eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
739 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره ای بسیار از دکتر عبدالرسول کشمیری: که بودم یه دوستی داشتم که رتبه‌ی کنکورش بود و برق دانشگاه شریف می‌خوند برای فوق لیسانس رفت کانادا، بعد از مدتی به باباش گفت: می‌خوام ول کنم و برگردم تو دانشگاه‌های خودمون مدیریت بخونم... باباش این کار پسرش رو خیلی احمقانه دونست و بهش گفت: تو توی معتبرترین دانشگاه دنیا داری درس می‌خونی، اونم در بهترین و بالاترین رشته! دو روز دیگه که برگردی ایران می‌شی استاد دانشکده مهندسی برق ، با کلی درآمد و عزت و احترام؛ چطوری همچنین تصمیم گرفتی؟ گفت: بابا یه روز که اینجا از تنهایی دلم گرفته بود به فکر فرو رفتم و در احوالات هم کلاسی‌هام دقت کردم که ظاهرا جزو درجه یک دنیا بودن، دیدم همشون یا هستند یا ایرانی، یا ، یا هندی و... و به طور کلی همشون مال این کشورای استعمار زده هستن... از خودم پرسیدم... مگه اینجا بهترین دانشگاه و این رشته، بهترین رشته نیست؟ پس نوابغ و و کجان؟ بالأخره همشون که خنگ نیستن و اونام چهارتا دارن. رفتم تحقیق کردم و فهمیدم چه سرم رفته. دیدم اونا نوابغشون رو می‌فرستن تو رشته‌هایی که به شاهرگ حیاتی بشریت مربوط می‌شه؛ این کارو می‌کنن تا بتونن بشریت رو چپاول کنن. نابغه‌هاشونو می‌فرستن تو رشته‌هایی که برای امورات و بشری، مثل منابع انسانی، نفتی، کشاورزی، معادن، نوابغ، ادارات، شهرداری‌ها، وزارت خونه‌ها، نظام آموزشی، نیروهای نظامی و انتظامی و... حکم رو داره تا بتونن همه اینها رو به بهترین وجه با همدیگه هماهنگ کنن. نابغه‌های اونا در رشته‌های علوم انسانی مثل فلسفه، حقوق، ، جامعه شناسی یا کشاورزی، و امثال اینا درس می‌خونن. اونجا بود که فهمیدم اونا به من به چشم یه نگاه می‌کنن نه . همون طور که ما اگه لوله آب خونه‌مون بترکه، زنگ می‌زنیم لوله‌کش بیاد و طبق نظر ما اتصالات لوله رو تعمیر کنه، اونا می‌خوان ماهواره و موشک پرتاب کنن، زنگ می‌زنن کارگر از ایران یا چند تا کشور عقب مونده بیاد و برای اونا و زیر نظر و تحت مدیریت اونا موشک هوا کنه. با این تفاوت که این بر خلاف لوله‌کش، باید حتما نابغه باشه. و همون جور که ما نجّار و کارگرها رو تحویل می‌گیریم و دمشو می‌بینیم تا کارمون رو درست و خوب انجام بده، اونا هم کارگرای نابغه‌شون رو تحویل می‌گیرن تا کارشون پیش بره و بتونن به هدفشون برسن. فهمیدم که تو کشور اونا، ارزش واقعی رشته‌های و ، در حد بنا و معمار ساختمون و نجّار، یه ذره بیشتره، ولی تو کشورای استعمارزده ارزش رو جابه جا کردن؛ رشته‌هایی که ارزششون برابر ارزش انسانه و اصل موضوعشون و جامعه است، تو کشور ما خوار و ذلیل شده، ولی رشته‌های مهندسی و به کاخ آرزوها تبدیل شده. یه زمانی یکی از رؤسای جمهور کشور ما در جمع سخنرانی می‌کرد و اونجا با افتخار گفت: