eitaa logo
مجمع ناشران انقلاب اسلامی
598 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
365 ویدیو
196 فایل
ارتباط با روابط عمومی مجمع ناشران انقلاب اسلامی: @ketab_nashr
مشاهده در ایتا
دانلود
حضور دکتر محمدرضا مخبر دزفولی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در غرفۀ مجمع ناشران انقلاب اسلامی @MajmaNasheran
حضور دکتر محمدباقر قالیباف و سیدمحمود رضوی در غرفۀ مجمع ناشران انقلاب اسلامی @MajmaNasheran
حضور دکتر منوچهر محمدی، نویسنده، در غرفۀ مجمع ناشران انقلاب اسلامی @MajmaNasheran
حضور احسان رضایی، منتقد ادبی، در غرفۀ مجمع ناشران انقلاب اسلامی @MajmaNasheran
✅ «جستجوگران شمشیر عدالت»‌ منتشر شد 🔹«جستجوگران شمشیر عدالت»، نوشتۀ منتشر شد. گروه کودک و نوجوان ، با عنوان «نمک»، با انتشار این کتاب، آغاز به‌کار کرد. 🔹«جستجوگران شمشیر عدالت»، داستانی است که در سرزمین جینجات‌ها رخ می‌دهد و آدم‌ها و جنیان با هم زندگی بسیار خوبی دارند تا اینکه شیطان از قدرت‌طلبی یکی از بزرگان آنها استفاده کرده و او را تبدیل به اژدهایی خون‌خوار می‌کند و دنیا چهرۀ سخت خود را به اهالی این سرزمین نشان می‌دهد. 🔹افریدو و آیریک و جی‌جی، برای رهایی مردم سرزمینشان از ستم این اژدها، به سفری پرخطر و ماجرا می‌روند وداستان جذاب و آموزندۀ این کتاب را رقم می‌زنند. —------------— ↙️ به کانال مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپیوندید @MajmaNasheran
✅ «معرکۀ عشق و خون»؛ داستان‌هایی کوتاه از مقاومت و پایداری 🔹«معرکۀ عشق و خون»، به قلم ، مجموعه‌ای از نُه است که به و می‌پردازد. داستان‌های این مجموعه که توسط منتشر شده، همگی در ارتباط با موضوع ، و هستند. 🔹در داستان فیروزه‌های خردلی آمده است: «دختر هر چقدر به ذهنش فشار آورد تا مرد خوش‌تیپی را که شبانه به آپارتمانش پا گذاشته بود، بشناسد، چیزی به یادش نیامد. داروها حسابی منگش می‌کرد، شاید هنوز منگی قرص‌ها دست از سرش برنداشته بود و خیال می‌کرد مردی دیده است. اما ناگهان یادش افتاد هنوز قرصش را نخورده، شاید هم خورده بود و یادش نبود. شاید هم داشت کابوس می‌دید از همان کابوس‌های همیشگی که در میان آوار و دود غلیظی گیر ‌افتاده بود و داشت خفه می‌شد. همه می‌خواستند کمکش کنند، اما هیچ‌کس جلو نمی‌آمد تا کمکی بکند. – من یه دوستم. دختر ناگهان به خودش آمد. ملافه را بیش‌تر به تنش پیچید و عصبی خندید. – دوست! تو چه دوستی هستی که تا حالا ندیدمت؟ مرد با دلخوری ابرو درهم کشید و روی یکی از دو صندلی کنار میز نشست و پرسید: «واقعاً یادت نمی‌آید روژان؟ ما چند بار هم‌دیگه رو دیدیم؟» دختر هنوز گیج بود. یک آن فکر کرد حتماً خواب است و دارد خواب می‌بیند. اما قیافۀ مرد شبیه خواب نبود. تا آن‌موقع مردی به آن زیبایی به خوابش نیامده بود.» —------------— ↙️ به کانال مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپیوندید @MajmaNasheran
معرکۀ عشق و خون مجموعه‌ای از نُه داستان کوتاه دربارۀ ادبیات مقاومت و پایداری به قلم مریم بصیری از نشر شهید کاظمی @MajmaNasheran
