#نماز_شب
حضرت امام صادق عليه السلام:
ممكن است مردى دروغى بگويد و بدون ترديد بخاطر همين از رزق خود محروم مى شود. عرض شد: چگونه از رزق محروم مى شود؟ فرمودند: ابتدا از #نماز_شب محروم مى شود و هنگامى كه از نماز شب محروم شد، از روزى محروم مى شود.
📚ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#دعای_مجرب_برای_رفع_سرفه
#سرفه
#شفا
در تسهیل الدواء است که،
از خواص این آیات شریفه این است که چون آن را بر آب بخوانند و صاحب سرفه آن آب را بخورد شفا یابد .
آیات 《115 و 116 》سوره #مومنون:
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ ﴿۱۱۵ فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ ﴿۱۱۶﴾
📚تسهیل الدواء
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
داروخانه معنوی
#احسن_القصص
💝مجلس بی ریای روضه
حجت السلام سید علی اکبر کوثری پدر مرحوم آقای کوثری معروف، در ظهر عاشورای یک سالی به یکی از مساجد قم برای روضه خوانی تشریف میبرند. بچه های آن محله به رسم کودکانه خود خاله بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها، باچادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان، حسینیه و تکیه کودکانه و کوچکی در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند.
✨💫✨
مرحوم سید علی اکبر میگوید: بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت آقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. هر چه اصرار کرد توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند. سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند.
✨💫✨
سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم "السلام علیک یاابا عبدالله" ... دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر "از آب هم مضایقه کردند کوفیان" ... دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری... رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... شام عاشورا خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فوراً به خواب رفتم.
✨💫✨
وجود نازنین حضرت زهرا صدیقه کبری سلام الله علیها در عالم رویا بالای سرم آمدند. به من فرمود: آسید علی اکبر مجالس روضه امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود: نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی.
✨💫✨
آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم! گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند: اون چای من بادست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟... از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#کلام_نورانی_استاد:
هر چه می توانید به #امام_زمان ارواحنا فداه اظهار محبت کنید. قربان صدقه آقا بروید.
در عالم خیال خود را پشت پای آقا بیندازید و اظهار محبت کنید.
شما هر چه اظهار محبت به اهل بیت خصوصا امام زمان بکنید شما را به خدا نزدیکتر می کند. هر چه محبت بیشتر تقرب بیشتر. انس با امام زمان انس با خداست.
محبوب اصلی همه ما خداست و امام زمان نشانه و آیت کبرای خداست.
🔻از فرمایشات استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4