به جایی رسیدم که یک‌ساعت نشده دلم تنگه:)

ولی جایی که بابام گفت تو از صبح با دوستاتی باز دارین چت میکنین ؟ یعنی نمیدونست ما تیکه‌های وجودمونو توی امشب جا گذاشتیم '(:

یه بزرگواری فرمودن فقط یه امشب بزار خوش بگذرونیم حالا درسته خوش گذشت ولی ناموسا اگه تکرار نشه جیغ میزنم🙂🖐💔

من دارم زیادی چرت میگم درسته ..🚶🏿‍♂

ولی من کراش زدم روی خاطرات امشب بای ..

میدونین چیه ؟ یه وقتایی یه حسای قشنگی لونه میکنه توی قلب آدم که نمیتونه باهاشون مقابله کنه .. حتی اگه جلوی جمع باشی حتی اگه دفعه اولت باشه توی همچین جمعی حضور داشته باشی ، انگار فقط اون حس تمام سنسور هاتو کنترل میکنه و این جالبه '(((:

تازه به این نتیجه رسیدیم کمبود یه شوهری که سرمون غیرتی بشه نگران حالمون باشه ، و فقط مارو دوست داشته باشه و متعهد و وفادار و حرف‌گوش‌کن باشه خیلی زیادی حس میشه :/😂😐💔🤝

ولی من انقدر دوست‌دارم که الله الله :))

تاحالا یه استیکر تا این اندازه آرومم نکرده بود با نگاه‌کردن بهش قلبم آروم میگیره یه آخیش از ته دل و واقعا خواب مهمون چشمام میشه و منم با آغوش باز اون استیکرو و خواب و میپذیرم و ازشون لذت میبرم:)))

باید مثل قدیما یه دفتر بردارم تمام لحظه‌هارو ثبت کنم و با خوندنش لبام کش بیان از ذوق :)

کسی که دوستت داشته باشه حتی اگه ناراحتت هم‌بکنه میاد از دلت در میاره ، خودشو قایم نمیکنه با بهونه اینکه الان یادش رفته ، الان دیگه ازم ناراحت نیست . قهر ، دعوا دلخوری توی هر رابطه ای که فکرشم بکنی هست ولی مهم اینه بعد از اون قهر و دعوا اون دوست داشتن هنوزم سر جاشه یا نه ؟ اگه بعد از یه قهر و دلخوری ساده دیدین خیلی از حسا کمرنگ شده ، دیگه مثل سابق طرف براتون مهم نیست پس به دوست داشتنت باید شک بکنی عزیزم . چون دوست داشتن اگه واقعی باشه هیچوقت از بین نمیره . اتفاقا بعد از اون قهر و دلخوری بیشتر قدر همو میدونید و بیشتر سعی میکنید هوای همو داشته باشید . .'(:

تو سریال خاتون ماری به شیرزاد میگه : "من دوستِ دارم خودتم میدونی ، حاضرم پات وایسم بهت فرصت بدم تا خودتُ پیدا کنی ، ولی اونقدر دوستِ ندارم که به خاطرت از خودم و زندگیم و آیندم بگذرم" به‌نظرم عاقلانه‌اش هم همینه :)