✅ «بزم باران» به کتاب‌فروشی‌ها آمد 🔹کتاب «بزم باران(زندگی سردار شهید حاج )» به قلم و به همت ، منتشر شد. 🔹عاکف در بخشی از مقدمۀ کتاب خود آورده است: این کتاب روایتی است از زندگی مردی که ۲۱۶۰ روز مرخصی طلب داشت؛ بیش از ۶۰ مهمان ناخوانده در بدن داشت به نام ترکش، از نوع ریز و درشتش؛ زخم عمیقی در پهلو داشت که یادگار ترکشی بود به بزرگی یک کف دست؛ ۷۷ درصد سلامتی‌اش را به خاطر دین و با خدای دین معامله کرده بود و با این همه حقوقش اما با عالم نجوم و ستارگان فاصله بسیار داشت و خانه و زندگی‌اش از جنس خانه و زندگی عموم مردم بود. 🔹حاج حبیب لک‌زایی به واسطۀ سلامتی روحیش، با آن ۲۳ درصد باقی مانده از سلامتی جسمش، در طول بیست‌وپنج سال و در مسیر انسانیت، خدماتی کرد که خیلی‌ها با صددرصد سلامتیشان و در صد سال نمی‌توانند. —------------— ↙️ به کانال مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپیوندید @MajmaNasheran
بزم باران زندگی سردار شهید حاج حبیب لک‌زایی به قلم سعید عاکف از انتشارات ملک اعظم @MajmaNasheran
✅ آشنایی با زهکلوت در «سفرنامۀ هامون، زهکلوت و آن حوالی» 🔹«سفرنامۀ هامون، زهکلوت و آن حوالی»، سفرنامۀ مرحوم به زهکلوت، منطقه‌ای بین استان سیستان و بلوچستان و کرمان است. فردی فرهنگ و آداب و رسوم مردم منطقه را تشریح می‌کند و از محرومیت و زندگی مردمی سخن می‌گوید که از کمترین امکانات زندگی بی‌بهره هستند. نویسنده برای آشنایی بیشتر مخاطبان با جغرافیای منطقه در ابتدای کتاب نقشۀ محل سفر را نیز درج کرده است. این سفرنامه از سوی منتشر شده است. 🔹در بخشی از این می‌خوانیم: ابتدا چند تایی از مردها سوار وانت می‌شوند. می‌گوییم بچه‌ها را هم بیاورید که فیلم تماشا کنند. مردها از این پیشنهاد خوشحال می‌شوند و بچه‌هایشان را به اسم صدا می‌کنند: «عبدوست، عباس، دادمحمد، بی بی...» اما بچه‌ها همچنان با وحشت نگاه‌مان می‌کنند. ناچار پدرها پایین می‌روند و دست بچه‌ها را می‌گیرند و کشان کشان به طزف ماشین می‌آورند. بچه‌ها می‌ترسند. بعضی‌ها ضجه می‌کشند و پا را بر زمین ستون می‌کنند تا از مادر و خانه‌شان جدا نشوند. از راننده می‌پرسم: «چرا این کار را می‌کنند؟» با خنده می‌گوید:«از ماشین می‌ترسند تا حالا سوار نشده‌اند.» 🔹به نزدیکیِ روستایی می‌رسیم. هنگام عبور از کنار آن، ناگهان شعار مرگ بر گران‌فروش از پشت وانت شنیده می‌شود. از راننده می‌پرسم: «چه خبر است؟ مگر اینجا هم گران‌فروش پیدا می‌شود؟» می‌گوید: «بله، اینجا یک مغازه است که مردم این اطراف از آن جنس می‌خرند، مثل اینکه او هم گران حساب می‌کند، برای همین هم مردم این طور می‌گویند.» شعارِ مرگ بر گران‌فروش، بیشتر از شعار مرگ بر خان تکرار می‌شود. می‌بینم که جای نیش این خان تازه، سوزش بیشتری در جانِ این بندگانِ محروم ایجاد کرده است و به همین دلیل با کینه و خشم آرزوی مرگ این خانی را می‌کنند که تازه متولد شده است. —------------— ↙️ به کانال مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپیوندید @MajmaNasheran
«سفرنامۀ هامون، زهکلوت و آن حوالی» سفر به زهکلوت، منطقه‌ای بین استان سیستان و بلوچستان و کرمان به قلم مرحوم امیرحسین فردی از انتشارات سورۀ مهر @MajmaNasheran
✅ روایت روزهای سخت خانوادۀ شهدا در «پشت در بهشت» 🔹«پشت در بهشت» عنوان رمانی به قلم است که در زمرۀ مجموعه داستان‌های قرار می‌گیرد. 🔹نویسنده در این کتاب داستان دختر جوان و هنرمندی به نام حدیث را روایت می‌کند که برادرش حسین، یک جانباز شیمیایی است. 🔹حسین برای مداوا به آلمان رفته است اما مداوا مؤثر نیست و او شهید می‌شود. حسین از طرف دیگران متهم است که با وجود این که جبهه رفته و جانباز است، اما گذشتۀ خود را فراموش کرده و دست به کارهای ناشایست از جمله رباخواری زده است؛ حدیث در طول این داستان، بی‌گناهی برادرش را ثابت می‌کند. —------------— ↙️ به کانال مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپیوندید @MajmaNasheran