eitaa logo
🕋ملکوتیان🕋
219 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
10.8هزار ویدیو
555 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: چهارشنبه - ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ میلادی: Wednesday - 01 May 2024 قمری: الأربعاء، 22 شوال 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليه السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليه السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام ▪️8 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت ▪️18 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام ▪️37 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام ▪️44 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔صدای غربت 📌قسمت اول 💯 به نیت تعجیل در امر فرج امام زمان غریبمان نشر دهید🙏🏻╲\╭┓ ╭‌🌺🍂🍃 ┗╯\━━━━━━━🕋🍃━┓ 🆔 @Malakotiyan ┗━━🕋🍃━━━━━━━┛
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔صدای غربت 📌قسمت چهارم وپایان✔️ 💯 به نیت تعجیل در امر فرج امام زمان غریبمان نشر دهید🙏🏻╲\╭┓ ╭‌🌺🍂🍃 ┗╯\━━━━━━━🕋🍃━┓ 🆔 @Malakotiyan ┗━━🕋🍃━━━━━━━┛
نماهنگ این بقیه الله.mp3
3.56M
✍🏻بازم دلم گرفته هواییتم به والله ذکر لب گداهات أین بقیة الله وقتی قنوت میگیری کنار قبر زهرا برا منم دعا کن أین بقیة الله💔😭 🎙 ✳️ #️⃣ 🤲🏻 ‌✧✾✰✾✨🌙✨✾✰✾✧ ╭⛈⃢ ✨ ملکوتیان 🌤 ╰─┈➤↯𝐣𝐨𝐢𝐧↴ ╲\╭┓ ╭‌🌺🍂🍃 ┗╯\━━━━━━━🕋🍃━┓ 🆔 @Malakotiyan ┗━━🕋🍃━━━━━━━┛ ✨ ⃢🌙
🔺🔻🔺 📢 غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد 🔻سردار مدافع حرم «حاج‌مهدی نیساری» در شب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد. سردار نیساری فردی بود که برای شناسایی پیکر «شهید حججی» به مقر داعش رفت و از «سیدحسن نصرالله» لقب پهلوان مقاومت را گرفت. ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید‌ محسن‌ حججی بعد از شهادت حججی تا مدت‌ها، پیکر مطهرش در دست داعشی‌ها بود تا اینکه قرار شد حزب‌الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند. بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند. داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب‌الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب‌الله را آزاد کند. به من گفتند: «می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟» می‌دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهم‌تر بود. قبول کردم. با یکی از بچه‌های سوری به‌نام حاج سعید از مقر حزب‌الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم. در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه ما را می‌پایید. پیکری متلاشی و تکه‌تکه را نشانمان داد و گفت: «این همان جسدی است که دنبالش هستید!» میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه، خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: «من چه‌جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده، این بدن قطعه قطعه شده!» بی‌اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت، اسلحه‌اش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم: «پست‌فطرتا، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست‌هاش؟!» حاج‌سعید حرف‌هایم را تندتند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند، می‌گفت: «این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.» دوباره فریاد زدم: «کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را این‌جور قطعه قطعه کنید؟!» داعشی به زبان آمد و گفت: «تقصیر خودش بود. از بس حرصمون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام و نه حتی کوچک‌ترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می‌زد!» هرچه می‌کردم پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: «ما باید این پیکر رو برای شناسایی دقیق با خودمون ببریم.» اجازه نداد. با صدای کلفت و خشدارش گفت: «فقط همین‌جا.» نمی‌دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، پیکر محسن نبود و داعش می‌خواست فریبمان بدهد. در دلم متوسل شدم به حضرت زهرا علیهاالسلام. گفتم: «بی‌بی جان! خودتون کمکمون کنید، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.» یک‌باره چشمم افتاد به تکه‌استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به‌هم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج‌سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حز‌الله. از ته دل خدا را شکر کردم که توانستم بی‌خبر از آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم. وقتی برگشتیم به مقر حزب‌الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند. دیگر خیلی خسته بودم. هم جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم. فردای آن روز حرکت کردم سمت دمشق. همان روز خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب‌الله، پیکر محسن را تحویل گرفته‌اند. به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی‌بی حضرت زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها آمد و گفت: «پدر و همسر شهید حججی به سوریه آمده‌اند. الان هم همین جا هستن، توی حرم.» من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن می‌دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، جلو آمد و مرا در بغل گرفت و گفت: «از محسن خبر آوردی.» نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا اربا را تحویل داده‌اند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند؟ گفتم: «حاج‌آقا، پیکر محسن مقر حزب‌الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش.» گفت: «قَسَمَت می‌دم به بی‌بی که بگو.» التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست. دستش را انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیهاالسلام و گفت: «من محسنم رو به این بی‌بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تار مویش رو برام آوردی، راضی‌ام.» وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: «حاج‌آقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی‌اکبر علیه‌السلام اربا اربا کردن.» هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: «بی‌بی، این هدیه رو قبول کن.» ▫️ در این شب‌ها وروزهای عزیز، شهدایی را که امنیتمان را مدیونشان هستیم، فراموش نکنیم.
