eitaa logo
мαɴαreм
240 دنبال‌کننده
561 عکس
94 ویدیو
0 فایل
[ بِسم‌ِرَب‌ِّماه‌ِچشمانش ] اینجا‌ مانارِم‌ به‌ معنای‌ ِماندگار‌ ِمن‌ .. برای قدم زدن در کوچه پس‌کوچه‌های ِخیال .. برای برگشتن به آغوش ِخود .. برای حس ِلمس ِابدیت .
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا آنکه پشت پیشانی و داخل جمجمه پنهان شده بر اثر مصرف زیاد فکر اوردُز نمیکند؟! چرا کارکرد مشخصی ندارد؟! چرا بازه زمانی مشخصی برای فعالیت ندارد؟! چرا هر وقت و هر زمان در هر مکان آن قدر فکر می‌کند و فکر می‌کند کِ شب از شب تاریک تر شود؟! من خستم ؛ از قوی بودن مغز خستم .🚶🏿‍♂
خلاصه‌ای از عشق رو هوشنگ ابتهاج با یِ جمله بیان میکنه اونجا کِ میگه : تو در من زنده ای من در تو . . ما هرگز نمیمیریم(=
باور‌بفرمایید‌یک‌حرکت‌برای‌متنفرشدن‌کافیه .
شنيدی ميگن رگای قلب طرف بسته شده ، يا خون به مغزش نميرسه ، دستش خواب رفته ، رگ گردنُ بزنن درجا ميميری ، طرف از زندگی خسته شده رگشو زده؟! اينا همش نشون ميده كِ خون به هر قسمت از بدن آدم كِ نرسه ، اون عضو از كار ميفته يا دچار اختلال ميشه ؛ حتی ممكنه به كلی بدن رو از كار بندازه ؛ خون خيلی مهمه ! حتی نميشه مثلا خونِ يِ فرد كِ B+ باشه رو به مثلا منِ O- اهداء كرد . يِ جورايی فرمتشون فرق داره خب ! درسته كِ اونم خونِ و به ظاهر بايد جواب بده ، اما به محض تزريق يک ميلی ليتر ازش ، كل خون تو رگای فرد لخته ميشه و ديگه خدا بيامرزه!! داستان قلب منم همينه . كو كسی كِ بفهمه تو فرمتت با بقيه فرق داره ! كو كسی كِ بفهمه اگه با كس ديگه باشم ، خدا بايد رحمت كنه و بيامرزتم! كو كسی كِ بفهمه!؟ خون خيلی مهمه ، خيلي ، اما تو بيشتر..! چون حتی اگه خون هم باشه ولی تو نباشی ، من در جا ميميرم'(=
мαɴαreм
‏مخلوقِ‌پرستیدنیِ‌من.. ..͜
انعکاسِ صداش تو دیوارِهایِ گوشم ؛ مُسَکِنِ روحَم :)
آیدای نازنین و گرامی ؛ به آن چشم‌هایِ درشتِ جان‌داری کِ همیشه ، تا زنده‌ام ، الهام بخش شعر و زندگی من خواهند بود ! بگو کِ چه‌ قدر دوست‌شان دارم! - شاملو
کِ خیالِ تو از هر واقعیتی ، واقعی‌تر است'(=
تو اگه گل بودی میشدی بابونه.. ‏تو اگه نیاز بودی میشدی بغل.. ‏اگه آهنگ بودی میشدی بی‌کلام.. ‏اگه صدا بودی میشدی صدایِ موج دریا.. ‏و اگه توصیف زیبایی بودی قطعا میشدی ماه(:
خوشحالی وقتی معنی میده کِ یهو میاد تو زندگیت ، آسمون خاکستریِ بالای سرتو با هربار دوست دارم آبی میکنه و تو بیشتر از قبل میتونی تو قلبت حسش کنی..:))
بازی جرعت حقیقت بود.. نوبت به من رسید ، سوال شد این : - اگه روز آخر زندگیت باشه چیکار میکنی؟ یکم فکر کردم ولی چیزی دستگیرم نشد.. برگشت تو چشام نگاه کرد گفت مطمئنم میره و تک تک آدمای زندگیشو یِ بغل محکم مهمون میکنه و یِ دل سیر نگاه ذخیره..! خندیدم .. تو دلم کلی قربون صدقه‌اش رفتم کِ از سر غیرت و حساسیت‌ش با غیض کلماتشُ ادا میکرد ولی تهِ تهِ حرفاش یِ جمله اضافه کرد ؛ [آره من حسودیم میشه به اونایی کِ قراره از طرفش بغل بشن ولی خب شخصیتش اینجوریِ] و من هنوز وقتی اسم بغل میارم یادم میاد روز آخر زندگیم کلی کار دارم ، مهمون کردن خودم به صرفِ بغلِ اطرافیانم.. یِ عالمه باید اون ۲۴ ساعت آخر طول بکشه(:
نمیخوام باور کنم اربعین کربلات نباشم آقا((: دارم با تمام وجودم درد میکشم از دوری..میشه بطلبی؟کار این من بدجوری گیره(=