان همراه با دو گزارش از فعالیت‌های مرکز اسلامی هامبورگ است. همچنین برخی اسناد موجود در آرشیو شخصی ایشان، متن بخشی از سفرنامۀ خودنوشت ایشان از تهران به هامبورگ در سال ۱۳۴۴، تصاویری از مراحل مختلف زندگی و وصیت‌نامۀ ایشان در این کتاب گنجانده شده است. این کتاب از سوی بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید آیت‌الله دکتر بهشتی منتشر شده است. —------------— ↙️ به کانال مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپیوندید: ▶️ sapp.ir/ManaNashr ▶️ eitaa.com/MajmaNasheran
من محمد حسینی بهشتی هستم شهید آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید آیت‌الله دکتر بهشتی sapp.ir/ManaNashr eitaa.com/MajmaNasheran
✅ «مرگ تاجرانه»؛ کتابی با محوریت شهید و شهادت در کلام رهبر انقلاب 🔹کتاب «مرگ تاجرانه»، شهید و شهادت در کلام معظّم انقلاب اسلامی، در شش فصل به موضوعات چیستی و تعریف آن، ویژگی‌های شهیدان، آثار شهادت، ما نسبت به شهیدان، شهیدان و از خانواده‌های شهدا و ایثارگران، ویژگی‌های خانوادۀ معظّم شهدا و بیانات معظّمٌ‌له دربارۀ شهدای خاص و برجسته مانند ، ، و ... پرداخته است. 🔹در بخش‌هایی از این کتاب دربارۀ حادثۀ و شهادت شهید بهشتی آمده است: 🔹شهدای این حادثه جزو بهترین و برجسته‌ترین عناصر نظام جمهوری اسلامی و بودند و یاد آنها هرگز فراموش نخواهد شد _ به‌خصوص شخصیّت برجسته و نورانىِ مرحوم آیتالله بهشتی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) و دیگر شهدا _ (صفحۀ ۸۷) 🔹حادثۀ هفتم تیر همچنین نشانۀ اقتدار و استحکام هم است؛ چون اگر کسى شهید بهشتى را می‌شناخت و قوّت فکر و اراده و ابتکار در تصمیم و اقدام را در این شخصیّت ممتاز می‌دانست، خوب می‌فهمید که حذف یک چنین شخصیّتى از مجموعۀ‌ مدیریّتى کشور چه معنایى می‌دهد. (صفحۀ ۸۴) 🔹شهید بهشتى حقیقتاً مثل سنگ آسیاى گرانى بود که با گردش خود، ده‌ها کار انجام میداد؛ تولید انرژى می‌کرد، کار راه می‌انداخت، پیش می‌رفت و فکر تولید می‌کرد. (صفحۀ ۸۴) 🔹وقتى کسى مثل این شخصیّت ـ شهید بهشتی ـ را که در مدیریّت، در اجرا، در اقدام، در فکر، در مبانى فقهى و فلسفى، در تجربه و جهان‌دیدگى و روشنفکرى و وسعت نظر در آن پایه و رتبه بود، از دل مدیریّت نظامى نوپا بیرون بکشند و آن را از بین ببرند، باید نظام فلج می‌شد؛ امّا نظام نه تنها با رفتن بهشتى و با رفتن شخصیّت‌هاى برجستۀ‌ دیگرى که چه با او، چه قبل از او و چه بعد از او به شهادت رسیدند، فلج و زمینگیر نشد، بلکه هرکدام از این شهادت‌ها مثل خون تازه‌اى در رگ کالبد زنده و پُرطراوت این نظام جوان دوانده شد و او را سرحال‌تر، بانشاط‌تر و پُرانگیزه‌تر کرد.(صفحۀ ۸۴) 🔹حقیقتاً مردن معمولى و در بستر، براى کسانى مثل ما مرحوم شهید بهشتى با آن‌ همه تلاش، با آن‌ همه همّت و غیرت کم بود و باید شهید می‌شد. شهادت پاداش بزرگى است که خداوند به او و یارانش داد. (صفحۀ ۸۴) 🔹اگر حوادث معدودی از قبیل هفتم تیر اتّفاق نمی‌افتاد و این سرمایه‌ها از دست ملّت ایران نمی‌رفت، یقیناً ملّت عزیز ایران نمی‌توانست چهرۀ‌ را این‌جور آشکار تشخیص دهد؛ باز آنها می‌توانستند کنند. (صفحۀ ۸۸) 🔹آقای بهشتی خیلی خیلی بزرگ بود و این مردم هنوزم که هنوز است، به‌نظر من آقای بهشتی را نشناخته‌اند. بهشتی در آینده شناخته خواهد شد. (صفحۀ ۲۱۷) —------------— ↙️ به کانال مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپیوندید: ▶️ sapp.ir/ManaNashr ▶️ eitaa.com/MajmaNasheran
«مرگ تاجرانه»، شهید و شهادت در کلام رهبر معظّم انقلاب اسلامی انتشارات انقلاب اسلامی sapp.ir/ManaNashr eitaa.com/MajmaNasheran
🔻 🔸مربع‌های قرمز ( حاج از کودکی تا پایان ) 🔸زینب عرفانیان 🔸نشر شهید کاظمی 🔹این کتاب روایتی است از بازیگوشی‌های کودکانۀ سربازان (ره) تا روزهای امدادگری و شناسایی و چشیدن طعم تلخ . این کتاب پر است از خاطرات ترش و شیرین و گاهی تلخ نوجوانانی که در مکتب امام خمینی یک‌شبه مرد شدند و در میان غرش تانک و صفیر گلوله قد کشیدند. آنها که این روزها رد پای غبار میان‌سالی بر موهایشان نشسته و هنوز در گوشه‌ای و سنگری تمام قامت کنار ایستاده‌اند. و آنها که پایشان به آسمان باز شد و به لقا الله رسیدند. همان‌ها که امام در موردشان فرمود: «این‌جانب از دور دست و بازوى قدرتمند شما را که دست خداوند بالاى آن است مى‌‌بوسم و بر این بوسه افتخار مى‌کنم.» صحیفۀ امام، جلد ١٦ ص ١٤٣) 🔹در بخشی از کتاب آمده است: 🔹ستون گردان بی‌سروصدا از کنار مسجد گذشت. آسمان خودش را به گنبد رسانده بود. ستاره‌ها مثل پولک. راه خاکی تنش را در دل تاریکی از کنار مسجد تاب داده بود، ما هم دنبالش. هر چه جلوتر می‌رفتیم، دلم بیشتر می‌لرزید. انگار بعد از مسجد دنیا تمام شده بود. ما بودیم و خدا. زیر دید و تیر مستقیم عراق گردن کشیده بودیم و راه می‌رفتیم. از هیچ‌کس صدایی شنیده نمی‌شد. بی‌سیم‌های حنجره‌ای روی گلوی فرمانده گردان گروهان‌ها بسته شده بود تا با ارتعاش تارهای صوتی‌شان با هم ارتباط برقرار کنند. بوی بهشت می‌آمد. اشک روی صورتم راه باز کرده بود. فرشته‌ها کنار جادۀ خاکی ایستاده بودند. اسم آنهایی که رفتنی بودند را می‌نوشتند و اشکشان را پاک می‌کردند. تا به نهر خین برسیم نیم ساعت طول کشید. نیم ساعت بهشتی که هنوز طعمش زیر زبانم است. 🔹خاکریز لاغر و کوتاهی در انتهای راه، انتظارمان را می‌کشید. دولادولا پشتش خزیدیم. یک گروهان از گردان کوثر به فرماندهی«حاج ابوالفضل شکارچی» قرار بود به دماغۀ جزیرۀ بوارین بزنند. بی‌سروصدا در استتاری لب نهر جاگیر شدند. صفحۀ فلزی بزرگی که نصف تنش در نیزار بود، نصفش در آب. غواص‌ها زیر آن رفتند. گردان ما هم به سینۀ خاکریز چسبید. سکوت سنگینی بینمان لانه کرده بود. آخرین شب با هم بودن داشت می‌گذشت. برق اشک را در چشم‌های بچه‌ها می‌دیدم. لب‌ها به ذکر می‌جنبید و چشم‌ها از رفقا حلالیت می‌طلبید. طاقت نگاه کردن نداشتم. می‌ترسیدم جا بمانم و این نگاه‌ها تا آخر عمر جانم را بسوزاند. چشم‌هایم را بستم و نفس عمیق کشیدم. باز بوی بهشت می‌آمد. بین خاکریز لاغر ما و دژ عراق بود. عرضش بیست متر هم نمی‌شد. دوست داشتیم زودتر فرمان آتش برسد تا به نهر بزنیم؛ اما خبری نشد. خاکریز برایمان آخرین مانع ورود به آسمان بود و دیگر پشتش بند نمی‌شدیم. فکرش را هم نمی‌کردیم تا صبح پای این خاکریز ماندگار شویم. بچه‌ها همان‌طور نشسته چفیه‌ها را روی صورت انداختند و خوابیدند. —------------— ↙️ به کانال مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپیوندید: ▶️ sapp.ir/ManaNashr ▶️ eitaa.com/MajmaNasheran