мαɴαreм
- یکبار دیگر به افق نگاه کرد شمشیر ها در انتظارش بودند این اخرین شبی بود که ماه ؛ میتوانست صورت د
بعد از تو ! امان از روزهایِ بعدِ تو'((=
امشب از اون شباس ،
از اون شبایی کِ جون آدمو میگیره تا صبح بشه ، از اونایی کِ هر ثانیهاش قد یِ ساله ، از اونایی کِ خواب به چشم آدم نمیاد ، از اونایی کِ درد با لحظه لحظهاش قاطی شده ، از اون وقتاییه کِ نمیدونی چته ، از اون وقتایی کِ بغض داری ، دلت گرفته :)