داروخانه معنوی
#آثار_ذکر_اسماء_ادریسیه(25;24;23;22;21) #اسماءادریسی سید بن طاووس درمهج الدعوات حسن بصری نقل می کن
#آثار_ذکر_اسماء_ادریسیه(26,27,28,29,30)
#اسماءادریسی
سید بن طاووس درمهج الدعوات حسن بصری نقل می کند که می گوید زمانی که خداوند ادریس پیامبر علیه السلام را به سوی قومش فرستاد این اسماء را به ایشان وحی فرمود و به او دستور داد که این کلمات را درونش پنهانی بخواند و برای قومش آشکار نکندادریس علیه السلام آن کلمات را خواندند خداوند جایگاهش را بالا برد، آنگاه خداوند متعال آن کلمات را به حضرت موسی علیه السلام آموخت ،سپس به رسول خدا صلی الله علیه و آله محمد بن عبدالله آموخت که آن حضرت در جنگ احزاب آنها را خواندند.
حسن بصری می گوید: من در حالی که از حجاج مخفی شده بودم خداوند را با این کلمات خواندم، خداوند مانع ایشان شد شش بار بر من داخل شدند ،خداوند را با این کلمات خواندم خداوند متعال چشمان ایشان را گرفت.
حسن بصری می گوید: برای آموزش همه گناهان خداوند را با این کلمات بخوان آنگاه حوائج
دنیوی و اخروی خودت را نام ببر انشاالله آنچه که خواستید عطامی کند
این کلمات 40 اسمند که به عدد روزی های توبه می باشند شیخ طوسی و کنعمی این اسمارا در خلال اعمال سحرهای ماه مبارک رمضان ذکر نمودند
#ختم_ادریس_26
مداومت کننده به این اسم عزت و شوکت نصیبش شود 《یَا حَمیدَ الْفِعالِ ذَالْمَنِّ عَلی جَمیعِ خَلقِهِ بِلطْفِه》
#ختم_ادریس_27
اگر چیزی گم کرده و یا امانتی نزد کسی گذاشته و بر نمی گرداند این اسم را 200 مرتبه بخواند آن امانت را بر می گرداند و اگر انسان گرفتار شده باشد این اسم را بر کاسه چینی با مشک و زعفران بنویسد و از آن ظرف بیاشامد. حل می گردد .
《ياقَاهرَذَالْبَطشِ الْشَديدِ أنْتَ الَّذي لا يُطاقُ انتقامُهُ》
#ختم_ادریس_28
اگر دو لشکر باهم به جنگ بیفتند این اسم را بخوانند تبدیل به صلح می شود و نیز انسان در نزد مردم عزیز میشود.
《یا عزیزَ الْمَنیعِ الْغالِب على اَمرهِ فَلا شيئىٌ يُعادلُهُ مِنْ خَلقِهِ》
#ختم_ادريس_29
برای دوستی و مقهوری دشمن و بستن زبان و بستن چشم در یک مجلس با توجه به خواند بلکه به هر کار بزرگی بخواند عجایب بیشمار بیند
《یَا قَریبَ الْمُتعالي فَوقَ كُلُّ شيئیٍ عُلُوُ ارتفاعِهِ》
#ختم_ادريس_30
اگر کسی بخواهد خوشبخت و کامروا گردد یک عدد دل گوسفند بگیرد و 700بار این اسم را بر او بخواند و اسم را نوشته در داخل آن دل قرار دهد در آستانه مسجدی در زیر سقف پنهان کند
《یَا مُذِلَّ کُلِّ جَبّارٍ بِقَهر عَزیزِ سُلطانِهِ》
@Manavi_2
@Manavi_3
داروخانه معنوی
#احسن_القصص آیت الله شیخ عبدالکریم حائری(۱۹) آیت الله بهجت: در دوران رضا خان از برپایی مراسم روضه خ
#احسن_القصص
☘آیتالله شیخ عبدالکریم حائری (٢٠)
مرحوم آیت الله بهجت رحمه الله نقل فرموده:
از کرامات حاج شیخ عبدالکریم حائری این بود که زمانی که رودخانه قم در اثر سیل طغیان کرده بود و آب تا لبه پل علیخانی رسیده بود، به گونهای که عدهای از روی پل با آب رودخانه وضو میگرفتند و به خاطر آن نیز برای جلوگیری از نفوذ آب تمام فرش های مسجد امام را جمع کرده بودند،
مرحوم حاج شیخ روی پل رفت و مقداری -تربت مزار سیدالشهدا(علیهالسلام)- را در دست گرفت و چیزی بر آن خواند و در آب انداخت، پس از این کار مرحوم حائری، به تدریج آب پایین آمد و بعد از چند ساعت چندین متر آب پایینتر رفت و به برکت این کار وی از طغیان بیش از حد رودخانه جلوگیری به عمل آمد.
