وقتی خواب بودی ، آروم در گوشت زمزمه کردم کِ دوست دارم ، با اینکه صدام بهت رسیده ، ولی تو نشنیدی ! شاید جسمت نشنیده باشه ولی مطمئنم روحت شنیده و لبخند زده ، از همون لبخندهای دوستداشتنیات.. خودخواهانه میخوام روحت به دوست داشته شدن توسط من عادت کنه ؛ تا اگه یِ روز خواستی بری یا جسمت من رو یادش رفت ، روحت من رو یادت بندازه بگه هی مگه اون کسی نبود کِ دوسم داشت ، کجا دارم میرم ؟ با کی دارم میرم ؟ احساس میکنم اون موقعست کِ انگار از خواب میپری و برمیگردی سمتم ، برمیگردی به آغوشم ، جایی کِ فقط به تو تعلق داشته و داره'(=
کاش میشد فهمید اونی کِ وجودش سخت شده یِ روزی احساسیترین و دیوونهترینِ خودش بوده و یکباره وجودش ته کشیده .
اونجایی کِ محمود درویش میگه ؛
"احساس می کنم مدتی است کِ با
چیزی بیش از توانم درگیر بوده ام.."
عمیقا حس میکنم داره در مورد این
بازه از زندگیم صحبت میکنه((:
یِ شب خیلی پریشون بودم ،
برگشت بهم گفت شاید علاجِ کارت عاشقیه !
گفتم چی ؟ عاشقی ؟
گفت جدی میگم ، شاید باید عاشق شی کِ پابندِ زندگیشی . عاشق شو ، نمیگم حتما شخص باشه ، ولی یِ چیزی باشه صبح کِ بیدار میشی به عشق اون باشه ، شب کِ میخوابی به عشق اون باشه..
راستمیگفت ! آدم واسه زنده بودن و موندن نیاز داره عاشق و پابند چیزی باشه ، فرقیم نمیکنه چی باشهها ! فقط پابند باشه..
تو اینو نمیدونی اما دوست داشتنت و تمامِ نگاه های قشنگت به من وقتی حواسم پرتِ باعث میشه وسطِ این همه غم و مشکل زنده بمونم..:))
امشب فهمیدم من اصلا جنبه ندارم..
لطفاً و خواهشاً و اکیداً هیچوقت نزدیک کسی
کِ مالِ منِ نشین ، سگِ وجودم بیدار میشه((:
мαɴαreм
تو خوبی و اين همه اعتراف هاست!(:
زمین از آنچه گمان میکردم ، کوچکتر بود !
هنگامی کِ در آغوش او ساختم ،
دنیایِ تازهام را..
هربار خواستم با یکی حرف بزنم و بگم خوب نیستم ، به خودم اومدم دیدم دارم به حرفاش گوش میدم و آرومش میکنم:))🚶🏿♂
عجیبترین اتفاقی کِ همیشه برام میافته اینه کِ هر بار یِ صدایی بهم میگه آنلاین شو و منو میاره پای گوشی بعد میبینم بله انگاری پیامی هست کِ ارسال شده یا داره تایپ میشه کِ ضمیر ناخودآگاه گرامی زودتر متوجه شده((:
ولی من این دوریُ..
حسرتُ ، اشک و آه و ناله رو نمیتونم..
تحمل کنم این بنده بدجوری دلش شکسته.. بدجوری آواره شده از غم..
کاش میشد اربعین ببینم شش گوشه رو'(=💔
мαɴαreм
ولی من این دوریُ.. حسرتُ ، اشک و آه و ناله رو نمیتونم.. تحمل کنم این بنده بدجوری دلش شکسته.. بدجوری
من مطمئنم یِ روزی از همین روزایی
کِ خبر رفتن عزیزترینامو میشنوم
و دلم گرم میشه ،
با یِ تلنگر..
تلنگر ندیدن شش گوشه و بین الحرمین..
تلنگر جملههای عازمم حلالم کنید!
نائبالزیاره بودم انشاالله بطلبه!
تلنگر قلب شکسته و روح خورد شدهام..
با تمام اینا کنج گوهرشاد وقتی دارم
گله میکنم از بازم طلبیده نشدن ؛
جون میدم و تموم میشم..
اینهمه چشمانتظاری سخته!(:
- مگر با ما قهر کردهای آقاجان؟! -