کنارم نشست..
گفت : چگونه کسی نفسهایش پژمرده میشود؟
گفتم : هنگامی ک ِ خود را جایی دفن کرده ؛
و فقط خاطرات به جایش زندگی میکنند!
تمام میشود عزیز ِجانم ..
بیا فراموش کنیم ک ِ تبر زدند به ریشهی امیدمان و درد را وسعت بخشیدند ..
و فراموش کنیم ک ِ مدتهاست از ته دل نخندیدیم و دستور عمل خنده را فراموش کردهایم ..
نگران نباش
به روزهای خوش نزدیک میشویم =) .
اما اونی ک ِ آدمو درک میکنه و بهش آرامش میده و حتی باعث میشه ک ِ قدر خودشو بدونه از اونی ک ِ روزی هزار بار میگه دوست دارم ارزشش بیشتره .
اِحتمالاً هیچگاه نمیتوانم دوستداشتنم نسبت به کسی را علنی کنم ؛ فکر میکنم آرامش ذهنیِ حاکم بر یواشکی دوستداشتن را طورِ دیگری نمیتوان یافت .
باید میتوانستم فکرِ تو را مثل شالگردنم در گنجهی لباس بگذارم ، و تا پاییز فراموشَت کنم .
به قدری خسته و دلتنگ و دلگیر و غمآلودم
ک ِ هر عکسی ک ِ میگیرند از من تار میافتد .
احتمالاً هیچگاه نمیتوانم دوستداشتنم نسبت به کسی را علنی کنم ؛ فکر میکنم آرامش ذهنیِ حاکم بر یواشکی دوستداشتن را طورِ دیگری نمیتوان یافت .
بعضی آدمها آنقدر عشق و دوستداشتن را زیبا ، دقیق و با جزئیات بلدند ک ِ اگر تنها باشند دو بار ناراحتکننده است ، یکبار برای غمی ک ِ از تنها بودن تجربه میکنند و یک بار برای این ک ِ تواناییشان در هنرمندانه دوستداشتن ، با تنها ماندن هدر میرود .