ما افتخار می‌کنیم که چهل درصد ، و بزرگترین استادان ، ایرانی هستند؛ ما افتخار می‌کنیم پزشکان اروپا، و... من تو دلم بهش گفتم: آقای رئیس! تو فکر کردی اون شصت درصد که ایرانی نیستن، آمریکایی هستن؟! اون ۶۰ درصد هم مال چهار تا کشور بدبخت هستن که مسؤولین‌شون مثل تو نفهمیدن چه کلاهی سرشون رفته؛ اون شصت درصد هم مال افغانستان و مالزی و پاکستان و سوریه و عراق و چین و هند و لبنان و ژاپن و... هستن.. آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی و اسرائیلی هرگز وقتش رو تو این رشته‌ها تلف نمی‌کنه. سیستم مدیریتی‌شون به گونه‌ای طراحی شده که نابغه اونا به رشته‌ای بره که بشریته، به رشته‌ای بره که بتونه نابغه ما رو مثل یه به کار بگیره... یه زمانی اروپا و آمریکا برای ساخته شدن نیاز به برده‌هایی داشت که کارهای بدنی خیلی سخت رو انجام بدن. با کشتی حمله کردن به آفریقا و کشتن و غارت کردن؛ زن‌ها و مردهای سیاه پوست، از بچه هفت هشت ساله، تا پیرمرد هفتاد ساله رو بار کشتی کردن و آوردن به اروپا و آمریکا تا براشون بردگی کنن. امروز هم اروپا و آمریکا برای ساخته شدن نیاز به برده داره، منتهی نه اون برده سیاه پوست دیروزی که کارهای بدنی انجام می‌داد؛ برده امروزی باید نابغه باشه تا بتونه موشک و و رادار و عجیب غریب بسازه. برده دیروز رو به زور با کشتی بار می‌زدن و می‌بردن اما برده امروز رو با برنامه‌ای به نام ریاضی و زیست و شیمی و نجوم شناسایی می‌کنند و می‌برند....!!!! @fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️♦️♦️♦️تولید کاملا سیف و سووآپ، وسیله ورودی به بینی و حلق در تست گرفتن افراد خودتون ببینید 👆👆👆 ارزان بیشتر eitaa.com/fatemiioon_news
📌 که بود... مرحوم آقای نجفى قوچانى با بیانی شیرین و جذاب به روایت سرگذشتی از خود برای امرار معاش می پردازد و می آورد در ایامى که مشهد مقدس تحصیل می‌کردم یک‌ شب نان نداشتم و از کسى هم قرض گرفتن فراهم نشد با خود گفتم با یک‌ شب، بی‌غذا ماندن آدمى نمی‌میرد و بلکه بیش از این را هم باید طلبه منتظر باشد، رفتم به آسودگى کتاب‌ها را باز کردم و مشغول مطالعه شدم، ساعت سه نصف شب آخوندى با یک نفر سرباز وارد حجره شدند آن آخوند گفت این شخص می‌خواهد صیغه عقدی بخواند و من از طرف زن وکیلم و تو هم از طرف این مرد وکیل باش که صیغه را اجرا کنیم، بعد از اجراى صیغه آن مرد یک قِران و نیم نزد آخوند گذاشت و ایشان هم نیم قِران را به ما دادند و رفتند. من هم نیم قِران را بردم نان و خورش گرفتم و آوردم، به حضرت رضا (علیه‌ السلام) عرض کردم که قربان غیرتت گردم یک‌ شب را هم نگذاشتى در جوار تو گرسنه باشیم. صبح رفیقم آمد و از بی‌پولی شکایت کرد. گفتم: اگر طلبه‌ای، بیا مثل طلاب قدیم باشیم. گفت چکار بکنیم؟ گفتم برویم به کارگرى. هر کدام سه قران قرض کردیم و ابزار کارگری گرفتیم و به یک روستایی رفتیم و با اهالی آنجا صحبت کردیم، گفتند ما فقط روزى به هر کدام یک قران و نیم با مخارج می‌دهیم، ما ناچار راضى شدیم و شروع به کار کردیم. غروب روز دوم دیدیم یکى از طلاب هم‌ ولایتی از صبح در جستجوى ما بوده، بعد از خطاب و عتاب زیاد، گفت من مأمورم که شما را ببرم. این ننگ و عار است که طلبه کارگری کند. گفتم خیر، ننگ نیست بلکه این کار پیغمبران و پیشوایان و مایه سرفرازى و افتخار است. 📚داستان‌هایی از فقرایی که عالم شدند eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 درد دل یک کارگر در مرقد (رحمه الله علیه) خطاب به وزیر کار: نگذارید لبخندی را که شما روی لب نشاندید، تلخ کنند! 🔴 عبدالملکی شایعه کاهش دستمزد مصوب سال ۱۴۰۱ را قاطعانه تکذیب کرد eitaa.com/fatemiioon_news
🔴شایعه ببینید تصویر مالک ساختمان متروپل آبادان در حال فرار.. ؛ الکی بهتون نگن فوت کرده!! 🔻و اما واقعیت فردی که در فضای مجازی اندکی شباهت به مرحوم حسین عبدالباقی دارد و همه را به اشتباه انداخته "هادی یدالله‌" آبادانی و پالایشگاه آبادان است. ایشان زنده است و در این ویدیو فریادهای ایشان برای درخواست کمک را می‌شنوید👆 http://eitaa.com/fatemiioon_news
زندگیتان را پیدا کنید 💚💚💚 قدیم‌ها یک عرب داشتم که خیلی می‌فهمید. اسمش قاسم بود. از خوزستان کوبیده بود و آمده بود تهران برای کارگری. اول‌ها ملات سیمان درست می‌کرد و می‌برد وردست اوستا تا دیوار مستراح و حمام را علم کنند. جنم داشت. بعد از چهار ماه شد همه‌کاره‌ی کارگاه. حضور و غیاب کارگرها. کنترل انبار. سفارش خرید. همه چیز. قشنگ حرف می‌زد. دایره‌ی لغات وسیعی داشت. تن صدایش هم خوب بود. شبیه آلن دلون. اما مهمترین خاصیتش همان بود که گفتم. قشنگ حرف می‌زد. یک بار کارگر مقنی قوچانی‌مان رفت توی یک چاه شش متری که خودش کنده بود. بعد خاک آوار شد روی سرش. قاسم هم پرید به رییس کارگاه خبر داد. رییس کارگاه رنگش شد مثل پنیر لیقوان. حتی یادش رفت زنگ بزند آتش‌نشانی. قاسم موبایل رییس کارگاه را از روی کمرش کشید و خودش زنگ زد. گفت که کارگرمان مانده زیر آوار. خیلی خوب و خلاصه گفت. تهش هم گفت مقنی‌مان دو تا دختر دارد. خودش هم شناسنامه ندارد. اگر بمیرد دست یتیم‌هایش به هیچ جا بند نیست. بعد قاسم رفت سر چاه تا کمک کند برای پس زدن خاک‌ها. خاک که نبود. گِل رس بود و برف یخ‌زده‌ی چهار روز مانده. تا آتش‌نشانی برسد، رسیده بودند به سر مقنی. دقیقا زیر چانه‌اش. هنوز زنده بود. اورژانس‌چی آمد و یک ماسک اکسیژن زد روی دک و پوزش. آتش‌نشان‌ها گفتند چهار ساعت طول می‌کشد تا برسند به مچ پایش و بکشندش بیرون. چهار ساعت برای چاهی که مقنی دو ساعته و یک‌نفره کنده بودش. بعد هم شروع کردند. همه چیز فراهم بود. آتش‌نشان بود. پرستار بود. چای گرم بود. رییس کارگاه هم بود. فقط امید نبود. مقنی سردش بود و ناامید. قاسم رفت روی برف‌ها کنارش