هدایت شده از جهاد تبیین جمعیت
حجت الاسلام علی گودرزی دبیر کتاب سال خانواده و جمعیت کشور در جمع مسولین گروه های جهادی تبلیغی و نشست پیش رویداد جایزه ملی جوانی جمعیت در قم گفت: دو قشر اصلی و مهم موثر در دوران کاهش جمعیت که بیشترین سهم تاثیر را در کاهش جمعیت داشته اند: ۱.شبکه بهداشت و درمان کشور ۲.شبکه روحانیت این دو شبکه تا عمق روستاها دسترسی به مردم داشتند و چه بسا که شبکه بهداشت و درمان شبکه قوی تری از لحاظ عمق و تعداد به نسبت روحانیت داشته باشد. ایشان در باب ضرورت کنشگری حوزه و روحانیت به خصوص مبلغان و گروه های تبلیغی گفت: ما مبلغان امروز کار می کنیم اما سهمی که داریم به اندازه سهمی نیست که در کاهش ادا کردیم! لذا با توجه به سیاهچاله جمعیتی پیش رو، هم باید سرعت کارها و هم عمق کارها را بیشتر کنیم. معاون سابق جمعیت قرارگاه قرب بقیت الله الاعظم عج گفت: اگر بناست سازمان روحانیت توبه کند بزرگی توبه آن هم باید به اندازه بزرگی کاری باشد که در دوران کاهش جمعیت انجام داده است. دبیر اولین جایزه ملی جوانی جمعیت همچنین در باب دومین رویداد جایزه ملی جوانی جمعیت نکاتی را یادآور شدند و گفتند: مهمتر از خود جایزه فرهنگ سازیست که در حاشیه و ذیل جایزه ملی جمعیت اتفاق می افتد که بحمدلله امسال توجه ویژه ای به پیش رویدادها گردیده است و بعد از تزریق بودجه در بدنه دبیرخانه به نسبت سال قبل هم آسان‌تر در حال انجام است. ایشان ماده ۱۹ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت را مردم محور دانستند و جایزه ملی جوانی جمعیت را جایزه ای مردم پایه خطاب کردند که توسط فعالان مردمی بنایش را در قانون گذاشتند. گودرزی گفت: در دوران کاهش یکی از کارهای موفق حاکمیت تشویق و تنبیه هایی بود که انجام میداد و اگر بخواهیم مهندسی معکوس داشته باشیم امثال این جوایز می تواند جایگزین و مهندسی معکوس خوبی برای تشویق مردم باشد. در دوران کاهش هر بهورز اگر موفق به وازکتومی یک فرد بیشتر می شد به او کارانه مضاعف می دادند و او را تشویق می کردند و بنظر می‌رسد امروز هم این جایزه ها می تواند مشوق خوبی برای مردم، مسولین و فعالان حوزه جوانی جمعیت باشد. ایشان در پایان به تفاوت های پیری جمعیت ما با کشورهای غربی پرداخت و مقایسه ما با کشتزهای غربی را بدون اشاره به تفاوت ها غلط دانستند و گفتند: ما سه تفاوت عمده با کشورهای اروپا داریم: ۱.کشورهای اروپایی بعضا ۳۰۰ سال طول کشید تا پیر شدند ولی ما سی ساله پیر می شویم و آنها فرصت ایجاد زیرساخت های سالمندی را داشتند ولی ما فرصتمان خیلی کم است. ۲.آنها همه با هم پیر شدند ولی ما در منطقه ای پیر می شویم که در میان ۲۶کشور منطقه ۲۵ امین کشور بلحاظ نرخ باروری هستیم😔 و جزو کشورهای قعر جدولی هستیم! ۳.کشورهای اروپایی وقتی پیر شدند که ثروتمند شدند و توسعه یافته بودند ولی ما چه زمانی پیر می شویم!! 🔲جهت دریافت اطلاعات، اخبار و محتواهای جمعیتی به کانال جهاد تبیین بپیوندید: http://eitaa.com/jamiyat