أز ﴿امآم موسےٰ کٰاظم عَلیہ السّلام ۔۔✿﴾روٰایت شُده أست:
عٰاقبت کٰار تـــُــو برآوردن حٰاجت بَرادرٰان و احسٰان بہ آنٰان در حّد تـــَــوان أست۔۔۔
وگرنَہ هیچ کٰار؎ أز تُو پـــَـذیرفتہ
نمےشَود!
با بــَـــرادرٰانت،
«مهربآن بٰاش۔۔𔘓»
و به آنان رَحم کُن ➼
و" بہ مٰا بپیوَند۔۔."
- بحار الانوار - قسمت 72، ص 379
#سخن_بزرگان #روایت
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#داستان_کوتاه #تجربه_نزدیک_به_مرگ گفت پایت را بگذاری اینطرف خط، برزخ شما شروع میشود! بهشت را ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#داستان_کوتاه #تجربه_نزدیک_به_مرگ گفت پایت را بگذاری اینطرف خط، برزخ شما شروع میشود! بهشت را ا
#داستان_کوتاه
💠 امام کاظم (ع) و مردی دشنامگو
یکی از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) در مدینه، امام موسی بن جعفر (علیه السلام) را اذیت میکرد. هر وقت حضرت را میدید دشنام میداد و ناسزا به علی (علیه السلام) میگفت.
روزی یکی از اصحاب امام عرض کرد:
به من اجازه بده این مرد تبهکار را بکشم. امام (علیه السلام) او را از این کار به شدت برحذر داشت.
سپس از حال آن مرد جویا شد. گفتند: در اطراف مدینه کشاورزی میکند، امام بر مرکب خود سوار شد و به سراغ او رفت.
وقتی به مزرعه او رسید مرد با ناراحتی فریاد زد: آهای! زراعت مرا لگدمال نکن.
امام کاظم همچنان به سوی او میرفت تا به او رسید، با چهره خندان احوال پرسی کرد و فرمود: تاکنون چقدر در این مزرعه خرج کرده ای؟
مرد: صد دینار.
امیدواری چقدر حاصل برداری؟
- علم غیب ندارم.
- من میگویم چقدر امیدواری برداشت کنی؟
مرد: امیدوارم دویست دینار حاصل بردارم.
امام کاظم (علیه السلام) کیسهای که صد دینار در آن بود به او داد و فرمود:
این مبلغ را بگیر و خداوند آنچه را که امید برداشت از این مزرعه داری به تو بدهد.
آن مرد گستاخ، در برابر اخلاق خوب حضرت چنان تحت تاثیر قرار گرفت که همان لحظه از جا حرکت کرد سر امام را بوسید، خواهش کرد که از خطایش چشم بپوشد.
امام کاظم (علیه السلام) در حالی با لبخند که نشان میداد از تقصیرات او گذشته از آنجا برگشت.
چندی نگذشت که امام (علیه السلام) وارد مسجد شد دید همان مرد عمری در آنجا نشسته است وقتی که امام را دید با کمال خوشرویی گفت:
الله اعلم حیث یجعل رسالته: خداوند میداند مقام امامتش را به چه کس بسپارد.
اصحاب دیدند برخورد آن مرد خشن و گستاخ، به طور کامل عوض شده، دور او جمع شده و گفتند: رفتار تو قبلا چنین نبود. او بار دیگر امام را ستود و سوالاتی کرد و امام جواب او را داد و او رفت.
آنگاه امام کاظم (علیه السلام) به اصحاب فرمود: این همان شخصی بود که شما از من اجازه گرفتید تا او را بکشید. اکنون میپرسم که کدام یک از این دو کار بهتر است؟
آنچه که شما میخواستید یا آنچه که من انجام دادم؟ با دادن اندک پول او را به راه آوردم و جلوی شرش را گرفتم.
📔 بحار الأنوار: ج۴٨، ص١٠٢
#امام_کاظم #داستان_بلند
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
خطبه۷۴ 🔹هنگام بيعت شورا با عثمان 🎇🎇🎇#خطبه۷۴🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🌿ويژگيهاي امام علي (ع) از زبان خود همانا مي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
خطبه۷۴ 🔹هنگام بيعت شورا با عثمان 🎇🎇🎇#خطبه۷۴🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🌿ويژگيهاي امام علي (ع) از زبان خود همانا مي
خطبه۷۵
پاسخ به اتهامي ناروا♨️
🎇🎇🎇#خطبه۷۵🎇🎇🎇🎇🎇🎇
_(وقتي شنيد كه بني اميه با تهمتهاي فراوان آنحضرت را در خون عثمان شريك مي پندارند، فرمود)
🌿دفاعيات امام برابر تهمتها
🔹آيا شناختي كه بني اميه از روحيات من دارند آنان را از عيبجوئي بر من باز نمي دارد؟ و آيا سوابق مبارزات من نادانان را بر سر جاي خود نمي نشاند؟ كه به من تهمت نزنند؟ آنچه خدا آنان را بدان پند داد از بيان من رساتر است. من مارقين (از دين خارج شدگان) را با حجت و برهان مغلوب مي كنم و دشمن ناكثين (پيمان شكنان) و ترديد دارندگان در اسلام مي باشم، شبهات را بايد در پرتو كتاب خدا قرآن، شناخت و بندگان خدا به آنچه در دل دارند پاداش داده مي شوند
#نهج_البلاغه
💠باهم نهج البلاغه بخوانیم
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
مواظب باشید اگر پیامی به این مضمون براتون اومد توجه نکنید اینا هکر هستند و کلاهبردار
اکانت ایتا تیک سبز داره
همین الان این پیام برای من اومده بود متوجه شدم کلاهبردارن
#نشر_حداکثری