نهج البلاغة.pdf
21.65M
📚✍️📚✍️📚✍️📚
کتاب معجم اعراب ألفاظ نهج البلاغه
تألیف: امالبنين خالقيان
چاپ اول
ناشر: انتشارات بنیاد نهج البلاغه - (تهران - 1391 ش)
🔴 گفتارهایی در باب #تحوّل_حوزه در زمینه #علوم_ادبی
✍برای مطالعه قسمت اوّل کلیک نمایید:👇
https://eitaa.com/kanon_adabi/2440
📝 #قسمت_دوّم
♦️ تحوّل در لغت به معانی گوناگونی وارد شده امّا در یکی از این معانی که تناسب بیشتری با بحث حاضر دارد، به معنای انتقال از مکانی به مکان دیگر است و ظاهراً به تناسب همین معنا به انسانی که یک انقلاب درونی در او رخ می دهد، می گویند: {متحوّل شده است} لذا به انسان کافری که به آیین اسلام درآمده، می گویند: «تحوّل من الکفر إلی الإسلام» بنابراین در معنای تحوّل، حرکت و تغییر وجود دارد. بر این اساس هنگامی که سخن از تحوّل در حوزه می شود باید به دنبال یک حرکت و تغییری در جهتی از جهات مربوط به آن باشیم و طبیعتاً این حرکت و تغییر باید از نقص به کمال باشد.
🔰 بنابراین ضروری است که در وهله اوّل نواقص و آسیبها شناخته شود و در وهله دوّم، درک درستی از کمالات بدست آورد و در مرحله سوّم، برنامه متناسب برای حرکت از این نواقص به سمت تحصیل آن کمالات ارائه نمود.
▪️ باید توجّه داشت که عنوان تحوّل در هر زمینه ای از زوایای مربوط به حوزه بار خاصّ خود را پیدا میکند مثلاً یک وقت گفته می شود تحوّل در کتب آموزشی حوزه که دایره محدودی را صرفاً ناظر به کتب موجود در بر می گیرد و نظری به روش های تدریس یا نحوه جذب اساتید ندارد؛
☝️👈یک وقت گفته می شود تحوّل در نظام تدریس حوزه که بیشتر به اساتید و روش های آموزش مربوط می شود و گاهی هم گفته میشود تحوّل در نظام آموزشی حوزه که بسیار فراگیرتر از دو عنوان قبلی بوده و بلکه تمامی آن چه را که به امر آموزش در حوزه مربوط می شود در بر میگیرد.
💢امّا آن چه که بیشتر در اذهان و السنه رایج است و موضوع گفتار حاضر، همان مورد اوّل یعنی تحوّل در کتب آموزشی حوزه است که سال های متعدّد مورد بحث و مشاجرات مختلف قرار گرفته و گفتوگوی یاد شده نیز به دلیل نوع گزاره هایی که در آن بیان می شود، حول همین محور است؛ بنابراین لازم است حرکت و تغییر از نقص به کمال را در زمینه کتب آموزشی حوزه در خصوص علوم ادبی و بالأخص علم نحو با نظر به گفتگوی مذکور پیگیری نماییم.
♦️ همانطور که در قسمت اوّل این گفتارها بیان گردید در گفتگوی یاد شده بر دو مطلب کلیدی در باب ضرورت تحوّل در کتب آموزشی نحوی تکیه شده است: #یکی تطبیق و تمرین و #دیگری پیچیدگی و تعقید و تخصّصی بودن کتب مربوط به این علم.
🔺در قسمت های بعد، این دو محور را بر اساس سیر حرکت از نقص به کمال بررسی خواهیم کرد.
✅ #ادامه_دارد ...
🔹 یادداشتی از طلبه حسین لیاقت پور
❌💯کپی #فقط با ذکر منبع مجاز است
⚫️ لینک کانال #کانون_ادبیات_عرب
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
delbar-delash-gerefte-deldar-gerye-karde.mp3
4.38M
🔹موضوع: #ماه_رمضان
🎤 مداح: #مهدی_رسولی
🌹 مناجات ویژه ماه مبارک رمضان
🙏التماس دعا رفقا
📝هیئت مدیریه بحث جنجالی طلبگی
🔶 ادیب نیشابوری(ره)
📌 صرف اوقات در علم و معنویت
🔹 روزی درس مُغنی میفرمودند و دو تا طلبه با هم صحبت میکردند. مرحوم ادیب انگشتِ خود را بین دو صفحۀ کتاب قرار دادند و کتاب را بستند و خطاب کردند به این طلاب:
🔺اینجا صحبت نکنید که بیرون بلد باشید صحبت کنید، و اگر اینجا صحبت کنید بیرون نمیتوانید صحبت کنید.
