لبریز شوق بود که در گوش محسنش
یک روز علی اقامه بخواند ولی نشد
@Manodaneshjooham
به روضه کار ندارم
زمین کمی خیس است
خدا کند که کسی
مادرش زمین نخورد 😭
@Manodaneshjooham
هدایت شده از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
💢 #اینفوگرافیک
#پرسش_کلید_دانایی
#تاریخی
⭕️پرسش: عزاداری فاطمیه از چه زمانی رواج داشته است؟
•┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈•
طرح سؤال در نرم افزار پاسخگو
•┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈•
گروه پاسخگویی فضای مجازی
مرکز ملّی پاسخگوییبه سئوالات دینی
هدایت شده از 🌺🕊حسینیه احیا ( ناجی شو )🕊🌺
چند روز پیش به علت
مشکل جسمی
در اورژانس زنان بستری شدم
خانم ۱۹ ساله ای رو نصف شب به اتاق ما آوردند
به نام فاطمه ، از زمانی که آمد تا چند ساعت فقط ناله کرد ...
خیلی حالش بد بود
ماه های آخر بود
ماما به جدایی جفت شک کرده بود....
حال و روز فاطمه دختر شیعه هندی اون شب در ایام فاطمیه
نشانه ای بود برای من حقیر
که بعدی دیگر از مظلومیت مادر
درد های عظیم مادر ولی در عین حال ترک نکردن عرصه تبیین و احقاق حق ولایت علی
برایم جلوه دیگری داشته باشه
😭
الهی به فدای حضرت مادر(س)
زنی که جنینش رو در بین در و دیوار و مسمار و آتش و ...سقط کردن ...چه درد عظیمی رو در وجودش تحمل می کنه ....
واحتمال قوی باضربه وارد شده جفت جنین کنده شده ....
الهی به فدای محبت عظیمی که به مردم دنیا تا قیامت داشتی 😭
و عاقبت به خیری شان داشتی مادر
که با این حال بعد از به هوش آمدن
طنابی که به گردن مولا بود را گرفتی
و ضربات آن چهل نفر بر دست و بازو و پهلوی شما 😭
ضربات آن شیاطین انس
با غلاف شمشیر
بر پهلوی شما
همزمان با درد سنگین درون وجودتان ....
حضرت مادر 😭
و بعد خطبه بلیغ و باطل السحر
بو مبین و متقنتان در مسجد
در دفاع از ولایت علی .... علی رغم همه درد های وجودتان
حق را تا ابد بیمه کرد ....
چقدرررررر به شما مدیونیم
مادر عرشی پر سوخته
و ناجی عالمیان
انسیه الحورا ....😭
#ناجی_شویم_تا_لایق_منجی_شویم
https://eitaa.com/joinchat/2781282479C77ef210f1e
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
کلیپ کامل داستان این بانو به دستم رسید و حیفم آمد براتون ارسال نکنم و شما را در لذت دیدن این کلیپ سه
#درخواستی
بازنشر به مناسبت شهادت بانوی دو عالم 👇
هدایت شده از روشنای نور ( من و دانشجوهام )
29.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ کامل داستان این بانو به دستم رسید و حیفم آمد براتون ارسال نکنم و شما را در لذت دیدن این کلیپ سهیم نکنم😊
#اسلام_گرایی
#انسانشناسی
#خود_دانی
#خود_عالی
#رهیافتگان
⭕️⭕️⭕️ از دختری فمینیست با آرزوی کار در پیکسار تا حدیث کساء و زیرورو شدن زندگی!
💠 قصهی قابل تأمل و بسیار زیبای استعانت دختری از آمریکا و بزرگشدهی انگلیس را ببینید که میگوید خدا او را برای خودش ساخته!
✴️ در اوج اختراعات، تکنولوژی، تمدن، هنر و معماری هم که باشیم اما بندهی خدا نباشیم، به هیچ دردی نمیخوره!
حدیث کسا مانند یک بلیط به داخل عالمی است بسیار زیبا
عالمی ماورا این عالم❗️❤️
@Manodaneshjooham
هدایت شده از دانشگاه الزهرا (س)
دانشگاه الزهرا(س) برگزار می کند:
نشست وحدت حوزه و دانشگاه با محوریت نقش حوزه و دانشگاه در رشد امید
👤 با حضور جناب آقای دکتر حسن رحیمپورازغدی
📝 همراه با پرسش و پاسخ
با حضور حجت الاسلام و المسلمین فضلعلی؛ مسئول نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه تربیت دبیر رجایی
خانم دکتر برهمن؛ استادیار فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه علامه طباطبایی
خانم دکتر خدایی؛ مدرس فقه و اصول حوزه و دانشگاه
📅 ۲۷ آذر ماه ۱۴۰۲
⏰ ساعت ۱۳ الی ۱۵
📌 مکان: دانشگاه الزهرا(س). سالن دکتر تورانی.
همراه با اعطای گواهی فرهنگی
✅ما را دنبال کنید
@alzahra_university
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پاسخ_به_شبهات 👌👌
🎬 موشن گرافیک| همکاری امام علی با قاتلین حضرت زهرا سلام الله علیهما !!!
▫️۱ _ اگر خلفا در شهادت فاطمه صدیقه نقش داشتند پس چگونه امام علی با خلفا همکاری می کرد و به آنان مشورت می داد؟
▫️۲_امام علی حتى يك بار در طول عمرش از قتل همسرش بدست دستگاه خلافت ناراحت نبوده و آن را به زبان نياورده است، این یعنی جریان شهادت فاطمه افسانه ای بیش نیست ?!!!
#فاطمیه
✅ پاسخ را در کلیپ فوق ببینید .
#معرفی_کتاب
کتاب ستاره ها چیدنی نیستند.
@Manodaneshjooham
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
📎خلاصه:
کتاب : ستاره ها چیندنی نیستند.
نوشته آقای محمدعلی حبیب اللهیان
این کتاب روایتی از زندگی دختر آمریکایی به اسم سارا ست که ماجرا از جایی شروع میشود که پای او از یک سازمان فمنیستی مخالف با اسلام به مرکز مطالعات اسلامی نیویورک کشیده میشود تا حقیقت را از نزدیک لمس کند.
جذابیت این کتاب از جایی شروع میشه که ما متوجه میشیم از دل واقعیت سرچشمه گرفته و با نگاه فراملیتی و دینی به موضوع حجاب نگاه شده.
دیالوگ ها و پرسش و پاسخ هایی که در روند این کتاب گفته شده بسیار علمی و به همراه اشاره به سند آن است.
راوی به ما میگوید که دستوپای یک دختر به یک صندلی آهنی در کنج یک اتاق طنابپیچ شده بود. دختر التماس میکرد و میخواست که رهایش کنند. مردی که ریش بلند و کلهقندی داشت و پیراهن سفید یقهسهسانتی پوشیده و یک انگشتر بزرگ با نگین قرمز توی انگشتش بود، کمربند را بالا میبُرد و بیهدف به بدن دختر میزد. دختر جیغ میکشید و میگفت و التماس میکرد. مرد دوباره شروع کرد به زدن دختر با کمربند و دختر بلندتر جیغ میکشید. این دختر کیست؟ آن مرد کیست؟ آنها کجا هستند و این چه وضعیت بغرنجی است؟!
بخشی از کتاب :
من، سارا دختری بیست ساله، فرانسوی تبار، از خانواده مسیحی بزرگ شده و شهر مدرن و ماشینی نیویورک هستم. شهری که اکثر مردمانش صبح قبل از طلوع آفتاب آماده رفتن به محل کار میشوند و تا آخر شب همانند یک ربات برای رفاه بیشتر کار میکنند؛ رفاهی که در گرو کار کردن بیوقفه آنان است و شهری که مردمانش دل خوش کردهاند به تفریحات آخر هفته و اینکه هر از چند گاهی به «لاس واگاس» بروند؛ اما همه گمشدهای دارند! «آرامش و احساس رضایت».
@Manodaneshjooham