[ بِسمِرَبِّماهِچشمانش ]
اینجا مانارِم به معنای ِماندگار ِمن ..
برای قدم زدن در کوچه پسکوچههای ِخیال ..
برای برگشتن به آغوش ِخود ..
برای حس ِلمس ِابدیت .
دلم یه جور عجیبیه ...
پر از تشویش و دلتنگی یه حسی شبیه ....
شاید دلگرفتگیم داره
همش باهم دیگه
ناتوان از توصیف حال دل ...
پر از درد اما دردم نمیشه معنا کرد...