📗در محضر آیتالله بهجت، جلد 1
#شرح_حال_اولیاء_خدا
@Manavi_2
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#سخن
#ویدیو
چهار چیز است که نمیتوان آنها را بازگرداند
🌺"تیر" پس از رها شدن از کمان!
❤️"حرف" پس از گفتن!
🌺"موقعیت" پس از پایان یافتن!
❤️و "زمان" پس از گذشتن!
🌺پس مواظب تیری که میاندازیم ،
حرفی که میزنیم ،
موقعیتی که در اختیارمان است
و زمانی که داریم باشیم ...
❤️آگاهانه زندگی کنیم ،
متفکرانه حرف بزنیم
و قدر لحظهها را بدانیم ....
@Manavi_2
#خواص_حروف_مقطعه(ث)
#حفظ_از_گناه
مهربانی_زن_و_شوهر
#محبت
جهت_ترس_کودک
هرکس 《500》 "ث" وقت زوال سه_شنبه، بنویسد و در دیوار خانهای که رو به قبله باشد آویزان نماید، در امور ثابت، و از حرام و گناه حفظ شود.
و اگر در کوزهی آب افکند و مرد و زن بد_خلق بخورند، با هم مهربان گردند و در وقت نوشتن ذکر
"یا دائم یا صمد".را تکرار کند.
و گفتن آن《 60 》مرتبه، موجب محبت میشود
جهت رفع ترس طفل و کودک،《 60》 مرتبه نویسند و در زیر سر او بگذارد، نترسد.
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت سوم) #امام_زمانﷺ تا نزدیک ظهر ضریح امیر المومنین را در آغوشم گرفته بودم
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت چهارم)
#امام_زمانﷺ
یکی از آن چهار نفر کودک تقریباً ده ساله اي بود، با قدی متوسط که او هم لباس و ظاهری شبیه آن دو سيد. ايشان کنار من سمت چپ و چسبیده به من نشسته بودند بدن آن سید با عظمت کاملا با بدن من تماس داشت. آرامشی مطلق بر همه جا حاکم بود. نورٌ علی نور شده بود، تمام حرم امیرالمؤمنین در نهایت وسعت معنوی قرار گرفته بود. تمام معنویت در حرم جاري بود. نیرویی مطلقي بر ذره ذره وجودم حاکم شده بود نيرويي که به من مي گفت، این آقایی که شانه به شانه تو چسبیده و جان تمام حقایق است، امام زمان تو است. چنان نیرویی که تمام ادله و بیّنات و شواهد و معلومات را مقهور خود ساخته بود.
✨💫✨
قلبم داشت می ایستاد، اما جرات عرض ادب نداشتم. ناگهان آن کودک ده ساله دست مبارکش را به روی ران چپم گذاشت و با محبتی عجیب نوازش داد یک لحظه برگشتم و تنها لحظه ای به صورت مبارکش نگاه کردم که داشتم قالب تهي مي کردم! خدای من گویا خورشیدی هزاران برابر منوّرتر، از بین دو ابروی مبارکش نور افشانی می کرد، بدون آنکه چشم را بزند بلکه تو را میخکوب و مجذوب و غرق در خودش می ساخت صورتش انعکاس نور بود آن هم نه این نورهای دنیایی... داشتم از هم مي پاشيدم، تاب نگاه کردن به او را نداشتم ... چند عدد پسته اي را که از بالاي سر امیر المومنین عليه السلام از روی زمین برداشته بودم و برای تبرک در جيبم گذاشته بودم، کف دست گرفتم و به ايشان تعارف کردم.
✨💫✨
نگاهی دوباره به من کرد، محبتی بی نهایت به قلبم نشست، با کمال ادب و بزرگواری یک عدد پسته برداشت و هنوز نگاه پر محبتش راکه داشت مرا ذوب می کرد از من بر نداشته بود که ناگهان آن آقای با عظمت دست مبارکشان را بر روی شانه ام گذاشتند و به گرمي فشردند (در اینجا نمی توانم بگویم چه بر من گذشت) اما همین قدر بگویم که با همین عنایت، جرأتی به قلبم جاری کردند که توانستم یک لحظه سرم را به طرف ایشان برگردانم، آقا با نهایت محبت نگاه کریمانه شان را به من کردند و فرمودند: "احسنت، تبارک الله، شکرا" و دوباره با دست مبارکشان شانه ام را نوازش دادند.
ادامه دارد...
@Manavi_2