✔️ یعنی صحبت کردن در بیرون و در بینِ مردم به علم نیاز دارد و شما در جلسۀ درس باید گوش بدهید و علم استفاده کنید.
🔹 و من در مدت سه سال [که خدمت ادیب بودم] این دو بیت حُمَیدی را چند بار از ایشان شنیدم. میفرمودند:
🔺 حُمَیدی از علمای اهل سنّت و شارح صِحاحِ ستّه است؛ و این دو بیت را از او نقل میکردند:
🍃 لقاءُ النّاسِ لیسَ یُفیدُ شیئاً
🍃 سوی الهذیانِ من قیلٍ و قالٍ
🍃 فأقلِل مِن لِقاءِ النّاسِ إلا
🍃 لأخذِ العلمِ أو إصلاحِ حالِ
🔺 یعنی ملاقاتِ مردم هیچ فایدهای ندارد جز هذیان از قیل و قال [= حرفهای بیهوده]، پس کم کن از ملاقاتِ مردم مگر برای اخذِ علم یا کسبِ حال.
✔️ یا باید بروی از معنویّتِ کسی استفاده کنی [= اصلاح حال] یا کسبِ علم کنی [=أخذ علم].
📗 منبع: یادنامۀ ادیب نیشابوری، نشر انجمن مفاخر فرهنگی؛ گفتوگو با محمدکریم پارسا، ص۲۰۳-۲۰۲.
#وداع_باماه_رمضان
🤲🏻انْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ، وَ سَمَّیتَهُ التَّوْبَةَ...
« تو خدایی هستی که برای بندگانت دری را به سوی عفو خود باز کردی و آن را توبه نام نهادی...»
🔸اگر انسان مقداری از عمر خویش را با کارهای خوب بگذراند و مقدار دیگر را هم با کارهای بد، مسلم است که خدا همه کارهای وی را، بد حساب نمیکند و پاداش کارهای خوبش را میدهد وگرنه خلاف عدالت است. پس توبه چه نقشی در سرنوشت او دارد؟
🔹اگر باب توبه نبود، در این صورت کسی که نیمی از عمر خود را در کارهای بد و نیمی را در کارهای خوب گذرانده است، در آخرت باید عمر آخرتی وی به دو بخش تقسیم شود و بخش اول را در جهنم و بخش دوم را در بهشت به سر برد و این عین عدالت بود. اما آیا این حالت با گشایش باب توبه برای بندگان مساوی است؟ هرگز، این دو بسیار متفاوتاند.
🔸تفضل خاص الهی درباره توبه این است که اگر بنده توبه واقعی کند و آنچه لازمه توبه نصوح است را انجام دهد، همه گناهان گذشتهاش آمرزیده میشود؛ گویا هیچ گناهی مرتکب نشده است. این تفضل بسیار بزرگی است. این تفضل برای برخی بندگان تا جایی ادامه پیدا می کند که میفرماید: «یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ؛ خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل میکند.»📚( فرقان، ۷۰)
🤲🏻و قُلْتَ: مَنْ ذَا الَّذِی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فیضاعفه له اضعافا کثیرة...
«خدایا، تو گفتی، چه کسی به خداوند قرض نیکویی می دهد تا خدا مال او را به مراتب زیادی چند برابر گرداند؟»
🔸اشکال کار ما این است که این قدر این آیات و روایاتِ مربوط به آنها را شنیده و خواندهایم که دیگر به این نحو سخن گفتن و شنیدن عادت کردهایم و آنها را جدی نمیگیریم. واقعا اگر کسی باور کرده باشد که جایی بسیار معتبر هست که به سرمایه او چندین برابر سود میدهد چرا در آنجا سرمایهگذاری نکند؟ عدم سرمایهگذاری نزد خدا ناشی از ضعف ایمان است. به همین سبب هم خدای متعال به بیانهای مختلف انسان را تشویق میکند که با خدا معامله کنند.
🔹این بیانات نهایت لطف الهی برای ما بندگان ضعیف، قاصر و کمفهم است که با این بیانات ارزش معامله با خدا و ارزش بندگی خدا را بفهمیم. اگر اندکی دقیقتر فکر کنیم شرمنده میشویم که خدا با ما اینگونه صحبت میکند. ما اصلا چه داریم که به خدا قرض دهیم؟ با وجود این، خدای مهربان با چنین بیانی با ما سخن میگوید.
🎤 آیت_الله_مصباح رضوان الله تعالی علیه