خوابید و شروع کرد خیلی قشنگ و آلن دلونی برایش حرف زد. حرف که نمی‌زد. لاکردار داشت برایش نقاشی می‌کرد . می‌خواست آسمان ابری زمستان دم غروب را آفتابی کند و رنگش کند. می‌خواست امید بدهد. همه می‌دانستند خاک رس و برف چهار روزه چقدر سرد است. مخصوصا اگر قرار باشد چهار ساعت لای آن باشی. دو تا دختر فسقلی هم توی قوچان داشته باشی. بی‌شناسنامه. اما قاسم بی‌شرف کارش را خوب بلد بود. خوب می‌دانست کلمات منبع لایتناهی انرژی و امیدند. اگر درست مصرف‌شان کند. چهارساعت تمام ماند کنار مقنی و ریز ریز دنیای خاکستری و واقعی دور و برش را برایش رنگ کرد. آبی. سبز. قرمز. امید را گاماس گاماس تزریق کرد زیر پوستش. چهار ساعت تمام. مقنی زنده ماند. بیشتر هم به همت قاسم زنده ماند. آدم‌ها همه توی زندگی یک قاسم می‌خواهند برای خودشان. زندگی از ازل تا ابد خاکستری بوده و هست. فقط این وسط یکی باید باشد که به دروغ هم که شده رنگ بپاشد روی این همه ابر خاکستری. اصلا دروغ خیلی هم چیز بدی نیست. دروغ گاهی وقت‌ها منشا امید است. امید هم منشا ماندگاری. یکی باید باشد که رنگی کند دنیا را. کلمه‌ها را قشنگ مصرف کند و تزریقشان کند به آدم. رمز زنده ماندن زیر آوار زندگی فقط کلمات هستند. کلمات را قبل از انقضا، درست مصرف کنید. قاسم زندگی‌تان را پیدا کنید. http://eitaa.com/fatemiioon_news
حدود هفت هزار نفر خارجی برای ترتیب دادن بنیان‌های مسابقات جام جهانی قطر، تا کنون بدلائلی که ذکر نشده، جان خود را از دست داده و کشته شده‌اند!! (به احتمال زیاد بدلیل سختی کار)! انسان به باد بردگی گلادیاتورهای روم باستان می‌افتد. مفید است. اما، رقابت ورزشی (فقط بازی است) در حد شادی‌های کودکانه ، و باز اما.... در جهان امروز، برخلاف تصور تهی مغزان، ورزش به اقتصاد و سیاست و فریب گره خورده است! پس: مؤمن واقعی هیچگاه تماشاچی و هوراکش ِ صحنه خونبار نبرد گلادیاتورها و مسابقات حرفه ای در جهانِ کاپیتالیستی نیست. ها و جام‌های مملو از خون بردگان جدید که روی دوش بردگان جدید قرار داده شده است. خوب نگاه کن و ببین در پشت صحنه، منافعش به جیب کارچاق کن های کار راه انداز معرکه، سیاستبازان دغلکار، استثمارگران حرامخوار و در نهایت سلبریدیهای وابسته به جیب و نه متعهدِ با ایمان سرازیر می‌شود. وقتت را با مسابقات حرفه‌ای هدر نده. ورزش در حد کفایت و نهایتا مسابقات دوستانه بدون تبلیغات، کافی است. این فقط یک (بازی) است، نه بیشتر. http://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمیدرضا فداکار فهرجی است که هفته گذشته به علت کمبود تجهیزات، با وجود سرمای هوا داخل گودال آب می‌رود و مشکل آب ۷۰ خانوار را رفع می‌کند. او می‌گوید این کار را برای رضای خدا انجام داده و خواسته‌ای ندارد.❤️ حالا وزیر نیرو به دیدار حمیدرضا رفته و از او قدردانی کرده. http://eitaa.com/fatemiioon_news