این حجم عظیم از استرس و تپش قلب و
عرقکردن دستام برای ۶۰ ثانیه از زمان ..
دلیلش فقط اومدن تو :))
- هق بالاخره تموم شد :)😂🤝
چهل دقیقه دیوونهبازی :) خب یکسال دیگهام گذشت ، نمیدونم از این رفاقتایی که میگذره ما بزرگتر میشیم یا رابطهمون پیرتر میشه .. ولی میخوام اینو یادمون بمونه یهچیزایی رو باهم شروع کردیم پس با هم به اتمام میرسونیم :)*
وقتایی که عین زنوشوهرا سخن میکنیم
هی به بالای صفحه نگاه میکنم میگم ایبابا
بازم که اون محبوبِ من نیومده :/🤣💔😐
من حرفامو زدم ، تو نخوندی و نمیخونی ولی من گفتم تک به تک چیزایی که باید توی این چندسال میگفتم :) گفتم و آروم گرفتم .. میبینی چقدر راحت از کنارش گذشتم ! آدم تا یجایی برای یه چیزی یا کسی میجنگه ولی وقتی بیخیال بشه دیگه شده .🚶🏿♂
میدونم شاید احمقانه باشه ولی من بعد چندروز هنوز با یادآوری اون حس آرامش یه آخیش از ته دل میگم و چشمامو میبندم تصورش میکنم قلبم آروم میگیره ! ((: