شرحدلتنگیمنبیتوفقطیڪجملهست ،
تاجنونفاصلهاینیست!
ازاینجـٰاكِمنم...!
#حسین_جان💙
@ManjiMahdi313
-
✨آداب محبت!
محبتت را به امام زمانت ابراز کن!
به او بگو دوستش داری!
بگو قلبت را خانهی او کردهای!
بگو دوستیاش را بر همه چیز ترجیح میدهی!
یادت باشد!
امام صادق علیه السلام فرمودند:
"إذا أحَبَّ أحَدُكُم أخاهُ فَليُعلِمهُ ذلِكَ"
هر گاه کسی را دوست داشتی مراتب محبتت را به او بازگوکن
امام مهربونم دوستت دارم
#امام_زمان ♥️
↳@ManjiMahdi313
🌷منتظران منجی🌷
شرحدلتنگیمنبیتوفقطیڪجملهست ، تاجنونفاصلهاینیست! ازاینجـٰاكِمنم...! #حسین_جان💙 @Manji
تہخوشبختیاونجاستکہوسطِ
بینالحرمینفقطگریہمیکنیوامام
حسینآرومتمیکنہ:)💔
@ManjiMahdi313
🌷منتظران منجی🌷
تہخوشبختیاونجاستکہوسطِ بینالحرمینفقطگریہمیکنیوامام حسینآرومتمیکنہ:)💔 @ManjiMahdi313
خوشبختی...اون لحظه ای که تو حرم حضرت عباس بگی، آقا اومدم قربون صدقه ی برادرت برم🙂💔
#سرباز_آقا
‹↳@ManjiMahdi313 ٭ ›
✳ الان با امام زمان نباشی وقت ظهور مقابل او خواهی بود!
💠 «...وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ» و با صادقان باشید [صادقانی كه كاملترینشان پیامبران و اهل بیت رسول بزرگوار اسلام هستند.] (توبه، ۱۱۹)
🔻 خب این «با صادقان بودن» چطور باید باشه؟ فرمودند: «مِن جهادِ عدوّه» یعنی با دشمنان خدا باید پیکار کنید! آقا من منتظر #امام_زمان هستم! خب چیکار میکنید؟ هیچی، نشستیم دعا میکنیم انشاءالله آقا بیاد دشمنان رو نابود کنه! خب او بیاد دشمنان رو نابود کنه، او نابود کرده پس تو چی؟ تو کجا با امام زمان بودی؟ میگه آقا وقتی ظهور کرد با او خواهیم بود! خیر، اگر الان با امام زمان نباشی وقتی ظهور کرد در برابر او خواهی بود!
🔸 مردم کوفه رو فراموش کردیم؟ موقعی که #امام_حسین (ع) حضرت مسلم رو که پسرعموی او و فردی محدث، دانشمند و فرمانده بود بهعنوان نماینده فرستاد اما مردم پشتش رو خالی کردند، گفتند حالا کار سخته، ابنزیاد قدرتش زیاده، از شام داره لشکر میاد، پس چکار کنیم؟ ما که نمیتونیم پیروز بشیم، مسلم هم که نمیتونه! صبر کنیم تا آقا خودش بیاد! مسلم شهید شد، یک ماه بعد امام آمد، همونهایی که پشت مسلم رو خالی کردند و گفتند صبر میکنیم تا آقا خودش بیاد، همونا در کربلا در برابر امام ایستادند!
📚 دکترین انتظار و مبانی قرآنی آن
#استاد_عینیزاده_موحد
#امام_زمان
@ManjiMahdi313
کوفیانِ زمانِ امام حسین نماز هم میخوندن؛
قرآن هم حفظ بودن !
ولی دلیلی کہ باعث شد امام زمانشون (امامحسینع) رو یاری نکنن
لقمه شبهه و حرامشون بود !
خیلیمراقبلقمتباشرفیق:)
نکنہپشتامامزمانت(مهدیعج)روخالیکنی!
#تلنگرانه✨
@ManjiMahdi313
منکه خودم میگم مقصرم
میشه بگذری؟
آه می کشم برا حرم
آااااااااه
حرم حرم حرم حرم...💔✨
#سرباز_آقا
‹↳@ManjiMahdi313 ٭ ›
⚫️🔵 سفارش موکّد امام زمان ارواحنا فداه در مورد خواندن زیارت عاشورا
🌕 چنان که در ملاقاتی که سید رشتی با امام زمان ارواحنا فداه داشتهاند؛ حضرت به سید رشتی میفرمایند: که چرا عاشورا نمیخوانید؟ و بعد سه بار می فرمایند
"عاشورا، عاشورا، عاشورا".
📚مفاتیح الجنان داستان سید رشتی
♦️امام صادق صلوات الله علیه در رابطه با زیارت عاشورا به صفوان فرمودند:
زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند چیز را برای خوانندهی آن تضمین میکنم:
۱-زیارتش قبول میشود.
۲-سعی و کوشش او مشکور میباشد.
۳-حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده میشود و ناامید از درگاه خدا برنگردد.
سپس فرمود: «ای صفوان، هرگاه برای تو به سوی خداوند متعال حاجتی روی داد، پس به وسیلهی این زیارت از هرجا و هر مکانی که هستی، به سوی آن حضرت توجه کن و این دعا را بخوان و حاجتت را از پروردگار بخواه که برآورده میشود و خداوند وعدهی خود را خلاف نخواهد کرد.»
📚 بحارالانوار، جلد ۹۸، ص ۳۰۰
@ManjiMahdi313
4_5927257857224347897.mp3
6.76M
▫️جوانی که امام زمان علیه السلام هفت روز مهمان خانهاش شد!
📚 النجم الثاقب، ج۲، ص۷۹۱.
#توبه
#داستان_تشرف
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@ManjiMahdi313
داستان تشرف
"هفت روز در محضر امام زمان ارواحنا فداه"
(قسمت اول)
آقای حاج رمضانعلی زاغری ساکن کرج نقل کرده اند: حدود ٢۵ سال قبل با شخصی در تهران شریک بودم و خانه می ساختیم و می فروختیم. شبی در عالم رویا دیدم تمام ساختمانهایی که برای فروش آماده کردیم خراب شده و جای آنها بصورت یک گودال بسیار خطرناک درآمد. صبح که بیدار شدم به همسرم گفتم من خوابی دیده ام که بر بیچارگی و ورشکستگی ما دلالت می کند. چند روز بیشتر طول نکشید که دوسه نفر مأمور آگاهی و ساواک سراغ شریکم آمدند و او را گرفتند و بردند و نفهمیدند من شریک او هستم و تمام ساختمانهای بساز و بفروش ما را تصاحب کردند.
معلوم شد -بدون اطلاع بنده- شریکم در کار قاچاق دست داشته است. با اینکه بی گناه بودم از ترس اینکه مبادا باعث زحمتم شوند از منزلی که اجاره نشین بودم بیرون آمدم و جای دیگری در منزل پیرزنی دو اتاق اجاره کردم و با اهل و عیال خود آنجا زندگی می کردم. از طرفی چکی به مبلغ پانصدهزار تومن دست کسی داشتم که پولش را داده بودم ولی چک نزد او مانده بود و معلوم شد بهایی است و وقتی جریان کار ما را فهمید گفته بود این چک را به اجرا می گذارد. خدا می داند که غم و غصه عالم در دلم جای کرده بود و همیشه مهموم و ناراحت بودم و گاه بی توجه شروع به گریه می کردم.
پیرزن صاحب خانه که وضع مرا دید به حالم رقّت کرد و گفت: پسرم اگر می خواهی از گرفتاری و هم و غم نجات پیدا کنی بیا با حاج آقا کافی(که آن زمان زنده بودند) شبهای چهارشنبه به مسجد جمکران برو و از امام زمان ارواحنا فداه بخواه تا مشکلات تو را برطرف نماید. تصمیم گرفتم و چون ماشین سواری داشتم شبهای چهارشنبه به قم و مسجد جمکران می رفتم تا اینکه چهل شب چهارشنبه تمام شد و چون نتیجه ای ندیدم سخت ناراحت بودم...
ادامه دارد...
@ManjiMahdi313