eitaa logo
⟮ مجنـونِ‌ثٰاراللھ‌؏جانـا !′⟯
535 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
415 ویدیو
94 فایل
⸤بسمِ‌رب‌الحسیٖن‌فاطمہ′س′ :)🌱.⸣ . • -اِنَّ‌الحُسِین‌علیہ‌السلام‌مصباح‌الهُدۍٰ ! . الشُروط : - @tabeeh🌸′ ناشِناسیٰـات - @Nashes📒!′ . - کہ ‌غلامے ‌تو را‌ اۍ شاھ مَن بہ پادشاهے ندهَم . • حسینۍ‌ میمانم و حسینۍ میمیرم🌿!
مشاهده در ایتا
دانلود
داداش اگه میخوای بری برو😔🖤 ولی شما بچه های قد و نیم قد داری😭
بعد شما کی حواسش به زن وبچه ها باشه؟ 😭
داداش جانم میخوای بری برو😭 ولی بزار زینب ی بار دیگه نگات کنه😔
راوی میگه: اباعبدالله با همه خداحافظی میکنه. لباس جنگ ش رو میپوشه😭
سوار ذوالجناح میشه. هر کاری میکنه اسب حرکت نمیکنه
اباعبدالله نگاه میکنه میبینه دو تادست کوچیک ناز پاهای اسب رو گرفته
اباعبدالله از اسب پیاده میشه میبینه رقیه با بادستاش پاهای اسب رو گرفته😭🖤
اباعبدالله فرمود: رقیه جانم پاهای اسب رو ول کن بابایی میخواد بره😭🖤
اما رقیه میگه: بابایی 🖤 تا بغلم نکنی نمیزارم بری میدان🖤 آخه بابایی میدونم اگه بری دیگه بر نمیگردی😭😭
این دختر عالمه میدونه اگه بابا بره دیگه بر نمیگرده😭🖤
اباعبدالله آغوشش رو باز میکنه میگه رقیه جان بیا.... بیا بغلم... اما رقیه از اباعبدالله دور میشه😭
آی حسین جانم🖤😔
اباعبدالله فرمود: رقیه مگه نگفتی بابایی بغلم کن؟ پس چرا نمیای در آغوشم عزیزم؟😭
رقیه میگه: بابا ... دیدم دختر مسلم داره نگاه میکنه
اباعبدالله سوار به اسب حرکت میکنه😭 یکدفعه زینب صدا میزنه: حسین جان برادرم صبر کن
حسین برمیگرده زینب میگه: صبر کن ،😭 وصیت مادر مون مونده😔🖤
به من گفت هنگامی حسین میخواد به میدان بره گلو ش رو ببوس♥️😭
حسین گلوش رو پایین میاره😔 زینب بوسه میزنه بر گلوی حسین و حسین حرکت میکنه😔🖤
اباعبدالله میگه : من حسین ام مادرم فاطمه است دختر پیامبر اکرم😭
پدرم علی ابن ابیطالبه😭
تا اسم علی اومد نانجیب ها دامن های عربیشون رو پر از سنگ کردن😭
یک نفر سنگی به پیشانی اباعبدالله زد😭
پیشانی حسین جان پر از خون شد🖤
اباعبدالله با گوشه ی لباسش خون رو پاک کرد