دیگه وجودم خسته شده ...
دیگه قلبم نمیکشه ...
دیگه تحمل شنیدن حرف و ندارم ...
یه روزایی حس میکنم دارم خفه میشم..
قلبم میخواد از جاش کنده شه...
دیگه نازک نارنجی شدم ..
دیگه وقتی به مغزم میگم صبر کن خندش میگیره میگه برو بابا ...
حس میکنم از درون خیلی وقته مردم ...
اما تنها چیزی که امید میده بهم اینه که به حکمتش دل بسپرم ...
که هم میبینه هم می شنوه و هم میدونم تنهام نذاشته و نمیذاره ...
فقط کافیه پیداش کنی ..
چون اونه که فقط میدونه چه خبره ...
هر کس بر خدا توکل کند پس او برایش کافیست ...:))
چقدر قشنگه واقعا ...
بگرد پیداش کن ..
وقتی پیداش کردی همه برات تکراری میشن ..
اونوقته که خودش یه کسایی و میفرسته که جبران کنن همه چیو ...
اعتماد کن توکل کن ...
چون فقط و قطعا
با یاد اونه که آروم میشی ...
سخته ها ولی شدنیه ..
|♥️🙃|
#ماهنویس
#ذهنپریشان
نه میخندد نه میگرید نه میماند نهمیمیرد
چه کردی با دلم ؟ دیگر ندارم اختیارش را ؛)..
وقتی در تاریکی ها به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من میمانی تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی :)
_انعام ۶۳ _۶۴