این مخلوط ناهمگون از استخوان
و پوست و گوشت برای تاب آوردن
سنگینیِ غمِ شب ، زیادی ناتوانه (:
دلم میخواد برگردم به اون لحظهای که گیتار میزد و میگفت [تومتعلق به منی] و همونجا خودمو زندونی کنم و برنگردم :))🙂💔
یبارم خواستم منطقی تصمیم بگیرم
تحت چه شرایطی دارم نظرمو تغییر میدم
در منطقیترین حالت ممکن میخوامش :)*